Get Mystery Box with random crypto!

شیخِ دیشب

لوگوی کانال تلگرام philosoph0s — شیخِ دیشب ش
لوگوی کانال تلگرام philosoph0s — شیخِ دیشب
آدرس کانال: @philosoph0s
دسته بندی ها: وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین: 132
توضیحات از کانال

از خون دل نوشتن
.
Fragments that may or may not be a part of a whole

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-12-31 17:20:39 Lancelot of the lake (Robert Bresson) Red river (Howard Hawks) Eyes wide shut (Stanley Kubrick) F for fake (Orson Welles) Train to Busan The fly (David Cronenberg) Early summer (Yasujiro Ozu)
53 viewsedited  14:20
باز کردن / نظر دهید
2022-12-31 15:00:00 بیشتر وقت‎ها آگاهی از فانی بودن‎مان است که ما را به انجام قسمی از کارها وامی‎دارد. اگر گمان فناناپذیری داشته باشیم تا ابد کارها را به روزهای آینده موکول می‎کردیم. نخریدن کتابی که دوستش دارم وادارم می‎کند که پیش از بازگرداندن‎اش به کتابخانه حسابی از آن یادداشت برداری کنم. و این یکی از بهترین کارهایی است که در این چند سال انجام داده‎ام. برای نمونه همین طاعون؛ پاییز 98 (درست پیش از همه‎گیریِ کرونا) خواندم‎اش و هنوز از آن روزیِ فکری می‎گیرم. اگر طاعون را خریده بودم شاید در آن زمانبندیِ عالی خواندن‎اش را به پایان نمی‎بردم و هیچ‎گاه از رویش یادداشت نمی‎نوشتم.
54 viewsedited  12:00
باز کردن / نظر دهید
2022-12-31 14:39:00 "فقر قوی‎تر از ترس است."
-طاعون
54 views11:39
باز کردن / نظر دهید
2022-12-31 11:27:54 "مردم همیشه خوبند تا بد، و در حقیقت مسئله این نیست، بلکه آن‎ها کم یا زیاد نادانند و همین است که فضیلت یا ننگ شمرده می‎شود. ناامیدکننده‎ترین ننگ‎ها ننگ آن نادانی است که گمان می‎کند همه‎چیز را می‎داند و در نتیجه به خودش اجازه می‎دهد که آدم‎کشی کند: روح قاتل کور است و هرگز نیکی عشق زیبا بدون روشن‎بینیِ کافی وجود ندارد."
-طاعون

کامو هم‎قدم با سقراط و افلاطون و مارکوس آئورلیوس فضیلت را به معرفت فرومی‎کاهد؛ با این تفاوت که معرفتی که از آن سخن می‎گوید نظری نیست.
63 views08:27
باز کردن / نظر دهید
2022-12-31 11:19:34 "ناامیدی گناه است
و ماندن در وضعیت گناه، گناهی دیگر."
-بیماریِ منتهی به مرگ، #کیرکگور

"عادت به نومیدی از خود نومیدی بدتر است."
-طاعون، کامو

ایدۀ پرشتاب: طاعون به مثابه بیماری منتهی به مرگ؛ ادای دین کامو به کیرکگور.
63 views08:19
باز کردن / نظر دهید
2022-12-31 00:45:27 در هفتۀ گذشته جلد "عصر ایدئالیسم آلمانی" مجموعۀ تاریخ فلسفۀ راتلج را بازخوانی کردم، چند نکتۀ زیر نظرم آمد. به نظرم برای دانشجویی که برای درس کانت یا کنکور به خواندن یا خریدن‎اش فکر می‎کند ممکن است مفید باشد: -گاه​شماریِ ابتدای کتاب و فصل نخست مقدمۀ بسیار…
85 views21:45
باز کردن / نظر دهید
2022-12-30 21:36:38 "طبق دیدگاه کیرکگور، وقتی شور دینی را به این چیزها (آنچه متناهی است، چه شخصی منفرد باشد، چه مجموعه‎ای از اعیان و دارایی‎ها، زادگاه، شغل یا خانواده) منتقل می‎کنیم، از خداوند روی می‎گردانیم و به جای آن به چیزهای این جهان معنای دینی می‎بخشیم و، از این رو گرفتار یأس می‎شویم."
_"عصر ایدئالیسم آلمانی" (تاریخ فلسفۀ راتلج)

این را کنار تبارشناسیِ وبر از سرمایه‎داری و انشعاب آن از زهدورزیِ پروتستانی که بگذاری، سرمایه‎داری را در تمامیتش یک پروژۀ بزرگ نومیدی (یا یأس) در معنای کیرکگوری‎اش می‎یابی.
99 views18:36
باز کردن / نظر دهید
2022-12-30 21:28:50 در هفتۀ گذشته جلد "عصر ایدئالیسم آلمانی" مجموعۀ تاریخ فلسفۀ راتلج را بازخوانی کردم، چند نکتۀ زیر نظرم آمد. به نظرم برای دانشجویی که برای درس کانت یا کنکور به خواندن یا خریدن‎اش فکر می‎کند ممکن است مفید باشد: -گاه​شماریِ ابتدای کتاب و فصل نخست مقدمۀ بسیار…
98 viewsedited  18:28
باز کردن / نظر دهید
2022-12-30 20:57:20 در هفتۀ گذشته جلد "عصر ایدئالیسم آلمانی" مجموعۀ تاریخ فلسفۀ راتلج را بازخوانی کردم، چند نکتۀ زیر نظرم آمد. به نظرم برای دانشجویی که برای درس کانت یا کنکور به خواندن یا خریدن‎اش فکر می‎کند ممکن است مفید باشد:

-گاه​شماریِ ابتدای کتاب و فصل نخست مقدمۀ بسیار خوبی برای ورود به فضای آن روزگار است (و تا جایی که من خوانده‎ام این ویژگیِ ثابت تمام جلدهای این مجموعه است).
-فصل "انقلاب کوپرنیکیِ کانت" هم در طرح مسائل و هم در تشریح آنها ناقص است. برای مثال شماتیسم به کلی از قلم افتاده، دیالکتیک استعلایی (یا "جدل استعلایی") با کسری دارد (برای مثال، بنظرم کاپلستون بسیار بهتر ظاهر شده). در عوض، مقدمات این مفصل و به نظرم زیادی است. در قیاس با (مثلن) جلد نخست ("از آغاز تا افلاطون") یک پسرفت به شمار می‎رود.
-فصل‎ "هگل، روح و سیاست" افتضاح است. نویسنده پس از اشاره به بدگمانی‎های عام و خاص به فلسفۀ هگل، و بطور دقیق‎تر فلسفۀ سیاسیِ او، و بطور دقیق‎تر فرض "روح"/ "ذهن" [ Geist] در بخش بزرگی از این فصل در دفاع از موجه بودن فرض روح می‎کوشد اما استدلال‎های سستش تنها به قوت گرفتن بدگمانیِ خواننده منجر می‎شود بدگمانی‎یی که خود نویسنده شجاعانه به آن‎ها دامن می‎زند اما در برطرف کردن آن‎ها شکست می‎خورد. از طرح دیگر در بسط سایر موضوعات ذیل فلسفۀ حق هگل بازمیماند.
-شرح بحث هگل از تحقق روح در دوره های مختلف تاریخ سیاست و هنر و مذهب به کلی غایب است.
-شرح فصل عقل از پدیدارشناسیِ روح نامفهوم است (بله این فصل از کتاب به دشواری مشهور است اما مگر نه اینکه وظیفۀ شارح آسان کردن دشواری‎هاست). از قضا نویسندۀ این فصل توسط یکی از دو ویراستار این جلد نوشته شده.
-فصل پایانی ("یأس فلسفیِ کیرکرگور") از بیشتر نقص‎هایی که پیش‎تر یاد کردم عاری است و بنظرم به خوبی نوشته شده؛ از مقدمات و حواشی (که پیرامون کیرکگور بسیار است) و پرهیز شده و کوشیده شده حول چند مفهوم (یأس و ایمان) تصویری کلی از فیلسوف ارائه کند و جایگاه آن را در جریان سنت پساهگلی روشن سازد.
-سطح مطالب فصل‎ها با هم تناسب ندارد. یادآوری می‎کنم که من دربارۀ کیرکگور بیش‎تر از کانت و هگل مطالعه کرده بودم و از این بابت، رویکرد نویسندۀ این فصل به کارم آمد. با این همه، به نظرم متن خوبی در مقام مدخل کیرکگور نیست. در مقابل، بیشتر مطالب پیرامون کانت و هگل بیشتر مقدماتی‎اند.

در نهایت این‎که اگر به عقب بازمی‎گشتم از خریدن این کتاب صرف نظر می‎کردم و به امانت گرفتن‎اش راضی می‎شدم (با این فرض که اولویت خرید با کتاب‎هایی است که شانس بازخوانیِ چندباره‎شان بیشتر است، همچون متون کلاسیک و شرح‎های کلاسیک آن‎ها.)
114 viewsedited  17:57
باز کردن / نظر دهید
2022-12-30 20:17:36 هنگامی که پس از پنج روز به خانه بازگشتم، استقبالی ازم نشد. پدرم خوابیده بود. خواهرم درس می‌خواند و به هوای من از اتاق خارج نشد و هنگامی که بالاخره به اندرونی (هال، اتاق اصلی یا هرچی) آمد سلام نکرد. مادرم استانبولی -غذایی که کمتر از سایر غذاها دوست دارم- پخته…
104 views17:17
باز کردن / نظر دهید