اهل هیچستان! داریوش سجادی سالگرد خودکشی صادق هدایت تداعی | جامعه شناسی مردم
اهل هیچستان!
داریوش سجادی
سالگرد خودکشی صادق هدایت تداعی تقدیر اجتنابناپذیر نسلی است که در برزخ سنت و مدرنیته دچار شوریدگی و سرگشتگی شده و بمنظور برون رفت از بحران هویت مبتلابه متوسل به خودزنی میشود!
ظهور روشنفکری سکولار در جهان سوم از ابتدا دچار اختلال و سترونی بود و از سویی با ناخرسندی از هویت بومی و برخورداری از درکی نحیف از سنت های ملی و مذهبی اش موجودیت اش را غمگنانه چلیپاکشی میکرد و میکند. از دیگر سو با خودباختگی در مقابل هویت و تمدن غربی مفتونانه و مشعوفانه از طریق اطوار برداری و شمایل سازی و ادا درمانی، با آن مجموعه تمدنی احساس «این همانی» و «متمدن شدگی» میکرد و میکند.
بیخانمانان و خانه به دوشآنی را میمانند که بیدرکجائی خود را همچون سایلآن هندی با تکدیگری روزانه سپری میکنند تا با دریوزگی بتوانند شامگاهان قدرت ابتیاع بلیط سینمای شان را تحصیل و ساعاتی آرزوهای خود را با قهرمانان خوشبخت پرده سینمای جفنگ بالیوود همزادپنداری کنند بقول «صادق هدایت» گوژپشتآن خنزر پنزری را میمانند که عطارانه کولی وشی کرده و لامکانی خود را با ترنُم زیر راهجویی میکنند: نه در مسجد گذارندم که مستی نه در میخانه کین خمار خام است میان مسجد و ميخانه راهي است غریبم سایلم این ره کدام است
در این میان صادق هدایت و خودکشی او رویکردی هر چند تلخ اما شجاعانه و قابل فهم و توقع است تا اکنون برای این نحله «شبه مدرن و بیمار» بتوان استغاثه «هدایت درمانی» کرد. بدین منوال خودکشی صادق هدایت، تقصیرش نبود. تقدیرش بود.
نشانی ما در اینستاگرام https://instagram.com/Popular_Sociology/