پنجره شکسته و خرید سیسمونی بچه از ترکیه! هر کس حق داره به هر | اکوتوپیا(پوریا بختیاری)
پنجرهشکستهوخریدسیسمونیبچهازترکیه!
هر کس حق داره به هر کشوری که میخواد سفر کنه، هر چیزی که دوست داره رو به هر قیمتی که میخواد بخره و کلا هم به ما ربطی نداره. پس چرا باید خبر سفر فرزند رئیس مجلس به ترکیه، این قدر ما رو ناراحت کنه؟ یه قضیهای در اقتصاد هست که بهش میگن تئوری پنجره شکسته. وقتی ما میبینیم که پنجره یک خونه شکسته، حدس میزنیم که کسی ساکن این خونه نیست و لابد بقیه قسمتهای خونه هم به تعمیر نیاز داره. وقتی میبینیم پسر یک وزیر، برای تحصیل، خرید و تفریح، خارج رو انتخاب میکنه (کاملا قانونی)، یه دردی درون ما شکل میگیره. درد امید به آینده. این درد که ما مجبوریم همین جا درس بخونیم، زندگی کنیم، کار کنیم و گویا تنها راه رستگاری ما اینه که از ایران بریم. نقش پنجره شکسته چیه؟ مردم با بررسی رفتار مسئولین و سلبریتیها، تلاش میکنن اختلاف بین آمارهای رسمی و وضعیت واقعی جامعه رو تخمین بزنن. این رفتار به این دلیله، که مردم به آمارها و گزارشهای رسمی اعتماد ندارن و میخوان بدونن که وضعیت واقعی آینده به چه شکله. قسمت دردناکش چیه؟ فرض کنید شما باور دارید که واردات ماشین خارجی براتون بهتره. اما یک مقام مسئول میگه خیر. مردم باید از تولیدات داخل استفاده کنن. اگر همین فرد، که شما رو از خواستهتون محروم کرده ماشین خارجی بخره، اذیت میشید. چون میبینید این فرد باور داره حق با شماست، و دانسته، خواسته شما رو نادیده گرفته. چیزی که اینجا شما رو عصبانی کرده، عدم تقارن در توزیع ثروت نیست. اگر همسایهتون بنز بخره، شما عصبانی نمیشدید. چیزی که باعث ناراحتی شما میشه، عدم تقارن ریسکه. چون وقتی اون مقام مسئول، اون حرف رو میزده، خودش از ریسک تصمیمش آسیب نمیدیده، اما داشته ریسک کارهاش رو به شما منتقل میکرده. هیچ کس از ثروت بیل گیتس و استیو جابز ناراحت نمیشه. اگر مردم «حسود» بودن، از ثروت اونها هم رنج میکشیدن. بلکه زمانی ثروت آزاردهنده میشه، که فرد برای کسب اون ثروت، ریسک نکرده باشه، یا بدتر، ریسک رو به دیگران (من و شما) منتقل کرده باشه. نسیم طالب در کتاب پوست در بازی میگه که در قانون حمورابی اومده «هر کس خانهای بسازد، خانه خراب شود، و صاحب خانه بمیرد، باید کشته شود!» این قانون برای قرن بیست و یکم زیادی خشنه. اما این قانون هم مناسب نیست که «هر کس خانهای بسازد، خانه خراب شود و صاحب خانه بمیرد، کلیه مسئولیت متوجه شخص صاحب خانه است!» چیزی که مردم میخوان این نیست که کسی ثروت نداشته باشه و از ثروتش لذت نبره. اشتباه نکنید. ناراحتی مردم از سر حسادت نیست. ناراحتی اصلی از پنجره شکستهایه که ریسک شیشه خوردههاش پای برهنه مردم فقیر رو تهدید میکنه. حرف این نیست که کسی سودی نبره، حرف اینه که شما هم در ریسک تصمیمهای خودتون، با ماها شریک باشید. همین.