هیچ آدم کاملاً خالص و ذاتا اخلاقی نداریم! آدمها ممکن است در ش | روانشناسی طرحواره
هیچ آدم کاملاً خالص و ذاتا اخلاقی نداریم! آدمها ممکن است در شرایط و موقعیتهایی، غیراخلاقی نیز رفتار کنند و اگر تحت کنترل نقش یا موقعیت خود نباشند؛ در شرایط مختلف، طبق باورها و طرحوارههای خود رفتار کنند.
بنابراین بهتر است آدمها را فقط سیاه یا فقط سفید فرض نکنیم و تا یک خوبی از کسی دیدیم؛ کل شخصیت او را ذاتا خوب و اگر بدرفتاری دیدیم؛ شخصیت یا ذات او را کاملا بد، قضاوت نکنیم! آدمها فقط از بستههای ثابت، فراگیر و غیرقابل انعطاف از شخصیت و ذات، درست نشدهاند که در تمام شرایط و موقعیتها، همیشه یک جور ثابت رفتار کنند!
بسیاری از رفتارهایی که ما فقط به شخصیت افراد، نسبت میدهیم؛ مثلا آنها را پرخاشگر، خودشیفته، دروغگو و... میدانیم؛ در واقع، در تمام شرایط، اینطور نیست و ما دچار خطای انتساب شدهایم!
مثلا طرف در محل کار یا روابط اجتماعی، خودشیفته است اما در خانواده، اینطور نیست! طرف وقتی جایی تحت فشار قرار بگیرد دروغ میگوید اما همیشه اینطور نیست! طرف وقتی خسته و عصبی است یا به او توهین شده است؛ ممکن است پرخاش کند اما در حالت عادی، اینطور نیست! یا طرف در خانه، پرخاش میکند اما در بیرون، خیلی مودب و آرام برخورد میکند! یا فردی که فکر میکند درونگراست؛ ممکن است در جاهایی، بسیار برونگرا رفتار کند!
باید دید موقعیتها و شرایط مختلف، چه باورها و طرحوارههایی از افراد را برانگیخته میکند. زیرا افراد بیشتر از آنچه طبق سرشت و شخصیت خود، رفتار کنند؛ تحت تاثیر محیط، موقعیتها و باورهایی که برانگیخته شدهاند رفتار میکنند!
این خطای انتساب باعث میشود در مورد شناخت دیگران، دچار اشتباه شوید! مثلا خانمی در یک قرار ملاقات عاطفی در کافیشاپ، وقتی طرف مقابلش، هزینه را حساب میکند یا آرام حرف میزند؛ قضاوت میکند که او شخصیت دست و دلباز، آرام و مودب دارد!
حالا جالبتر اینکه خود ما که دیگران را موقع رفتارهای بد، اینطور قضاوت میکنیم که فلانی ذاتا شخصیت بینظم و بیادب یا درغگو و پرخاشگر دارد؛ وقتی خود ما مرتکب رفتارهای غیرمنطقی یا غیراخلاقی میشویم؛ آن را به موقعیتها و شرایط بیرونی، نسبت میدهیم و یا خود را قربانی شرایط میدانیم! بنابراین آنکه رفتاری انجام میدهد با آنکه همان رفتار را مشاهده میکند؛ هر کدام، علت رفتار را بیرونی یا درونی توجیه میکنند.