در ادامه یادداشت ها دربارۀ کرونا، مطلب کوتاهی از دکتر رادیس، استاد دانشگاه دالهاوز کرونا را قرار می دهم، البته آوردن این مطالب به هیچ عنوان نه نشان دهنده تایید و نه رد مطالب محققان است، بلکه هدف گشایش افق هایی در زمینه مسیله کرونا و پیامدهای آن است:
مارتا #رادیس (استاد مردمشناسی در دانشگاه دالهاوز کانادا)
فجایع از هر نوعی که باشند همواره برای سالها بر سیاستگذاریهای بعدی اثرگذارند. مثلا اگر فاجعه انفجار هالیفاکس در سال 1917 را در نظر بگیریم (برخورد دو کشتی فرانسوی و نروژی در نزدیکی کانادا که اولی مواد منفجره حمل میکرد)؛ در آن زمان این فاجعه موجب رشد خدمات اجتماعی در کانادا شد چراکه مردم می خواستند از خانوادههایی که همه چیزشان را از دست داده بودند محافظت کنند. یا اگر به حوادث یازده سپتامبر نگاه کنیم، سیاستگذاریهایی که ما بعد از آن شاهدش بودیم حول موضوعات ضدتروریستی و امنیتی میچرخید.
کرونای جدید البته یک تفاوت اصلی دارد. کرونا با سرعت بسیار کمتری از این حوادث در حال وقوع است، اما در عوض اثرات به مراتب عظیمتری نسبت به فجایع و بحرانهای دیگر با خود به همراه دارد. در این میان نه تنها کارمندان بخش سلامت مهمند بلکه افراد دیگری نیز از جمله رفتگران، کارگران و کارمندان تولید و پخش مواد غذایی، تحویل کالا، کامیون داران نیز در خط مقدم قرار دارند.
این بیماری نشان داد که ما چقدر به یکدیگر نیازمندیم. افرادی که امروز بسیاری از ضروریترین کارها را انجام میدهند کمتر از آنچه که باید، شناخته میشدند. تصور میکنم که نیاز داریم بحثهای جدی نه تنها درباره حداقل دستمزدها بلکه درباره دستمزد کافی برای زندگی انجام دهیم. به هیچ کس نباید آنقدر کم پرداخت شود که نتواند از عهده زندگی برآید.
شیوع کرونا همچنین اهمیت هنرهایی که در زمانهای بحران برایمان آسودگی و آرامش را به ارمغان میآروند بیش از پیش نمایان کرد و علاوه بر این ضرورت توجه به افراد فعال در این حوزهها و اختصاص بودجه به هنر و پشتیبانی از آن را یادآور شد.
اما این خطر قطعا وجود دارد که هنگامی که از این بحران بیرون آمدیم، باز به همان رویۀ سابق برگردیم. این بحران فرصت مناسبی است برای تصور چیزهایی که برای خروج از بحران به آنها نیاز داریم و البته مهمتر از آن فرصت مغتنمی است برای تامل درباره درسهایی که باید برای زندگی بعد از آن بیاموزیم.
(اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید). @PoliticalSocio