این صدای بانو لرتاست؛ لرتا هایراپتیان. مشهور به گرتا گاربوی ای | رادیو تراژدی
این صدای بانو لرتاست؛ لرتا هایراپتیان. مشهور به گرتا گاربوی ایران؛ ستارهی نمایشهای موزیکال و از اولین بازیگران زن تئاتر ما. صدا متعلق است به سال هزاروسیصدوهفت؛ سالی که اسماعیل مهرتاش نمایش «یوسف و زلیخا» را اجرا کرد و محبوبیت اجرا، کار را به جایی رساند که از شهرهای مختلف برای دیدن آن به تهران میآمدند. این آواز را روی صفحهای ضبط کردند اما ظاهرا کسی آن را هیچوقت رو نکرد. سال ۵۶ که آربی آوانسیان نمایش «خلوت خفتگان» را اجرا کرد و لرتا برای آخرین بار روی صحنه رفت آوانسیان از این قطعه استفاده کرد. لرتا سه دهه ستاره بود؛ از نوجوانی تا میانسالی، اول بهخاطر بازیاش و بعد به خاطر آوازخوانیاش. وقتی قمرالملوک در گراند هتل میخواند، میگفتند یک رقیب دارد و او هم کسی نیست جز همین خانم ارمنی؛ بانو لرتا، کسی که فارسیاش خوب نبود و برایش کلمات را به لاتین مینوشتند. لرتا سرنوشت عجیبی داشت. عبدالحسین نوشین با سیاستبازیاش زندگی او را نابود کرد و بعد، دیگر لرتا هیچوقت به جایگاه قبلش برنگشت. صدایش را بشنوید، این صدایی است که به حقش نرسید، صدایی شد که فراموش شد. مثل دهها و ایبسا هزارها صدا که شنیده نشدند. @radiotragedy