آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
759
توضیحات از کانال
#جنبش_رایزومی ، کانالی است که از نو به مفهوم «انقلاب» باز میگردد.
زنده باد شوراها، زنده باد خودگردانی، زنده باد مقاومت
👇👇👇
telegram.me/pf_left
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
0
آخرین پیام ها
2022-01-06 01:38:48
[در جامعه سرمایهداری] «هرگاه برای مسافرت پول نداشته باشم، معنایاش این است که نیازی هم به سفر ندارم. یعنی نیازی واقعی و تحقّقپذیر ندارم.
اگر تمایل به پژوهش داشته باشم اما پولی برای انجامِ آن نداشته باشم یعنی تمایلی به پژوهش ندارم. تمایل موثّر و راستين ندارم. برعکس، اگر به راستی تمایلی به پژوهش نداشته باشم اما اراده و پول انجام آن را داشته باشم دارای یک تمایل موثر برای انجام آن هستم.»
اینس هلر
نظریهی مارکس درمورد نیازA. Heller, La Théorie de besoins chez Marx, Paris, 1976.
@Pf_left
جنبش رایزومی
1.1K viewsedited 22:38
2021-12-22 07:01:12
انتخابی بودن و قابلبهعزلبودنِ کامل و بدون استثنایِ همهی صاحبانِ مقامات دولتی در هر زمان، کاهش حقوق آنان تا "سطح دستمزد معمولی یک کارگر"، این اقدامات دموکراتیک ساده و مسلما "مفهوم"، که منافع مشترک کارگران و اکثریت دهقانان را در بر میگیرند، در عین حال پلی برای گذار از سرمایهداری به سوسیالیسم هستند.
این اقدامات به "نوسازیِ دولتی"، یعنی "نوسازیِ صرفا سیاسی" جامعه مربوط هستند،
ولی این اقدامات در پیوند و ارتباط با اقدام در جهتِ تحقّق، یا تدارکِ «سلبِ مالکیت، از سلب کنندگانِ مالكيت» یعنی با برانداختنِ مالکیتِ خصوصیِ سرمایهداری بر وسایلِ تولید و برقراریِ مالکیتِ اجتماعی، مفهوم و اهمیت کامل پیدا میکند. مارکس نوشته است: کمون با اِلغایِ دو قلم از بزرگترین اقلامِ هزینه ها، یعنی هزینهی ارتش و دستگاه دیوانسالاری، به شعار تمام انقلاب های بورژوازی، یعنی به شعارِ "دولت ارزان" تحقق بخشید. دولت و انقلاب
و.ا.لنین کمون پاریس، ۱۸ مارس ۱۸۷۱@Pf_left
جنبش رایزومی
1.2K viewsedited 04:01
2021-12-06 04:24:45
هسته اصلی نظریه دورکیم این است که دین ذاتا امری اجتماعی است. از نظر دورکیم، دین معقول است و ریشه در توهمی کهن ندارد: از آنجا که لازمه اجتماعی زیستن انسان، از نظر دورکیم، وجود قواعد اخلاقی است و این قواعد به وسیله جامعه ساخته و در افراد نهادینه [ تعلیم داده] میشود و مهمترین ابزارِ این کار، دین است، پس دین امری است معقول.
دورکیم در برابر کسانی که دین را با توهّم و مالیخولیا یکی میگرفتند، یا مانند فروید، دین را زاده نوعی بیماری میدانستند، برای دین جایگاهی پذیرفتنی قائل است. وی در نقد چنین کسانی میگوید: «باورکردنی نیست که دستگاه های فکریای مانند دین، که در تاریخ، مقامی این چنین مهم پیدا کرده اند و مردمان در تمامی دورانها نیروی لازم برای حیات را از سرچشمه آنها برگرفتهاند، چیزی جز تار و پودی از اوهام نباشد.
امروزه همگان بر این نکته توافق دارند که حقوق، اخلاق، و حتی خود اندیشه علمی، همه در دین پدید آمده تا مدتهای مدید با آن آمیخته بوده و تحت نفوذ روح دینی قرار داشته اند. یک مجموعه اوهام بیپایه چگونه میتوانسته است وجدان بشری را تا این درجه و این همه مدت تحت تأثیر شکلدهنده خویش قرار دهد؟»
دینشناسی #امیل_دورکهایم
منصوره توسلی@Pf_left
جنبش رایزومی
1.1K viewsedited 01:24
2021-12-05 05:40:57
نمیتوان از شر دشمنی میان انسان ها با تمهیداتی چون ممنوعیتِ جنگ میان دوَل به معنای سنّتیِ کلمه، طرفداری از یک انقلاب جهانی و تبدیل سیاستِ جهانی به سیاست هایِ پلیسی-امنیتی خلاص شد. انقلاب برعکسِ اصلاح طلبی، اصلاح، تجدید نظر طلبی و تکامل، مبارزهای خصومتبار است. رفاقت میانِ ارباب یک دنیای نیازمندِ تغییر؛ که همان دنیایِ به اشتباه دیدهشده است، یعنی اربابی که بهجایِ حمایت از تغییر در مقابل آن میایستد، با یک آزادیبخش؛ یعنی خالقِ دنیای نوینِ متحولشده، تقریبا غیرممکن است. بهتر است بگوییم آنها در تعریف دشمنان یکدیگر اند.
در طی انقلاب هر چیزی که متعلق به رژیم پیشین باشد غیردوستانه است (مينه)*. *
فرانسیس آگوستوس ماری مینه
روزنامهنگار و مورّخ فرانسوی (۱۷۹۶ - ۱۸۸۴)
در باب اوضاع فعلی معضلِ مشروعیت مدرنیته@Pf_left
جنبش رایزومی
808 viewsedited 02:40
2021-12-02 06:37:46
ستمدیدگان هر چند سال یکبار اجازه دارند تصمیم بگیرند که کدام یک از نمایندگان خاص طبقه ستمگر می تواند نماینده و سرکوب گر آنها در پارلمان باشد.
دولت و انقلاب، ولادیمر لنین
#لنین | راه مارکس
@MarxWay✯
679 views03:37
2021-12-01 08:40:29
زندانیِ سیاسی؛ زندانی سیاسی است، و همچنان زندانی سیاسی نیست [جانوریست پیشرفته و تحولیافته؛ نوع دیگری از آدمیزاد]. برای مثال اگر با شخصیتپردازی و روایتگریِ تجارب یک پرسوناژ، که به جرائم امنیتی و سیاسی در حبساش متحمل سردی و شقاوت هایی وصفناشدنی میشود و همچنان عقب نمینشیند و
هزینهی خواستاش را [با قطع جریان مغذیات جسماش، و محرومداشتن دشمن از جاناش]، میپردازد، بخواهیم چنین تاثرات را با یکسری نشانه
بازنمایی کنیم و از پیش مرز برای کنش تعیین کرده و، پیشروی را مقید به "اخلاقیاتِ زندانیِ سیاسی" کنیم، آنوقت نه تنها از قدرت ادبیات بهره نبردهایم، بلکه گند زدهایم.
نه تنها به ادبیات بلکه به بدن های در بند که جرمشان کنشگریشان و بیرونزدن از نقش کاذب "مردم" است نیز، پشت کردهایم. بدن های دربند منتظر نیستند و نفعی از اینکه ما با هنر و ادبیات به استقبالشان برویم و نمایندگی حقوقیشان را بر عهده بگیریم نخواهند برد. آن ها اگر در پی بازنماییشدن بودند دیگر تحتِ پیگرد نبودند. *
کار ما این است که یا قلم به دست نگیریم و لال بمانیم [زیرا که بیهودگیِ سیاسی تنها مشخصه آن است]،
و یا اگر نوشتن، ارادهی معطوف به عصیانِ ما شد، متن، تبدیل به یک زندانیِ سیاسی شود، و آفرینش ادبی را بدل به ابزاری خطرآفرین کنیم.
که از "سیاستزدایی" امتناع کرده و مخاطبی انقلابیتر بیافرینیم. حمایتکردن و حامیگری، کنش در نَسخِ ضعف و وانهادن، و در تکمیل قوت و پاگرفتن است، نه واکنشی هزارباره به آنچه قهرمان قصه به انجام رسانیده.* از قول اندیشمند آلمانی: ذات نمایندگی با حقیقت در تضاد است؛ چنانکه تصمیمگیری را صرفا تبدیل به یک رقابت نفس گیرِ کلامی میکند.
بریدهای از یک مقاله@Pf_left
جنبش رایزومی
736 viewsedited 05:40
2021-11-30 03:59:10
اما درون هر تفاوت، شباهتی نهفته است. تفاوت محض نیز وجود ندارد، آنچه هست شدت و درجات شباهت ها و تفاوت هاست. مسالهی
"ادراک ناپذیری" این است که شباهت را نمیتوان مبنایی برای درک و پیشگوییِ آینده قرار داد.
(
به این معنا، هیچ درس متناسب و روشمندی زِ تاریخ نمیتوان آموخت.) با
این حال آتش همواره میسوزاند و گلوله تن را سوراخ میکند. چیزی که نیاز داریم نه دوگانه ساختن از مفاهیمی نظیر شباهت و تفاوت، و گرفتن سمت و طرف یکی از آن ها و تلنبار کردن مفاهیمِ دیگر در آن، بلکه یافت تفاوت ها در شباهت ها و تشخیص دادن شباهت ها در تفاوت هاست. شباهت و تفاوت به مثابهی دیالکتیکی سرنوشتساز، در سطحی هستیشناختی.
(
پس بایستی اعلام کنیم، فهمِ
آفرینش که پویاییست؛ منتج به عقبنشینیِ دوقطبی های این چنینی و یافتِ بهترین استراتژیِ نفوذ، در قلب تپندهی مفاهیم میباشد.)
بریدهای از یک مقاله@Pf_left
جنبش رایزومی
611 viewsedited 00:59
2021-11-29 02:38:24
ویلهلم رایش - روانکاو، روانشناس ،جامعهشناس، شاگردِ #زیگموند_فروید و از دانشآموختهگان #کارل_مارکس
یکی از مهم ترین نظریهپرداز هایی که در زمان حیات نادیده گرفته شد و به دلیل پژوهش هایاش در زمینه
استبداد و سرکوب جنسی، محکوم و تحت تعقیب قرار گرفت #ویلهلم_رایش است.
سرکوب جنسی هستهی اصلیِ کار او بود و اولین کسی بود که به صورت مفصّل و دقیق و تخصصی در مورد آن پژوهش کرد و نظریهپردازی کرد.
جای رایش در فضای مطالعاتی و تحقیقی ایران اگر نگوییم کاملاً، ولی بسیار خالی است و خوانش او به شدت مهم است.
اثر مهم او《ساختار تودهای فاشیسم》 است که در دهه هفتاد خارج ایران به ترجمه و به چاپ رسید. از کتاب های رایش در ایران فقط دو کتاب ترجمه شده است و در کل ناشناخته است اما به تازگی نشر باران سوئد فایل پی دی اف این کتاب را منتشر کرده و این بسیار خوشحال کننده است. خلاصه کلام، #ویلهلم_رایش بخوانید و آن را به رفقا معرفی کنید.#ادمین
@Pf_left
جنبش رایزومی
823 viewsedited 23:38
2021-11-28 17:25:50
درمانِ چه کسی؟ مخاطب؟ غیرممکن است. چون مخاطبی وجود ندارد. مخاطب توسط سینمایِ ایالات متحده آمریکا استعمار شده است. چنین مخاطبی فقط به دنبال آرامش خاطر است تا در طول نمایش فیلم تنشهایش تسکین پیدا کنند. و سینمای کارگردان، که به معنای عمیقترش به شکلی نظاممند به مشکلات جامعه میپردازد یکی از آخرین چیزهاییست که میتوانیم به مخاطب بفروشیم. اما همین فیلم های اجتماعی هم قصهی فقراییست که توسط خیلی پولدارها ساخته شده است. همین خودش یک فانتزیست.
پس چه کسی را درمان کنم؟ خودم را! دوم خانوادهام را، و سوم: تنها تماشاگرانی که، برای چنین فیلمهایی ایجاد میشوند.
آلخاندرو خودوروفسکی
کارگردان و سینماگر
@Pf_left
جنبش رایزومی
653 viewsedited 14:25