Get Mystery Box with random crypto!

کنکاشی کوچک درباره پدیده 'تتلیزم' در موسیقی معاصر ایران: چرا | Pianoclub

کنکاشی کوچک درباره پدیده "تتلیزم" در موسیقی معاصر ایران:

چرا اینقدر تتلو را می کوبید؟ چرا او را ناخواننده ای بی شرم و حیا میدانید؟ چرا به سحر قریشی فحش و ناسزا می دهید؟ کمی فکر کنیم. بیش از ۴۰۰۰ نفر با خرید بلیت ۳۰۰ و ۵۰۰ دلاری او، رزرو هتل و پرواز، خود را سراسیمه به ترکیه رساندند و حدود ۴۶ میلیارد تومان ارز از کشور خارج شد. خانواده هایی با بچه هایی کم سن و سال در سالن حضور داشتند که کلمات رکیک و مثبت ۱۸ که چه عرض کنم، مثبت ۳۰ را با جان و دل می‌شنیدند و از ته دل می خندیدند. از میان جمعیت فردی که با دختر ۱۴ ساله اش در کنسرت حضور داشت در میان برنامه درخواست کرد تا دست تتلو را ببوسد. تتلو جواب این ارادت او را با جمله ای رکیک پاسخ گفت و پدر و دختر از اینکه تتلو آنها را "مخاطب" قرار داده و یا اصطلاحا mention کرده از خوشحالی سر از پا نمی‌شناختند. ممکن است بگویید مخاطبین تتلو همگی بی ادب، بی فرهنگ، گستاخ و مانند تتلو هنجار شکن و غیر آشنا با موسیقی پاپ بوده اند. اما سخت در اشتباهید. در میان مخاطبین تتلو، پزشک، مهندس، جامعه شناس و متخصص تغذیه هم وجود داشتند. آیا به نظر شما سحر قریشی را به زور برای تتلو بردند؟ آیا آن ۴۰۰۰ نفر با زور اسلحه وارد سالن شده بودند؟ اصلا اینطور نیست.

بحث بسیار دامنه دارتر و گسترده تر از چیزی است که می‌بینیم: خواننده ای که حتی ابتدایی ترین اصول خوانندگی را بلد نیست، با فالش ترین صدای موجود ۴۰۰۰ نفر را به سالن کنسرت کشانده است. آنها بارها در ورودی سالن کنسرت با هم درگیر شده و چند بار گیت نگهبانی را نابود کردند تا زودتر وارد سالن شوند. چطور چنین چیزی ممکن است؟
پدیده سندروم استکهلم این بار خود را در موسیقی نشان داده که به آن "تتلیزم" می گویند. عده ای دوست دارند از خواننده مورد علاقه خود به هر شکلی توجه ببینند، حتی اگر این توجه به شکل توهین، بی احترامی و بی شرمی باشد. سندروم استکهلم در مورد خوانندگان غیر وطنی نیز جایگاه خاصی دارد. "لویی تاملینسن" انگشت میانی خود را با تمام قدرت به فندوم خود نشان می‌دهد و آنها دچار نوعی لذت مالیخولیایی می‌شوند. تقریبا همه رپرهای آمریکایی به مخاطبین خود به شکل‌های مختلف توهین می‌کنند. اما این کلمات رکیک در کمال تعجب نه تنها باعث ناراحتی نمی‌شود بلکه نوعی افتخار است. دختری کم سن و سال با افتخار عکس انگشت میانی لویی تاملینسن که حواله او شده را در اینستاگرام و توییتر شیر می کند و دیگر طرفداران لویی، به او حسادت هم می‌کنند و آرزو دارند به جای او انگشت بی احترامی لویی را با خود داشته باشند! هوادار دیگری فایل صوتی توهین ها و کلمات رکیک " زین مالک" را به اشتراک می‌گذارد و بقیه با لذت لایک می‌کنند و استیکر قلب می‌فرستند.

سندروم استکهلم در موسیقی، چیز جدیدی نیست. تقریبا از سال ۱۹۲۰ به این طرف، گروه های موسیقی با خط فکری خاصی در صدد به چالش کشیدن خطوط قرمز اخلاقی را داشتند و بسیار موفق بودند. گروه فکری به نام "دادائیزم" در سال‌های پس از جنگ جهانی اول به وجود آمد که راهش را حتی به موسیقی هارد راک، متال و راک اند رول دهه پنجاه و شصت باز کرد. برخی از خوانندگان در موسیقی خود عیسی مسیح و مریم مقدس را به باد فحش و ناسزا می گرفتند و گروهی دیگر پس از اجرا روی مخاطبین خود ادرار می‌کردند و سازهای خود را به زمین کوبیده قطعه قطعه می کردند. اقداماتی شنیع تر از این نیز انجام می‌شد که گاهی با دخالت پلیس ختم به خیر میشد.
گروه موسیقی دیگری با سبکی نو، شنونده ها را ترغیب می‌کرد تا خود را از قفس اخلاقیات نجات دهند و اشعاری را که می خواندند همگی مملو از پوچ گرایی مطلق، دنیای سکس و بی بند و باری اخلاقی، توهین به عقاید، نفی هر چیز و هر کس با پسوند مقدس، نفی مذهب، نفی قدیسین، ترویج تفکر نهیلیزم، ترویج تفکر دادائیزم، ترویج تفکر آتئیزم و صدها تفکر دیگری بود که قبل از آن حتی نزدیک شدن به خطوط آن غیر ممکن بود.


از این نیز فراتر میرویم: پیامهای غیر اخلاقی بلینک ۱۸۲ و حتی توصیه های زیرپوستی "بیلی آیلیش" به خودکشی، تمرکز بر روابط جنسی خانوادگی و هزاران پیام غیر اخلاقی از سوی رپرهای آمریکایی هرگز باعث نشده که طرفداران آنها کاهش یابد و یا حداقل فعالیت‌های آنان محدودتر شود.
@pianoclub