2021-02-05 19:34:38
خلاصهای از مطالب بیان شده در گفتوگوی زنده با موضوع «بررسی ویژگیهای تصمیمگیران و تصمیمسازان فعلی استان آذربایجان غربی» :
فضای مدیریتی استان اصلا #شفاف نیست. موضوع شفافیت بایستی به یکی از مهم ترین مطالبات جامعه، اعم از بدنه مردم و افراد موثر تبدیل شود. حتی با وجود مطالبه قانونی مبنی بر شفافیت در موضوعات، مسئولین امر از شفافیت فرار می کنند.
بسیاری از مدیران شهری و استانی ما، به جمهوریت و اسلامیت در عرصه حکمرانی و عمل اعتقاد کامل ندارند. بسیاری از مسئولین در خصوص مسائلی از قبیل دفاع از قانون اساسی، شفافیت و حقوق شهروندی سخنان پر مغزی دارند، لیکن در عرصه عمل حاضر به پیاده سازی و اجرای این مسائل نیستند.
برخی از مسئولین ما، بعد از رسیدن به قدرت، برای خود مقام عصمت قائل می شوند؛ یعنی به جای اینکه احساس مسئولیت کنند، احساس مصونیت می کنند. اولین گام برای شفافیت و شکستن فضای محافظه کاری، آگاهی و دانستن مردم است. مردم باید بدانند که حقوقی دارند. مردم باید بدانند صاحب این انقلاب هستند. باید بدانند در صورتی که بخواهند و اراده دفاع از حق داشته باشند، قانون از آنها حمایت خواهد کرد. رهبر انقلاب فرمودند در موضوع فساد ستیزی، مردم باید وسط کار باشند. روند اخیر قوه قضاییه هم از این جریان فساد ستیز حمایت می کند. مسئولین به عنوان افرادی که باید پاسخگو باشند، بایستی نحوه رفتار خود با مردم را بفهمند.
اساس انقلاب برای ستیز با تفکر طاغوتی بود. اگر مردم احساس کنند نگاه ارباب و رعیتی بین حاکمان و عموم مردم ایجاد شده است، باز هم همان فضای طاغوتی تداعی خواهد شد.
افرادی که به مدیریت می رسند چند طیف و طبقه هستند. گروهی از طریق قانونی و طی سلسله مراتب به مقام می رسند و تعهد و تخصص آنها آزموده شده است؛ لیکن این موضوع که فردی مراتب قانونی را طی کرده است، به صورت قانونی به مسیر خود ادامه دهد بحث دیگری است. عده ای از سیاستمداران قائل به نظام طبقاتی هستند. آنها می گویند قدرت بایستی منحصرا در دست اغنیا و صاحبان ثروت باشد. در مرحله عمل، اعتقاد برخی مدیران این است که به دلیل امکانات وِیژه و ثروتی که از قدرت بدست آوردهاند، تنها آنان و حلقه قدرت و ثروت اطرافشان توان حکمرانی در عرصه های مختلف را دارند.
وقتی عده ای با پول های کثیف و کمک شبکه فاسد قدرت و ثروت به مقام می رسند یا در انتخابات رای می آورند، خود را وام دار آن حلقه فاسد می بینند و عمده فعالیتشان تسهیل فعالیت صاحبان قدرت و ثروت می شود. چطور یک نامزد انتخاباتی در شهری مثل ارومیه می تواند 20 میلیارد تومان هزینه کند. صاحبان قدرت و ثروت که از روی خیرخواهی این کمک ها را نکردهاند. رابطه، رابطه حساب و کتاب و رابطه بده بستانی است.
انسان به شدت نسبت به قدرت حریص است. انسان اگر تربیت نشد، این حرص تبدیل می شود به مستی قدرت. وقتی فردی خودساخته نباشد و اعتقادی به این مسائل نداشته باشد، شروع می کند به تحزب و شبکه سازی برای حفظ قدرت. این گونه از مدیران، کاملا مبتنی بر نظام سرمایه داری فکر و عمل می کنند. به هر شکل ممکن قدرت را بدست بیاور و به هر شکل ممکن قدرت را حفظ کن؛ این ایده و نگاه طیفی از مدیران جامعه است.
راهیان پیشرفت و تعالی استان آذربایجانغربی
@Rahiyan_Pishraft_Taali
219 views16:34