تسلط سایه جان بر کلمات و اوزان شگفتانگیز بود؛ چنانکه حتی حرف یومیهاش را هم میتوانست بدون کمترین تأملی در وزن بگنجاند. عملاً هم برخی از جملاتی را که برای امور روزمره به کار میبرد موزون مییافتیم. آن گفتهها را میتوان در شمار بداههگوییهای تفننی شاعر قرار داد. یکی از شیرینترین بداههگوییهای سایه در خاطر من بیتی است که در مهمانی جشن تولدش خطاب به پسرم آرش جان، که آن روز دوساله بود، گفت:
پهلوانیست آرشِ افشین
کس ندیدهست پهلوانِ چنین
نمیدانم چه شد که آرش چند ثانیه بعد از اینکه سایه بیتش را خواند به عادت کودکان صدایش را بلند کرد و بهانه گرفت. سایه بی درنگ مصرعی به بیت قبلی افزود و با لبخند به او گفت: «پهلوانا! به جای خود بنشین!». همه خندیدیم و آرش هم یادش رفت که برای چه بهانه گرفته بود.
برگرفته از صفحۀ اینستاگرام دکتر نسیم عظیمیپور
@pireparnianandish