آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
844
توضیحات از کانال
اینجا محلی است برای گذاردنِ عبارتهایی در بابِ جامعهشناسی که به صورت روزانه ترجمه یا مطالعه کرده و یا مینویسم.
سعید کشاورزی؛ دکتری جامعهشناسی سیاسی
ترجمه:
جنبش اجتماعی چیست؟/هنک جانستون
میتوان دموکراسی را نجات داد؟/دوناتلا دلاپرتا
@saeedkeshavarzii
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
0
3 stars
1
2 stars
1
1 stars
0
آخرین پیام ها
2021-10-05 22:15:57
https://www.clubhouse.com/join/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C/rR9EoVmU/MRlWQLD3
959 views19:15
2020-11-19 15:59:53
«کرونا: بحران پیشرونده / انفعال بزرگ» سعید کشاورزی، جامعه شناس شاید این روزها بیشتر از هر زمانی با این واقعیت پارادوکسیکال روبرو بوده ایم: بحران پیشرونده در برابر انفعال بزرگ. ژیژک، فیلسوف معاصر، نشان میدهد که چگونه جوامع به صورتی پارادوکسیکال، خطرات…
1.6K viewsedited 12:59
2020-11-16 11:03:45
یکی از دلایلی که کرونا این چند وقت کشندهتر شده رو اینجا توضیح دادیم
@in1min
1.6K views08:03
2020-08-22 11:34:42
اگه کرونا داشتین، حالا که خوب شدین میتونین با چند دقیقه وقت و چند سی سی از خونتون، یه مبتلای دیگه رو نجات بدین.
@in1min
1.9K views08:34
2020-04-30 15:50:09
یکباره
پیر شدم
توی آیینه نگاه کردم
آیینه هم پیر شده بود
آنوقت کودکی ام را
بیاد آوردم
در آنزمان
سالخورده و فرتوت بودم
آیینه از شعف خندید...
«سهراب شهید ثالث»
@PoliticalSocio
1.5K views12:50
2020-04-30 09:00:32
معرفت جامعهشناختی، اگر قرار است چیزی بیش از تبلیغی صِرف یا تخصصی اجرایی باشد، ناگزیر باید بیش از هر چیز دیگر، هدفی در خود باشد و نه منبعی برای دنبال کردن سایر هدف ها
(جنکینز، ۱۹۹۶؛ نشر شیرازه: ۲۱).
(اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio
1.4K viewsedited 06:00
2020-04-29 15:41:45
این زندگی بیمارستانی است٬
که در آن هر بیماری اسیر آرزوی عوض کردن تختهاست...
این یکی میخواهد روبهروی بخاری رنج بکشد،
و آن یکی گمان میبرد سلامتیاش را کنار پنجره باز مییابد!
همیشه به نظرم میرسد هر جایی که نیستم
همانجا احساس راحتی خواهم کرد،
و این پرسش جابجا شدن همانی است،
که بیوقفه با جانم در میان مینهم...
(شارل بودلر)
کانال عبارات روزانه (جامعهشناسی سیاسی)
@PoliticalSocio
802 views12:41
2020-04-28 10:06:34
صِرف این واقعیت که ما سالیان متمادی از عمر خود را ژرفکاوانه صٙرْف رسالهها و نوشتههای متفکران بزرگ کنیم٬ این وثوق را حاصل نمیآورد که ما خودمان نیز فکر میکنیم یا حتی آماده آموختن تفکریم. برعکس؛ اشتغال به فلسفه میتواند حتی به سخت سرانهترین نحوی رهزنِ راهمان شود، بدین سان که ما را فریفته این پندار ظاهر کند که چون پیوسته و بیوقفه فلسفه میورزیم٬ پس فکر میکنیم.
هایدگر٬ م. «چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟». جمادی٬ س٬ ققنوس: ۷۷.
@PoliticalSocio
697 views07:06
2020-04-27 23:05:40
@PoliticalSocio
توسعهي سرمایه داری تنها در توسعه اقتصادی اولیه (و نخستین دموکراتیزه شدن) به سود توسعه دموکراسی بوده، در حالی که در نمونه های اخیر (به ویژه موارد حاشیهای) شانس حاکمیت اتوکراسی (استبدادي) را افزایش داده است.
دلاپرتا، د. (۲۰۱۳)، «ميتوان دموكراسي را نجات داد؟»: ۱۲۷.
@PoliticalSocio
606 views20:05
2020-04-25 12:20:51
«نمایشهای فانتزی و ابتذال نابرابری»
سعید کشاورزی، جامعهشناس
احتمالا شنیدهاید که در روزهای اخیر فلان سلبریتی به یک رفتگر بیاحترامی کرده است و متعاقبا، فلان سلبریتیها سلسلهوار موضع گرفتهاند و این حرکت را محکوم یا از "هجمه" علیه سلبریتی متهم انتقاد کردهاند. در چند سال اخیر، به کرات شاهد ماجرای مشابه بودهایم اما با یک خط داستان تکراری: فردی که تداعیکننده شهرت و قدرت است به دیگری نماد فقر تعدی کرده و سپس جنجال همه جا را میگیرد و در سکانس بعد، همه چیز فراموش میشود و البته پس از یک ماه، داستان مجددی اتفاق میافتد...
اما نیروی پیشبرنده این ماجراها چیست؟ دلیلی جانبی وجود دارد و آن هم تلاش سلبریتیها جهت قرار گرفتن مجدد در صدر اخبار رسانهای است اما این موضوع یقینا نمیتواند دلیل اصلیِ این هیجان و بلوای پرشور باشد؛ چرا که هیچ کدام از این ماجراهایِ عمدتاً مجازی، نمیتوانند بدون حمایت تعداد قابل ملاحظهای از افراد شکل گیرند.
معتقدم که نیروی اصلی هیجانی پشت این ماجرا، ارضا کاذب عواطف افراد درگیر است. در واقع با محکوم کردن و حمایت از این ماجراها، افراد بدون هیچ تلاشی جهت فهم مکانیسمهای نابرابریساز، به حس توهمگونهٔ پیروزی و فائق آمدن میرسند. در این ماجرا، چه سوژه تعدیکننده و چه ابژه در یک نمایش کاریکاتورگونه از نابرابری به منادیان برابری مبدل میشوند، مبارزهای که هزینه آن تنها فشار انگشت (لایک) است. آیا درگیر شدن در این نمایشهای متداول و البته به همان اندازه بیحاصل، چیزی جز تهی و پوک کردن پتانسیل برابریجویانه انسانها در پی دارد؟ آیا این نمایشها بدیلی کمزحمت اما گمراهکننده برای تعقل عمیق در فرآیندهای تولید نابرابری نیست؟
این ماجراها البته مؤید فرایند مستمر به ابتذال کشیده شدن موضوع دردناک نابرابری است. تصویری که در آن از فقر چهرهای سطحی و کاریکاتوری ارائه میشود که تنها به درد ارضا عواطف طبقه مشخصی از افراد میخورد. آیا این همان تصویری نیست که باید در آن از سیلی زن و سیلی خور به یک اندازه ترسید؟ درگیر شدن در این بازیهای تصویری به هر شکلی و در هر سطحی حاصلی جز شکست ندارد و تمامی بازیگران این نمایش، چه سوژه عدالتجو و چه ابژه ضعیف، به یک اندازه دستاندرکار به انحراف کشیدن حس برابریجوییاند: حسی که عمیقا در معرض تحریف قرار گرفته است.
(اگر میپسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio
1.4K viewsedited 09:20