ماکیاولی کارل اشمیت/ ترجمهی شاهد عبادپور از متن: نزد وی | Problematicaa
ماکیاولی
کارل اشمیت/ ترجمهی شاهد عبادپور
از متن: نزد وی، انسانیت هنوز به سانتیمانتالیسم بدل نشده است. برای او بدیهی است که کسی که وارد ساحت امر سیاسی میشود، باید بداند که چه میکند و خصوصیات ستودنی زندگی خصوصی، نظیر خوشاخلاقی و وفاداری، نزد یک سیاستمدار نه تنها میتوانند به مضحکه بدل شوند، بلکه همچنین به جنایاتِ درخورِ نفرین علیه دولتی که باید عواقب چنین وفاداریای را متحمل شود. بنابراین، وقتی ماکیاولی میافزاید که بههرحال ازنظر سیاسی مفید است که خوب و وارسته بنماییم، بدیهی است که هیچ سخن گزاف نمیگوید. تنها عاقلانهتر و «ماکیاولیستیتر» میبود اگر در این مورد سکوت میکردیم یا حتی بهتر، به ستایش عمومی محافظهکاری ملحق میشدیم. اما چیز بهطور انسانی صادقانهی ماکیاولی در این واقعیت نهفته است که او در این اندیشه نیست که بحثهای سیاسی را با مطالبات ایدهآل اشتباه بگیرد تا از این سردرگمی سودی سیاسی فراچنگ آورد. امروزه همه آگاهاند که یک سازوبرگ عظیم «روانی-فنی» با چه روال و قطعیتی واقف به دستکاری تبلیغاتی تودههاست، و چه سهل است پاتوسی اخلاقی را تابع مقاصد سیاسی خود قرار دهد. همهی ما پروپاگاندای جهانی علیه ماکیاولیسم آلمانیها را به یاد داریم. هر کسی که امروز، پس از چنین تجربیاتی، شهریار را میخواند، تصور میکند که صدای فردی آرام و فهیم را میشنود، و حس میکند که امر سیاسی، که جزئی ریشهکنناپذیر از سرشت بشری است، نزد ماکیاولی پیداست و هنوز به خادم قدرتهای ناشناس و نامرئی بدل نشده است. و برای کسی که دقیقاً علاقهمندی تبلیغاتی نداشته نباشد، مانند هر چیز انسانی اصیل، تأثیری فوری و حتی تکاندهنده نخواهد داشت وقتی این لولوی بیاخلاقی، این از قرارِ معلوم شرور، پس از چندین جمله در وصف ضرورتهای ظالمانهی صیانتِنفس سیاسی بهسادگی اعلام میکند: اگر مردم نیک میبودند، بینشهای من بد میبود؛ اما مردم نیک نیستند.