2021-05-31 03:57:48
وقتی از خونه میری به سمت دریای شمال، انگار داری از مرکز جهان دور میشی و به حاشیه میری.
وقتی لب ساحل شمالی و میخوای برگردی خونه، انگار روی مرکز جهان ایستادی و میخوای به حاشیه تبعید بشی. دریای جنوب هم همینطوره. کوههای تیز بلوچستان هم همینطوره و تپههای کویر. به همه مکانهای زمین میشه همین حس کوانتومی رو داشت، که هم وطن باشند، هم غربت. که بستگی به سمت سفرت داشته باشه.
این رو کسی به شما نمیگه، اما این در مورد آدمها هم صادقه. وقتی هستند فکر میکنی هر حالتی بدون حضور اونها یک تنهایی شدیده. و وقتی برای همیشه از دنیای ما میرن و زمان میگذره، فکر میکنی اگر بودند چقدر همهچیز پیچیدهتر و بدتر میشد.
بستگی داره به سمت چه کسی در حرکت باشی. اونی که نزدیکه، مرکز دنیاست. و اونی که نیست، حاشیهست. و وقتی میخواهید ازش فاصله بگیرید، به انتخاب یا به جبر، حس میکنید قسمتی از وجودتون داره میمیره. اما وقتی ازش به اندازه کافی دور شدید و به آدمهای جدید نزدیک شدید، فکر میکنید اگر برگردید قسمتی از وجودتون میمیره.
اینکه نمیشه خیلی زیاد زنده موند فقط به این دلیل نیست که کره زمین از پس آب و غذای آدمهایی که نمیمیرند بر نمیاد. بلکه به این دلیل هم هست که نمیشه خیلی زیاد برای دیگران مرکز دنیا بود.
اونها باید از ما مهاجرت کنند به سمت آدمهای جدید.
شرکت Coop Air حامی سایت قره چمن
@coopair_ir
صفحه ی اینستاگرام ما:
https://www.instagram.com/gharacheman/
کانال تلگرام ما:
https://t.me/joinchat/PC9P65dzf2u2_huu
@gharacheman
247 viewsedited 00:57