بهرام محمدیفرد: وقتی به مسجد شهر رسیدم، آنها قبل از من آنجا | رادیو تراژدی
بهرام محمدیفرد: وقتی به مسجد شهر رسیدم، آنها قبل از من آنجا بودند، انگار ایستاده بودند که من با دوربینم از راه برسم و شمایلشان را برای آدمهای صدها سال بعدتر ثبت کنم. زل زده بودند به من، ولی انگار به من نگاه نمیکردند، زمان را به بازی گرفته بودند. عکسهای من و امثال من جسم زخمی شهر و ظاهر فاتحان را ثبت میکردند، ولی بگو که آنها در حال فتح باطن شهر هستند.
ما خیلی خام به موضوع نگاه میکردیم و از بازپسگرفتنِ خیابانها و کوچههای خرمشهر سرخوش بودیم، ولی آنها در حال ساختن و یا بهتر بگویم فتحی بزرگتر از خرمشهر بودند. وقتی خبر آزادی خرمشهر را رادیوی ایران چندبار تکرار کرد و مردم همهی ایران به کوچهها و خیابانها ریختند، تازه دستم آمده بود که جوانان معاصر قرن چهاردهم شمسیِ این سرزمین، در حال متولد کردن دوبارهی ایراناند، در حال ساختن روح بزرگ و باطنی عمیق برای خود بودند و گرفتار آزادی چند کیلومتر خاک نشدهاند. آنها در پی فتحالفتوح قلبهای غمزده مردم از اشغال خاک کشورشان توسط متخاصمی بدقواره بودند.
آری، از من به عنوان یک شاهد عینی بر بزرگترین حماسۀ این سرزمین بپذیرید، فتح خرمشهر توسط فاتحانِ جوانمرد، دوباره ما را یکپارچه ایران کرد... [خرمشهر، سوم خرداد ۱۳۶۱]
از صفحه اینستاگرام بهرام محمدیفرد، عکاس Instagram.com/bahram.mohammadifard
اپیزود دهم رادیو تراژدی، داستان کمتر شنیده شدهی یکی از قهرمانان آزادسازی خرمشهر است. کسی که روز سوم خرداد ۶۱ را به چشم ندید.
برای شنیدنش به وبسایت ما سر بزنید Radiotragedy.com