2021-10-01 14:40:48
نامهی کارل_مارکس به #آبراهام_لینکلن______________________________
۲/۲وقتی اولیگارشیِ بردهداران ۳۰۰ هزار برده بهخود جرات دادند که در سالنامه ها "بردهداری" را به عنوان شعار "سرکشیِ مسلحانه" علیه آرمان و ایدهی برقراریِ یک جمهوری دمکراتیک در صد سال قبل وارد کنند؛
آن هنگام که تاثیرات "اعلامیه حقوق بشر" به عروج انقلاب قرن هیجدهم سرایت کرد و بانیان این "تمرد مسلحانه" ضدانقلاب با شادمانی رذیلانه و درهیات یک یورش سیستماتیک فریاد زدند که "ایدهای که قریب به صد سال پیش به شکل مصوبه قانونی در آمده بود، منسوخ و کهنه" است و با اعلام اینکه "بردهداری یک نهاد پایهِای سود و سودآوری است" و به این ترتیب در حقیقت گرهگاهِ اساسیِ اصلیِ معضلِ "رابطه کار و سرمایه" را در معرض نظاره همگان گذاشت؛
آن هنگام که این گردنگشان حریصانه و با ولع فریاد برآوردند که "مالکیت" در "ذات بشر"، "سنگ بنا و شالوده نظم نوین است"، آنگاه و فقط آنگاه بود که طبقه کارگر اروپا، حتی بسیار قبل از اینکه طبقات بالای محافظه کار و مرتجع اشراف فئودال غرولندهای نومیدانه خود را در این مورد آغاز کند،
فهمید و درک کرد که "سرکشیِ برده داران" و "شورش" آنها زنگ خطر شروع جنگ و جهاد مقدس مالکیت علیه اردوی کار است.طبقه کارگر اروپا متوجه شد که همه امیدهایشان برای آینده و حتی دستاوردهای گذشته شان در آن کشمکش عظیم در آنسوی اقیانوس، در معرض تهدیدی جدی قرار گرفته است. اینجا بود که طبقه کارگر در اکثر نقاط اروپا بیصبرانه با حمل مشقاتی که با
"بحران پنبه" بر آنها تحمیل شده بود، با حرارت و اشتیاق علیه دخالتهای مدافعان بردهداری، این تاراجگرانِ
رفاه و حق معاش و زیستِ طبقه کارگر، به مبارزه برخاستند و با قربانی دادن ها و اهدای خونِ خود، سهمشان را در این پیکارِ تعیین کننده و عادلانه، ادا کردند.
و این درست در شرایطی بود که طبقه کارگر، این نیروهای واقعی قدرت سیاسی در "شمال"، قبل از سیاه پوستانِ برده اجازه دادند که در یک خودفریبی به نظام بردگی خود را تسلیم کنند و وجدان خویش را با این خرافه تسکین بدهند، و با لافزنی اعلام کنند که کارگرانِ سفید پوست از آن امتیازِ ویژه برخوردار شدند که خود را به اربابانی بفروشند که خود "حق" "انتخاب"شان را داشتهاند.به این ترتیب کارگراِن سفید پوست قادر نشدند به آزادی واقعی طبقه کارگر برسند و با هم طبقهای های خود در اروپا در مبارزه برای رهائی، همبستگی برقرار کنند. اما، خوشبختانه، این مانعِ بزرگ و این نقطه نُقصانِ خُردکننده، در امواج دریای سرخ و خونینِ جنگِ داخلی، جارو شده است.
طبقه کارگر اروپا اطمینان دارد که همانطور که "جنگ استقلال" آمریکا دوران جدیدی را برای عروج طبقه متوسط گشود، به همین ترتیب "جنگ آمریکائی ها علیه بردهداری" همان نقش را برای طبقه او دارد.
این طبقه آگاه است که جنگ علیه برده داری در سرزمین "آبراهام لینکلن"، این فرزند مصمم طبقه کارگر در راس مبارزه مردماش برای گسست زنجیرِ بردگی، طلایهِ نبردهای آتیِ طبقه خود او برای بازسازی نظم جهان است.۲/۲______________________________
نوشته شده توسط مارکس در فاصله ۱۲ تا ۲۹ نوامبر سال ۱۸۶۴@Pf_left
جنبش رایزومی
828 viewsedited 11:40