Get Mystery Box with random crypto!

عبارات روزانه (جامعه‌شناسی)

لوگوی کانال تلگرام politicalsocio — عبارات روزانه (جامعه‌شناسی) ع
لوگوی کانال تلگرام politicalsocio — عبارات روزانه (جامعه‌شناسی)
آدرس کانال: @politicalsocio
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 844
توضیحات از کانال

اینجا محلی است برای گذاردنِ عبارت‌هایی در بابِ جامعه‌شناسی که به صورت روزانه ترجمه یا مطالعه کرده و یا می‌نویسم.
سعید کشاورزی؛ دکتری جامعه‌شناسی سیاسی
ترجمه:
جنبش اجتماعی چیست؟/هنک جانستون
می‌توان دموکراسی را نجات داد؟/دوناتلا دلاپرتا
@saeedkeshavarzii

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2020-04-11 17:11:21 «دو نوع روان‌شناسی و ویروس #کرونا»
#کرونایادداشت #4
سعید کشاورزی، جامعه شناس

در ادامه مطالب مربوط به #کرونایادداشت، متن زیر را قرار می‌دهم که توسط سه روان‌شناس برجسته (استفان رایچر، جان دروری و کلیفورد استات) نوشته شده است. آن‌ها در این یادداشت کوتاه، تلاش کرده‌اند تا دو نوع نگاه نسبت به مردم را در روان‌شناسی توضیح داده و سپس نشان دهند اتخاذ هر یک از این چشم‌اندازها تا چه حد می‌تواند بر نحوه مواجهه دولت‌ها با بحران کرونا اثرگذار باشد. خواندن این یادداشت کوتاه می تواند به بسیاری از سوالات ما در زمینه بحران پاسخ دهد.

برای خواندن ادامه یادداشت، این قسمت یا دکمه INSTANT را لمس کنید.

(اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio
1.3K viewsedited  14:11
باز کردن / نظر دهید
2020-04-10 15:04:10 ‍ ‍ «جامعه‌شناسان از #کرونا می‌گویند» #کرونایادداشت #3
سعید کشاورزی، جامعه شناس

در بحران کرونا نیز مانند بسیاری موارد دیگر، تمرکز اغلب محققان بر اجتماعات شهری بوده است، در صورتی که توجه به اجتماعات روستایی و از سوی دیگر، امکان‌هایی که می‌تواند از این طریق فراهم شود مهم و سودمند است. در ادامه مطلبی برگرفته از مصاحبه‌ با خانم کارن فاستر، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه دالهاوز کانادا را قرار می‌دهم؛ زمینه مطالعاتی خانم فاستر بیشتر بر اجتماعات روستایی و پایداری این مناطق متمرکز بوده است. همانند دیگر یادداشت های مربوط به قسمت #کرونایادداشت، ترجمۀ مطالب به منزلۀ تایید یا رد نظر محققان نیست بلکه هدف گشایش زمینه‌های فکری نوین و هم‌چنین بهره گرفتن از تاملات محققان اجتماعی کشورهای دیگر است.

کارن فاستر
(استاد جامعه‌شناسی و صاحب کُرسی پژوهشی در زمینۀ آینده پایدار روستایی منطقه آتلانتیک)

شیوع کرونا به ما نشان داد که چقدر حقیقتاً به زنجیره‌های تامین طولانی برای تامین کالاهای مورد نیازمان وابسته‌‌ایم؛ در حالی که به شکل متناقض‌نمایی بیشتر این موارد را می‌توانستیم در کشور خودمان هم تولید کنیم. ایدۀ مزیت نسبی در علم اقتصاد موضوع بسیار رایجی است، به این معنا که هر منطقه‌ای از جهان باید در بخش خاصی از تولید محصولاتی که دیگر مناطق به آن نیاز دارند فعال باشد و بدین ترتیب نیازهای خود را از طریق مبادله جهانی تامین کند. اما مشکل این موضوع، همان طور که مایکل شومان نیز اخیرا به آن اشاره کرده، این است که اگر گسستی در بازار جهانی اتفاق افتاد، آن‌گاه با حجم وسیع کالاهایی روبرو خواهیم شد که به دلیل ازدیاد، بی‌استفاده باقی می‌مانند و در عوض با حجم بالایی از کالاهایی سروکار داریم که می‌خواهیم استفاده کنیم اما تامین نمی‌شوند.

چندین‌سال با افرادی در منطقه آتلانتیک مصاحبه می‌کردم که توجه‌شان بر توسعه اقتصادی‌اجتماعی مناطق روستایی متمرکز بود؛ آن‌چه از این افراد بسیار می‌شنیدم این بود که بهتر است تمام تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد نچینیم. آن‌ها این موضوع را می‌دانستند اما فرهنگ پهن دامنه‌تری وجود داشت و دارد که بیش از اندازه بر کاشت و کاشت و کاشت و بعد صادرات و صادرات و صادرات تاکید دارد. واقعا سخت است که در تله این تخصصی‌شدن نیافتیم.

این چیزی است که حاکمان تا حد زیادی به عهده مصرف‌کنندگان گذاشته‌اند تا تصمیم بگیرند، یعنی آن‌ها انتخاب‌های بوتیکی را محلی کرده‌اند در حالی‌که در عمل مجبوریم به این موضوع فکر کنیم چگونه محصولات خود را وارد ساختارهای قراردادهای خرید و فروش جهانی کنیم.

پیدایش و رشد سیاست‌های كار از خانه و استفاده از كنفرانس از راه دور برای همه چیز از تجارت گرفته تا مراقبت های بهداشتی که امروز آن را با نام رعایت فاصله‌گذاری فیزیکی می‌شناسیم، نشان می‌دهد كه این روش کار کردن آنقدرها هم سخت نیست و می‌توان از این روش‌ها زمانی که جامعه به وضعیت عادی هم برگشت در مورد اجتماعات روستایی بهره برد.

از منظر روستایی، در بسیاری از این موارد، به مردم گفته شده است که «نمی‌توانیم آن‌کار را انجام دهیم، بسیار دشوار است که این برنامه‌ها را انجام دهیم و نمی‌توانیم اعتماد کنیم که مردم کارها را از درون خانه‌شان انجام دهند...» و الان ما در حال انجامش هستیم! تصور می‌کنم این موضوع امکان‌های بسیاری برای مردمی که خارج از شهرها و مراکز شهری زندگی می‌کنند، فراهم آورده است؛ امکان‌هایی برای کار از راه دور و علاوه بر این دسترسی به خدماتی که قبلا مجبور بودند برایشان رفت و آمد زیادی به شهرها داشته باشند. اگر مردم بتوانند در جایی که می‌خواهند زندگی کنند و در عین حال بتوانند کارهایشان در شهرها را نیز انجام دهند، آنگاه می‌توانیم سرنوشت اجتماعات روستایی را تغییر دهیم.

(اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio
1.1K views12:04
باز کردن / نظر دهید
2020-04-09 17:12:34 ‍ «جامعه‌شناسان از #کرونا می‌گویند» #کرونایادداشت #2
سعید کشاورزی، جامعه شناس

در ادامه یادداشت ها دربارۀ کرونا، مطلب کوتاهی از دکتر رادیس، استاد دانشگاه دالهاوز کرونا را قرار می دهم، البته آوردن این مطالب به هیچ عنوان نه نشان دهنده تایید و نه رد مطالب محققان است، بلکه هدف گشایش افق هایی در زمینه مسیله کرونا و پیامدهای آن است:

مارتا #رادیس
(استاد مردم‌شناسی در دانشگاه دالهاوز کانادا)

فجایع از هر نوعی که باشند همواره برای سال‌ها بر سیاست‌گذاری‌های بعدی اثرگذارند. مثلا اگر فاجعه انفجار هالیفاکس در سال 1917 را در نظر بگیریم (برخورد دو کشتی فرانسوی و نروژی در نزدیکی کانادا که اولی مواد منفجره حمل می‌کرد)؛ در آن زمان این فاجعه موجب رشد خدمات اجتماعی در کانادا شد چراکه مردم می خواستند از خانواده‌هایی که همه چیزشان را از دست داده بودند محافظت کنند. یا اگر به حوادث یازده سپتامبر نگاه کنیم، سیاست‌گذاری‌هایی که ما بعد از آن شاهدش بودیم حول موضوعات ضدتروریستی و امنیتی می‌چرخید.

کرونای جدید البته یک تفاوت اصلی دارد. کرونا با سرعت بسیار کمتری از این حوادث در حال وقوع است، اما در عوض اثرات به مراتب عظیم‌تری نسبت به فجایع و بحران‌های دیگر با خود به همراه دارد. در این میان نه تنها کارمندان بخش سلامت مهمند بلکه افراد دیگری نیز از جمله رفتگران، کارگران و کارمندان تولید و پخش مواد غذایی، تحویل کالا، کامیون داران نیز در خط مقدم قرار دارند.

این بیماری نشان داد که ما چقدر به یکدیگر نیازمندیم. افرادی که امروز بسیاری از ضروری‌ترین کارها را انجام می‌دهند کمتر از آنچه که باید، شناخته می‌شدند. تصور می‌کنم که نیاز داریم بحث‌های جدی نه تنها درباره حداقل دستمزدها بلکه درباره دستمزد کافی برای زندگی انجام دهیم. به هیچ کس نباید آنقدر کم پرداخت شود که نتواند از عهده زندگی برآید.

شیوع کرونا همچنین اهمیت هنرهایی که در زمان‌های بحران برایمان آسودگی و آرامش را به ارمغان می‌آروند بیش از پیش نمایان کرد و علاوه بر این ضرورت توجه به افراد فعال در این حوزه‌ها و اختصاص بودجه به هنر و پشتیبانی از آن را یادآور شد.

اما این خطر قطعا وجود دارد که هنگامی که از این بحران بیرون آمدیم، باز به همان رویۀ سابق برگردیم. این بحران فرصت مناسبی است برای تصور چیزهایی که برای خروج از بحران به آن‌ها نیاز داریم و البته مهمتر از آن فرصت مغتنمی است برای تامل درباره درس‌هایی که باید برای زندگی بعد از آن بیاموزیم.

(اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio
1.1K views14:12
باز کردن / نظر دهید
2020-04-08 15:49:49 ‍ ‍ «جامعه‌شناسان از #کرونا می‌گویند» #1
سعید کشاورزی، جامعه شناس

بحران شیوع کرونا اکثر کشورهای جهان را درگیر کرده است؛ به شکلی که بسیاری از فعالیت‌های معمول در تمامی جهان مختل شده اند. طبق تحقیقات، افراد بسیاری به شدت از این بحران متاثر شده اند یا خواهند شد. در این میان، مهم است بدانیم محققان اجتماعی در جهان، در خصوص بحران کرونا، پیامدهای آن و آن چه باید انجام شود، چه نظراتی دارند. به همین منظور، در سلسله یادداشت‌هایی سعی کرده‌ام نظرات برخی جامعه‌شناسان را در این خصوص، به فارسی باز گردانم. خواندن این متن‌های کوتاه ما را با بسترهای اجتماعی کشورهای دیگر آشنا می‌کند و می تواند ایده‌هایی برای جهان پس از کرونا ارایه دهد:

مارک استوددارت
(استاد جامعه‌شناسی دانشگاه مموریال کانادا)

پیش‌بینی زمان‌های بحرانی بسیاری دشوار است و هر زمان که جامعه‌شناسان تلاش کرده‌اند این کار را انجام دهند، به شکست انجامیده است. معتقدم که بهترین کاری که می‌توان انجام داد، نگاه به آخرین بحران و باور این موضوع است که برهه‌های بحرانی واقعا پیش‌بینی‌پذیر نیستند.

اگر به بحران‌های مالی سال 2008 نگاه کنیم، دو واکنش جامعه‌ای متفاوت و در خلاف هم را شاهد بودیم: این بحران‌ها از یک طرف به حیاتِ مجدد پوپولیسم حزب چای در ایالات متحده منجر شد و از طرف دیگر همزمان منجر به پیدایش جنبش اعتراضی و اشغال وال استریت گردید.

نقد بزرگ در آن زمان این بود که حاکمان توجه زیادی به بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ کردند با این فرض که این توجه می‌تواند از مردم عادی که در وضعیت شکننده‌ای قرار داشتند، مراقبت کند. فکر می‌کنم که ظاهرا درس‌هایی از آن بحران گرفته‌ایم و کمک‌هایی که این بار انجام می‌شود خیلی بیشتر مستقیما به شهروندان است تا اینکه ابتدا بانک‌ها و صنعت را رونق ببخشیم و فرض کنیم این کار قطعا فایده‌ای به مردم می‌رساند.

البته تفاوت بزرگی میان بحران 2008 و شیوع کرونا وجود دارد: شیوع کرونا بسیار گسترده‌تر است و ممکن است با عواقبی وخیم بر بهداشت عمومی همراه باشد. معتقدم که این امر، اهمیت زندگی اجتماعی را که برای مدت‌ها آن را فراموش کرده‌ بودیم، به ما یادآور می‌شود. این شیوع همچنین اهمیت مراقبت‌های بهداشتی جامع را نیز برجسته می‌کند که ما البته خوشبختانه در کانادا از آن برخورداریم اما بسیاری از کشورهایی که در حال دسته و پنجه نرم کردن با کرونا هستند، از آن بی‌بهره‌اند.

به عنوان مثال، در ایالات متحد، بسیاری از مردم بیمه نیستند و نمی‌توانند از پس مخارج درمان‌های پزشکی برآیند. علاوه بر این، برنامه‌ها و خدمات اجتماعی کافی هم وجود ندارد که مردم بتوانند بر آن تکیه کنند و بنابراین جمعیت بیشتری از مردم در خطرند. به همین دلیل، بحران کنونی اهمیت چیزهایی مثل شبکه‌های ایمنی اجتماعی برای افراد آسیب پذیر، دستمزد مناسب برای زندگی و مراقبت جهانی بهداشت را یادآور می‌شود.

کرونا و پیامدهای آن، به درستی و روشنی جنبه‌های منفی جریان‌های پوپولیستی راست‌گرا را نشان می‌دهد، جریانی که می‌خواهد شبکه‌های اجتماعی ایمن را برچیند و از طرف دیگر ظرفیت‌های دولتی برای کمک‌رسانی در زمان بحران را کاهش دهد.

آیا ما از این بحران به عنوان شانسی برای افزایش قاطع برخی از برنامه‌های اجتماعی که دولت از دستور کار خارج کرده، بهره می‌گیریم؟ آیا ما رابطه سالم‌تر با دیگر شهرها و هم‌چنین با زندگی کاریمان برقرار می‌کنیم؟ یا اینکه این امکان‌ها و فرصت‌ها را از دست می‌دهیم و پس از این بحران، جامعه‌ای خواهیم داشت که حتی ناعادلانه‌تر از قبل خواهد بود؟

(اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio
1.1K views12:49
باز کردن / نظر دهید
2020-03-15 21:10:20 «کرونا: بحران پیشرونده / انفعال بزرگ»
سعید کشاورزی، جامعه شناس

شاید این روزها بیشتر از هر زمانی با این واقعیت پارادوکسیکال روبرو بوده ایم: بحران پیشرونده در برابر انفعال بزرگ. ژیژک، فیلسوف معاصر، نشان می‌دهد که چگونه جوامع به صورتی پارادوکسیکال، خطرات بزرگ را از انجا که واقعا بزرگ هستند، نادیده می‌گیرند. در واقع، برخورد سهل‌انگارانه جامعه با ابربحران‌ها از یک سو از آنجا ناشی می‌شود که افراد به شکلی ریاکارانه بحران را آن مقدار بزرگ تصور می‌کنند که نمی‌خواهند حتی به آن فکر‌ کنند. از سوی دیگری هم، به نوعی توهم بازگشتِ به وضعیتِ طبیعی دچار شده ایم که در پس آن هیچ منطق واقعی وجود ندارد. به این معنا که دا‌ئما تصور می‌کنیم جهان در حال حرکت به سوی وضعیتی متعادل است، در صورتی که چنین وضعیتی در عمل نه هرگز وجود داشته و نه پس از این وجود خواهد داشت. این روزها معنی این جملات را بیش از همیشه احساس می کنیم. این توهم جمعی همواره وجود داشت که ویروس کرونا خود به خود از بین می رود و جهان به شکل قبلی و به سوی تعادلی از پیش موجود خواهد رفت. همین شده است که این روزها باید به تماشای فیلم های آخرالزمانی بنشینیم و چشم به مناظری بدوزیم که سخت دردآور است.

(اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio
1.9K views18:10
باز کردن / نظر دهید
2020-02-26 19:11:14 در نقد اسطوره‌ی روشنفکرِ مردمی

محمدمهدی اردبیلی

این تصور که روشنفکر باید همواره پشت به مردم و رو به دولت باشد، اساساً کاذب است. وظیفه روشنفکر نه سوار شدن روی موج توده‌ها، بلکه دقیقا به چالش کشیدن اسطوره‌های ذهنیِ آنهاست. روشنفکر نباید به بهانه‌ی یدک کشیدن صفتِ "مردمی"، "مردم‌پسند" شود و سخنگوی حماقت توده‌ها باشد، به جای آنکه در جهت آگاه‌سازیِ آنها تلاش کند و هزینه دهد.
امروز، در عصر زوال، سرکوبی که از جانب مردم علیه نقد اسطوره‌های ذهنی‌شان متوجه منتقد می‌شود بسیار طاقت‌فرساست، حتی طاقت‌فرساتر از هزینه‌هایی که دولت بر روشنفکران تحمیل می‌کند. به دلیل شکاف بی‌سابقه‌ی دولت/ملت، روشنفکری که به نقد اسطوره‌های توده‌وار می‌پردازد، بلافاصله برچسب دولتی می‌خورد، همانگونه که ممکن است با نقد دولتِ مستقر بلافاصله مزدور اجنبی قلمداد شود. البته روشنفکر باید مردمی باشد و از مردم دفاع کند. اما مردمی بودن، یعنی آرمان‌های کلی و همگانی داشتن، یعنی به رستگاریِ کلی و همگانی نظر داشتن، نه پذیرش و تصدیق خواستِ بی‌واسطه‌ی مردم. به بیان دیگر، دفاع از مردم به معنای تصدیق مهملاتِ وردِ زبانشان نیست، بلکه نقد توامان اسطوره‌هایی است که در میانه‌ی همدستیِ پنهانِ مردم و دولتشان خلق و حکمفرما شده‌اند. فراموش نکرده‌ایم که حکم اعدام سقراط را هیئت منصفه‌ای مردمی صادر کرد.
روشنفکرِ رادیکال در این میان هزینه‌ای سه‌گانه متحمل خواهد شد. هم از جانب مردمش، هم از جانب دولتِ مردمش، و هم از جانب بخشی از دشمنانِ بیرونیِ این دولت که آنها نیز نه به دنبال نقدِ درونزا و رشدِ آگاهیِ عمومی، بلکه به دنبال ملغی‌سازیِ دولت مستقر و تصاحب آن از طریق تضعیف و تحمیقِ توده‌ها و بازتولید اسطوره‌هایند. این روشنفکر، اما نه تنها نباید از این نبرد مایوس و سرخورده شود و بدون باج دادن به هیچ یک از طرفین، بکوشد تا تنها "صدای حقیقت" باشد، نه صدای توجیه، بلکه همچنین خودش نیز نباید دچار توهم جدایی و پاکدستی شود. او محصول همان وضعیت و عضوی از همان مردمی است که نقدشان می‌کند و باید بداند که در تمام نبردهایش، همزمان، با خود نیز در جنگ است. تنها در این صورت است که می‌تواند به خود و مردمش امیدوار باشد.

@philosophicalhalt
@politicalsocio
1.6K views16:11
باز کردن / نظر دهید
2020-02-17 21:18:08
خوشبختانه کتاب «جنبش اجتماعی چیست؟» اثر هنک جانستون پس از دو ماه از‌ زمان انتشار به چاپ دوم رسید.
1.5K views18:18
باز کردن / نظر دهید
2020-02-02 23:35:43 خطری که امروزه تهدیدمان می‌کند٬ انفعال نیست بلکه فعالیت کاذب است٬ اشتیاق به «فعال بودن»٬ «مشارکت کردن» و پنهان ساختن پوچی آنچه جریان دارد است.

ژیژک، خشونت٬ ترجمه. پاکنهاد؛ نی: ۱۹۲.

@PoliticalSocio
225 views20:35
باز کردن / نظر دهید