Get Mystery Box with random crypto!

روابط عمومی ایرانی و هم آیندی بحران و مسأله زمان؛ یارشاطر نه | روابط عمومی ایران

روابط عمومی ایرانی و هم آیندی بحران و مسأله زمان؛

یارشاطر نه بار خاطر

منصور ساعی، شماره ۱۴۵ ماهنامه مدیریت ارتباطات(خردادماه ۱۴۰۱)

اگر سه ضلع مدیریت بحران در ایران را شامل حاکمیت(دولت و نهادهای مرتبط با بحران)، نظام اجتماعی(شهروندان و ذینفعان) و نظام ارتباطی (ارتباطات میان فردی، رسانه ها و روابط عمومی) بدانیم، مداخله روابط عمومی ايرانی در بحران ها به عنوان بخشی از نظام ارتباطی از اهميت برخوردار است. می دانیم که در پنج سال گذشته(1396 تا خردادماه 1401)، دولت ایران دست کم هشت بحران را در کشور تجربه کرده است؛ زلزله سرپل ذهاب کرمانشاه، تحریم های اقتصادی شدید آمریکا، فروریختن ساختمان پلاسکو در تهران، سیل فراگیر شمال و جنوب، ناآرامی های سیاسی، سقوط هواپیمای اوکراینی، پاندمی کرونا و اخیراً فرو ریختن متروپل آبادان.

علاوه بر این در سال های اخیر با مسائل مهمی نظیر اختلاس های کلان بانکی، ترورهای مقامات، سرقت های هدفمند و هک سامانه های امنیتی، خدماتی و مالی و سوخت و نظایر آن دست و پنجه نرم می کند که زمینه تبدیل شدن به بحران را داشته اند. به این لیست بحران های پنهانی نظیر جان باختن، زخمی و معلول شدن هموطنان در تصادفات جاده ای و شهری را هم اضافه کنید. به نظر می رسد که جزء معدود کشورهایی باشیم که در آن «هم آیندی بحران ها» را دیده و زیسته ایم، جایی که همه بحران ها با هم به یک تقاطع رسیده اند.

حال سوال این است که روابط عمومی دولتی در ایران در مواجهه با بحران ها چه کرد؟ در مواجهه با بحران های زودآیند بعدی باید چه کنش و واکنشی داشته باشد و یا نداشته باشد؟ رفتار و کنش روابط عمومی دولتی که برآیند رویکرد حاکمیت است، در مواجهه با بیشتر بحران های تجربه شده، راهبرد «انفعال» و یا حداکثر «واکنشی» بود.

روابط عمومی انفعالی ترجيح داد به هنگام مواجهه با شرايط بحرانی سكوت اختيار کند و رفتاری از نوع انكار يا خنثی از خود نشان دهد. آنها چنین انگاشتند که روابط عمومی با پرداختن به مقولات بحرانی، در واقع به آنها اعتبار اجتماعی می بخشد و آنها را از اهميت برخوردار می سازد. پس به این نتیجه رسیدند که در بحران، بهترين شيوه عمل براي جلوگيري از گسترش دامنه بحران اين است که بر آن سرپوش گذاشته شود. در مواردی هم نظیر زلزله سرپل ذهاب کرمانشاه و فروریختن پلاسکو و یا سرقت از بخش صندوق امانات بانک ملی، واکنشی عمل کردند. در واقع در راستای پاسخگويی به فشارها و تحرکات محيطی تهديدکننده دولت، روابط عمومی را به واکنش غيربرنامه ريزي شده و کوتاه مدت براي کاهش فشارها وادار می کند و سعی می کنند در ارائه اخبار و اطلاعات مربوط به بحران، به صورت «گزينشی» عمل می کنند. اما روابط عمومی ها کمتر از راهبرد فعال بهره گرفتند.

روابط عمومی هايی که راهبر فعال را در پيش می گيرند، به محض وقوع آن با پذيرش بحران، وارد عمل می شوند و فعالانه در جهت کنترل و مهار بحران برمی آيند و با بررسی، پايش و تحليل مستمر اوضاع، به جاي در پيش گرفتن رويكرد گزينشی در ارائه اخبار و اطلاعات از تمامی ظرفيت هاي خود براي جلب مشارکت عمومی و ايجاد همبستگی اجتماعی استفاده می کند.

روابط عمومی دولتی هرگز از راهبرد فوق فعال استفاده نکرد. روابط عمومی در اين راهبرد با تاکيد بر کشف فرصت هاي جديد و چشم اندازهاي نو، براي رشد و پويايی، نه تنها وجود بحران ها را می پذيرد و در مواجهه با آنها فعالانه وارد عمل می شود. در سازمان هايی که راهبرد فوق فعال دارند، نوع نگرش به بحران کاملا مثبت و فرصت آفرين است. روابط عمومی با چنين راهبردي، ويژگی هاي ساختاري خاصی نظير خلاقيت، نوآوري، انعطاف و فقدان تمرکز به خود می گيرند.
چنين روابط عمومی هايی در مرحله بعد از بحران نيز آن را به بوته فراموشی نمی سپارند و با بررسی ريشه هاي وقوع، به مستندسازی تجربه بحران (تجربه اندوزي) و کاربست اين تجربيات در اوضاع مشابه می پردازند. به نظر می رسد که از دلایل مهم درپیش گرفتن راهبرد انفعالی یا واکنشی، عدم پذیرش بحران، عدم درک ارزش «زمان» در بحران و فقدان یک برنامه ارتباطات بحران عملیاتی و اقدام محور و آینده نگرانه در روابط عمومی ها است.

زمان دشمنِ روابط عمومی در بحران

می دانیم که يكی از کارکردهای اصلی روابط عمومی کمك به سازمانها و رهبران آنها برای پاسخ موثر به بحران است. پاسخ موثر به بحران شامل اثبات و نشان دادن اقدام به موقع و مداوم دولت و سازمان است که بيانگر اهميت موضوع براي آن است.

برای مطالعه متن کامل، روی instant view
بزنید
https://b2n.ir/m54193


#کافه_ارتباطات
@cm_magazine
@coffee_comm