Get Mystery Box with random crypto!

‍ با گذر زمان برایم مشخص شده که تا امروز هر فلسفه ی بزرگی چه | فلسفه

‍ با گذر زمان برایم مشخص شده که تا امروز هر فلسفه ی بزرگی چه بوده است،‌ یعنی جز همان اعترافات شخصی پدید آورنده ی آن و گونه ای‌ خاطرات ناخواسته و نا آگاهانه چیزی نبوده است. به همین سان و با نیت اخلاقی (یا ضداخلاقی) در هر فلسفه ای آن بذر حقیقی زندگی نهفته است که هر بار تمام این گیاه از آن می روید. در واقع کار درست و هوشمندانه آن است که برای توضیح چگونگی پیدایش عجیب ترین ادعاهای متافیزیکی هر فیلسوف، پیوسته از خویش بپرسیم: با کدام اخلاق این فلسفه (یا فیلسوف) کار خود را می آغازد؟ بر همین اساس من باور ندارم که(رانه ی شناخت) پدر فلسفه باشد، بلکه از رانه های دیگر، یعنی شناخت (و شناخت خطا) به سان ابزاری بهره جسته اند. ولی آن کس که به رانه های بنیادین انسان به همین سان بنگرد و ببیند که نابغه های الهام بخش (یا شیاطین و گورزادان) تا چه سان در این ماجرا نقش داشته اند، خواهد فهمید که همگی روزگاری به فلسفه پرداخته اند و هر یک از آنان خویشتن را غایت هستی و سرور دیگر رانه ها دانسته است.
زیرا هر رانه ای در پی سروری است و با چنین ادعایی در پی فلسفیدن. تردیدی نیست که در بین دانشمندان، همان انسان های بهره مند از دانش، این ماجرا به نحوی دیگر (یا شاید بشود گفت «بدتر») است، زیرا در این جا به واقع امری همانند رانه ی شناخت وجود دارد که چون دستگاه ساعت مستقل و کوچک است و اگر آن را کوک کنند، جسورانه کار خود را می آغازد و دیگر رانه های دانشمند بر این چرخه هیچ تأثیری ندارد. «علاقه ی» واقعی دانشمند از این رو، معطوف به امور دیگری، برای مثال خانواده با کسب در آمد و سیاست است. حتی اهمیتی ندارد که دستگاه کوچک ساخته ی او در کدامین بخش علم به کار می آید و یا آن کارگر جوان و «پرامید» بدل به زبان شناسی نیک و یا قارچ شناس یا شیمیدان شود و چندان برایش مهم نیست که به کدام یک از این کارها بپردازد. اما برعکس، در مورد فیلسوف هیچ امر غیر شخصی وجود ندارد و به خصوص اخلاقیات او شاهدی بارز و مشخص بر آن است که او کیست، یعنی مرتبه های درونی ترین رانه های او نسبت به هم چگونه است.

#فردریش_نیچه
#فراسوی_نیک_و_بد
بند 6

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3