لاشهی اسبها، آنتوان سوریوگین، میدان مشق. ناروا خواهد بود اگر | تصویر و زندگی
لاشهی اسبها، آنتوان سوریوگین، میدان مشق. ناروا خواهد بود اگر این عکس را-دستکم از حیث زیباشناختی- از بهترین عکسهای سوریوگین ندانیم. میدان مشق همان میدانیست که در آن میرزا رضای کرمانی و شیخ فضلالله اعدام شدند، بعدها شد باغ ملی و انواعواقسام مسابقات ورزشی در آن برگزار شد. یک مکان که در آن مرگ و حیات به هم آویختهاند، مصداقِ تصورِ رولان بارت از تصاویر لاشهها و بدنهای مُرده. چگونه؟ اینگونه: اگر هر عکس پیشاپیش تذکاریست از مرگ و عکاس کسی نیست جز گماشتهی مرگ، عکسی که مرگ را نمایش میدهد و بدنِ مرده را، مصداق چه میتواند باشد؟ حیات. تنها جایی که یک بدنِ مرده، یک لاشه و بدن پُکیده واجد جان میشود و حیات مییابد در عکس است. بنابراین تمام عکسها مصادیقِ مرگاند جز خودِ عکسِ مرگ. یک living corpse @poster_cinematography