Get Mystery Box with random crypto!

‍ ■ #نیچه امروز چیست؟ در پسِ این پرسش خطراتی حس می کنیم که به | فلسفه

‍ ■ #نیچه امروز چیست؟
در پسِ این پرسش خطراتی حس می کنیم که به انتظارِ ما کمین کرده‌اند. خطرِ عوام‌فریبانه («جوانان هواخواهِ ما هستند»...) – یک خطرِ پدرسالارانه (نصیحت به خوانندگانِ جوانِ نیچه). و بیش از هر چیز، خطرِ سنتزیِ مخوف. تصور می‌کنند سه‌گانه‌ی نیچه، فروید و مارکس طلوعِ فرهنگِ مدرنِ ما است. برای‌شان اهمیتی ندارد که با چنین کاری قوه‌ی انفجاریِ هریک را از همان آغاز خنثی می‌کنند. چه بسا مارکس و فروید سپیده‌دمِ فرهنگِ ما باشند، اما نیچه سراسر چیزِ دیگری است، سپیده‌دمِ یک ضدِفرهنگ! به نظر روشن است که جامعه‌ی ما بر مبنایِ رمزگان‌ها کار نمی‌کند. جامعه‌ی ما به لطفِ بنیان‌های دیگری کار می‌کند. با این حال، اگر نه کلامِ مارکس یا فروید، بلکه شدنِ مارکسیسم و شدنِ فرویدی‌ها را بررسی کنیم، به شکلِ متناقض‌نمایی می‌بینیم که مارکسیست‌ها و فرویدی‌ها در تلاش‌اند تا مارکس و فروید را بازرمزگذاری کنند: در موردِ مارکسیسم، بازرمزگذاریِ دولت در کار است («دولت شما را مریض کرده است، دولت شما را درمان خواهد کرد.» - این دو نمی‌توانند دولتی یکسان باشند)؛ و در موردِ فرویدیسم بازرمزگذاریِ خانواده در کار است («از دستِ خانواده بیمار می‌شوید و از خلالِ خانواده بهبود می‌یابید» – این دو خانواده یکسان نیستند). آن‌چه به واقع در افقِ فرهنگِ ما، مارکسیسم و روان‌کاوی را در مقامِ دو بوروکراسیِ بنیادین برمی‌سازد –اولی عمومی و دیگری خصوصی- تلاش‌شان برای بهترین بازرمزگذاری‌ای است که دقیقاً می‌توانند انجام دهند؛ بازرمزگذاری‌ای که ناگزیر بی‌وقفه به سویِ رمزگشایی سوق می‌یابد. این‌ همه هیچ ربطی به نیچه ندارد. مسأله‌ی او جایِ دیگری است. برای نیچه مسأله بر سرِ نفوذ به همه‌ی رمزگان‌های گذشته، حال و آینده است، آن‌چه اجازه نمی‌دهد و نخواهد داد خودش بازرمزگذاری شود. آن‌چه به بدنی نو رخنه می‌کند، بدنی را ابداع می‌کند که می‌تواند بر آن بگذرد و سیلان یابد: بدنی که از آنِ ماست، بدنِ زمین،‌ بدنِ نوشتار...

#ژیل_دلوز
#بازگشت_نیچه

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3