Get Mystery Box with random crypto!

طبیعت سرزمین عرب چنین بود، که به علت خشکی و کمبود آب و غذا، مر | پاسخ به شبهات و شایعات۲۰۲۳

طبیعت سرزمین عرب چنین بود، که به علت خشکی و کمبود آب و غذا، مردم عادت غذایی خاصی داشتند، و این نباید موجب شود که ما دیگر اقوام و ملل را تحقیر و تمسخر کنیم. خوردن ملخ در بین عرب، امری طبیعی بود. همانگونه که دیگران نیز حق ندارند که عادات غذایی ایرانیان را تمسخر کنند. امروزه حتی در نواحی کرمان، خوردن نوعی جیر جیرک (به نام چنزو) از عادات غذایی مردم بومی کرمان است. حال آیا صحیح است که دیگران ما را مورد

تمسخر قرار دهند؟ مطمئنا برخی از غذاهای بومی و سنتی ایران (مانند سیرابی و شیردان و...)، برای بسیاری از مردم دنیا، نه تنها قابل تحمل نیست بلکه چندش آور است! آیا باستانگرایان راضی میشوند که مورد توهین و تحقیر دیگران قرار گیرند؟! بگذریم.
باستانگرایان در ادامه مدعی شده اند که کورش به هر کس به اندازه خانواده اش گندم میداد! ادعایی که نه تنها هیچ سند تاریخی ندارد، بلکه اسناد دقيقا خلاف این را می گویند. برای مثال اگر به الواح و اسناد دربار هخامنشی نگاهی بیندازیم، در می یابیم که کارگران ساده در عصر هخامنشی، حقوق (یا بهتر است بگوییم جیرهای بسیار ناچیز داشتند و البته جیره و مواجب بردگان از آنان نیز کمتر بود. بدین صورت که ۸۳ درصد مردان در ماه ۱۶٫۵ کیلوگرم و ۸۷ درصد زنان در ماه ۱۱ تا
۱۶٫۵ کیلوگرم جیره غلات داشته اند.[۱]
هاید ماری کخ نیز نوشته است: «با دستمزد یک مرد کارگر به زحمت میشد نیم کیلو نان در روز پخت!»[۲]
والتر هینتس گفته است که این مردم، همچون اسیران جنگی فقط «وظیفه» داشتند و نه «حق».
او همچنین اضافه می کند: «پیداست که زندگی یک کارگر ساده در ایران باستان یک زندگی پررنج و نیاز بوده است.»[۳]
بنابر الواح و اسناد به جا مانده، جیره ی یک کارگر ساده (مرد) روزی ۶۶۰ گرم نان جو و یک زن کارگر نیز روزی ۴۴۰ گرم نان جو بوده است! [۴] این در حالی است که به نظر می رسد این حق و حقوق مربوط به کارگران نیمه آزاد (در الواح هخامنشی: grdhya ها) بوده است. اما بردگان (در الواح هخامنشی : Libap ها) جیرهی روزانه شان از این مقدار هم کمتر بود! یعنی چیزی در حدود ۴۴۰ گرم نان در روز! [۵]
بطور خلاصه دستمزد متوسط کارگران در حکومت آرمانی هخامنشی عبارت بوده است از یک تا دو قرص نان جو در روز! علاوه بر اینکه بنابر الواح هخامنشی در زمان داریوش، به یک بابلی اشاره شده است که در قلمرو حکومت هخامنشیان، برای یک سال بیگاری به ایلام فراخوانده شده بود.[۶] آیا این عدالت است؟
پی نوشت:
[۱]. پییر بریان، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران: انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، ج ۲، ص ۹۰۴-۹۰۰ [۲]. هاید ماری کخ، از زبان داریوش، ترجمه پرویز رجبی، تهران، ۱۳۷۶، ص ۶۰ - ۶۹ | [۳]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی، تهران، ۱۳۹۲، ص ۳۴۸ و ۳۵۱ [۴]. والتر هینتس، همان، ص ۳۴۷ [۵]. والتر هینتس، همان، ص ۳۵۱ [۶]. والتر هینتس، همان، ص ۳۵۱؛ نیز بنگرید به :
Dandamaev, M.A, "Connections between Elam and Babylonia in the Achaemenid Period" ,in The Memorial Volume of the 5th International Congress of Iranian Art and Archaeology - Tehran-Isfahan-Shiraz 11th-18th April 1968, Volume 1 (Tehran 1972) 260
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
پاسخ شبهه
قياس ویژگیهای یک فرد شاخص و ممتاز از یک جامعه، با نقاط ضعف جامعه دیگر اساسا غلط و بی ارتباط است. برای قیاس می بایست در مورد یکسان مقایسه شوند. مثلا برترین رهبر ایرانی با برترین رهبر عرب، حال مقایسه صحیحی خواهیم داشت! مطمئنا بز چراندن، نقطه ضعف نیست. بسیاری از ایرانیان زحمتکش نیز به شغل شریف چوپانی و گوسفند چراندن و بز چراندن مشغول اند. پارسی ها از عصر باستان چنین بودند و اصولا اقوام آریایی از ابتدا چوپان های صحراگرد بودند. خوب کجای این، زشت است؟ چرا باستانگرایان نسبت به زحمتکشان جامعه اینگونه تحقیر آمیز برخورد و قضاوت می کنند؟ در ثانی، چه کسی گفته کورش
کبیر نیمی از دنیا را گرفت؟ کورش فقط بخشی از خاورمیانه را تحت تصرف در آورد و روشن است که خاورمیانه نیز بخشی کوچک از دنیا است. بالفرض هم که کشور گشایی افتخاری باشد، مسلما قلمرو حکومت اسکندر مقدونی، چنگیز مغول و بنی امیه به مراتب بزرگتر از حکومت کورش بود!
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

پاسخ شبهه
جایگاه زن نه فقط بین عرب جاهلی، بلکه بین ایرانیان باستان نیز چندان قابل توجه نبود. ایرانیان باستان، زن را جانوری از نسل اهریمن می دانسته و او را از بسیاری حقوق فردی و اجتماعی محروم می داشتند. بنگرید به: «بانوی ایرانی اسلام برای تو چه ارمغان آورده؟!»
https://b2n.ir/209414