Get Mystery Box with random crypto!

‍ #ولتر داستانی از یک برهمنِ نیک نقل می‌کند که می‌گفت: «ای کا | فلسفه

‍ #ولتر داستانی از یک برهمنِ نیک نقل می‌کند که می‌گفت: «ای کاش از مادر زاده نمی‌شدم!»
فیلسوف از او پرسید: «چرا؟» او پاسخ داد: «برای آنکه چهل سال تحصیل کرده ام و اکنون بر من معلوم شده است که تمامِ این روزگار را تلف کرده ام.» او برای ولتر توضیح داد که جواب خیلی از مسائل مربوط به ماهیتِ ماده، قوه‌ی ادراک، و سازوکار مغز را نمی‌داند و از این جهلِ خود در رنج و عذاب است.
ولتر در ادامه می‌گوید: همان روز با پیرزنی که در نزدیکیِ آن برهمنِ نیک زندگی می‌کرد ملاقات کردم و از او پرسیدم از این که نمی‌داند ماده چیست و روح کدام است دلتنگ نیست؟ او از پرسشِ من سر در نیاورد. حتی به قدر کوتاه ترین لحظه از ایامِ زندگیِ‌اش درباره‌ی موضوعاتی که برهمن را به خود مشغول کرده بود نیندیشیده بود. او با انجامِ ساده‌ی مراسمِ آیینی خود را خوشبخت ترین زن ِ عالم می‌دانست.
ولتر در ادامه می‌گوید: از خوشبختیِ این موجودِ حقیر به حیرت افتادم و به سوی برهمن رفتم و پرسیدم: «آیا خجالت نمی‌کشید که خود را چنین بدبخت می‌پندارید در صورتی که در پنجاه قدمیِ شما پیرزنی ضعیف زندگی می‌کند که به هیچ‌چیز نمی‌اندیشد و خوشبخت است؟»
برهمن در جواب گفت: « حق با شماست. هزار مرتبه با خود اندیشیده ام که اگر مانند همسایه ام نادان بودم، خوشبخت می‌بودم، با این حال، میل ندارم چنین خوشبختی ای داشته باشم!»
ولتر می‌گوید :«این جواب ِبرهمن چنان اثری در من کرد که هیچ چیزِ دیگر تا آن موقع نکرده بود.»


#ویل_دورانت
#تاریخ_فلسفه

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3