Get Mystery Box with random crypto!

روانشناسی طرحواره

لوگوی کانال تلگرام realitymind — روانشناسی طرحواره ر
لوگوی کانال تلگرام realitymind — روانشناسی طرحواره
آدرس کانال: @realitymind
دسته بندی ها: روانشناسی
زبان: فارسی
مشترکین: 7.14K
توضیحات از کانال

با ما به روانشناسی طرحواره بپیوندید
Telegram: t.me/realitymind
Insta: www.instagram.com/reality.mind
تاریخ تاسیس کانال: مهرماه ۹۶
ارتباط با ادمین:
https://t.me/reality_mind1

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-08-29 23:04:10
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
361 views20:04
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 01:28:43 وقتی پیش‌بینی کنید که اگر من دچار رنج شوم نمی‌توانم اصلا تحمل کنم! وقتی پیش‌بینی ‌کنید که من اگر جدا شوم از تنهایی افسرده می‌شوم!

وقتی پیش‌بینی کنید که من بدون او حتما می‌میرم! به شما هیجانات منفی دست می‌دهد که باعث می‌شود با واقعیت آنطوری که باید روبرو نشده و از پا در بیایید! پیش‌بینی‌های هیجانی شما برگرفته از قضاوت‌های یکسویه از واقعیت است!

مطالعه تاریخچه رفتار انسانها در برابر حوادث ناگوار، نشان می‌دهد که آدمی می‌تواند دست کم هر رنج، ناکامی و شکستی را تاب بیاورد و خود را با آن سازگار کند.

به شرطی که پیش‌بینی‌های هیجانی منفی نداشته و برداشت غلطی از واقعیت نداشته باشد و توانایی خودش را در انطباق با شرایط مختلف دست کم نگرفته باشد!

آیا تمام پیش‌بینی‌های هیجانی منفی، نادرست هستند!؟ اصولاً پیش‌بینی‌ها و پیش‌گویی‌های ذهنی، چون یکسویه و مبتنی بر حدس و گمان هستند ممکن است بر اساس واقعیت و افکار واقع‌بینانه نباشند حتی اگر مثبت باشند!

مثلا شما افسردگی دارید اما پیش‌بینی می‌کنید که اگر طلاق بگیرم یا از این کشور بروم حتما شاد و خوشبخت خواهم بود! ممکن است موقتی حس خوبی کسب کنید اما اینکه چقدر این حس شما واقعی، درونی و پایدار است مهم است.

آگاه باشید‌ که پیش‌بینی‌های هیجانی شما بر چه اساس و منطقی استوار شده‌اند ‏و‌ در چه احساساتی استدلال می‌کنید؟

مثلا الان اگر احساس بدی دارید به این معنی نیست که حتما مسیرتان نادرست است! چون ممکن است به تازگی از یک رابطه مخرب جدا شده‌اید ‏و الان احساس تنهایی می‌کنید اما شما به این رنج تنهایی ‏برای رشد احتیاج دارید. ‌این رنج را بپذیرید

از طرفی ممکن است الان چون یک رابطه جنسی بی‌مرز ‏در یک رابطه بی‌تعهد داشته‌اید ‏احساس خوبی کنید اما به معنی این نیست ‏که رابطه‌ و مسیری که در آن هستید حتما رابطه و مسیر خوبی است!

پس مشکل از جایی شروع می‌شود که تنها بر اساس احساسات خود استدلال یا پیش‌بینی می‌کنید و یا اینکه می‌خواهید به هر قیمتی که شده از رنج، فرار کنید!

بسیاری برای اینکه فقط رنج تنهایی را حذف کنند از روابط مخرب بیرون نمی‌آیند! آنها رنج تنهایی را فاجعه‌بارتر‌ از بودن در یک رابطه مخرب می‌دانند!

اگر استدلال منطقی و واقع‌بینانه شما می‌گوید که در مسیر درستی هستید رنج را باید بپذیرید. اگر دنبال حذف رنج و یک تغییر بی دردسرید سر از فالگیری، دعانویسی و توهم در می‌آورید!

آن وقت یک نفر پیدا می‌شود با مواد مخدر، الکل و چند قرص، شما را بی‌هوش و بی‌حواس می‌کند یا وارد یک رابطه مخرب جنسی می‌کند تا متوجه واقعیت نشوید!

نویسنده: ادمین پیج

Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
1.0K views22:28
باز کردن / نظر دهید
2022-08-25 07:18:50
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
889 views04:18
باز کردن / نظر دهید
2022-08-22 21:49:13 انسان، طیفی از احساسات و افکار مختلف است که ما ممکن است روی آنها اسم خوب و بد بگذاریم و به آنها بار اخلاقی بدهیم! اما آیا واقعاً تمام احساسات و افکاری که از نظر ما بد بوده‌اند؛ کارکرد غیرمفید داشته‌اند؟ و آیا آنها که از نظر ما خوب بوده‌اند؛ همه نتایج مفید داشته‌اند؟

زمان‌هایی بوده است که ترس ما هشدار دهنده و بازدارنده از یک خطر واقعی بوده است یا غم و ندامت ما بعد از یک شکست، باعث شده است مسیرمان را تغییر بدهیم اما زمان‌هایی نیز بوده است که شادی یا امید ما افراطی و کاذب، بوده و برای ما عوارض سودمندی نداشته است.

ذهن انسان، مانند یک کارخانه بدون توقف است که تولید فکر و احساس می‌کند. آیا می‌توانید کاری کنید فکر و احساس بد، تولید نکند؟! در نهایت، مجبورید این افکار را سرکوب کنید اما نمی‌توانید آنها را برای همیشه، متوقف کنید یا از اثرات سرکوب آنها در امان باشید!

مثلا چون دچار اضطراب شده‌اید از شرکت در مصاحبه یا سخنرانی در جمع، اجتناب می‌کنید و علت اصلی اضطراب را به جای عوامل درونی، عامل بیرونی تفسیر می‌کنید و از مواجهه با موقعیت، اجتناب می‌کنید و احتمالاً موقتا آرام می‌شوید و باور شما تایید و تقویت می‌شود!

این روش، بتدریج عادت و سبک فکری شما در زمانهایی می‌شود که اضطراب دارید! اضطراب شما ممکن است با اجتناب، موقتا تسکین یابد اما خودتان را از رشد فردی و اجتماعی محروم می‌کنید و به احساس ناامنی خود دامن می‌زنید! اضطرابی که می‌توانست باعث آمادگی در شما شود؛ ترمز روانی شما می‌شود!

بنابراین، به نظر می‌رسد مشکل از خود هیجان یا حتی محتوای فکر شما نیست! مشکل از باورها و سبک تفکری است که معمولاً نسبت به خودتان، هیجانات، افکار و رویدادها دارید و نیز مشکل از واکنش‌های اجتنابی و کنترلی است که شما برای کاهش یا تغییر هیجانات یا افکار منفی انجام می‌دهید. تمام اینها باعث نمی‌شوند جلوی افکار و هیجانات منفی شما گرفته شود بلکه شدیدتر و پرتکرارتر می‌شوند!

زندگی و ظرفیت روانی ما می‌تواند به قدری باشد که بتوانیم تمام افکار و هیجانات خوش و ناخوش را در خود بپذیریم و تحمل کنیم؛ پس بهتر است برای میزان تاب آوری خود، محدودیت تغییرناپذیر، تعریف نکنیم و اجازه دهیم تمام افکار و احساسات ما، آزادانه بیایند و بروند؛ آنها را جدا از خود، مشاهده کنیم و گوش به فرمان مطلق آنها نباشیم!

نویسنده: ادمین پیج

Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
1.3K views18:49
باز کردن / نظر دهید
2022-08-22 21:48:41
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
1.0K views18:48
باز کردن / نظر دهید
2022-08-15 22:41:26 فرق بزرگی است بین بزرگسالی که احساسات دوگانه‌ای به کسی دارد و کودک دو ساله‌ای که در آشپزخانه از دست خدمتکار غذا می‌خورد و با درماندگی به خود می‌گوید: چرا مامان هر روز صبح بیرون می‌رود؟ چرا از بودن با من لذت نمی‌برد؟ مگر من چه مشکلی دارم که او ترجیح می‌دهد با دیگران وقت بگذراند؟ چه کار می‌توانم بکنم تا او در خانه بماند؟ گریه نکن! گریه نکن!

یکی از بیماران من به نام پیتر، مسلماً در دو سالگی نمی‌توانست اینگونه فکر کند. ولی وقتی در جریان جلسات درمان، این واقعیت بر او آشکار شد، هم بزرگسال بود و هم کودکی نوپا که به گریه می‌افتاد! این گریه، برای تخلیه هیجانات او نبود؛ بلکه گریه‌ای بود از سر دلتنگی‌های انباشته شده برای مادرش که تا آن لحظه همیشه آن را فرو خورده بود!

پیتر در هفته‌های بعدی تمام احساسات دوگانه خود را نسبت به مادرش مرور کرد و عذاب پذیرفتن آنها را نیز تحمل کرد. مادرش پزشک متخصص اطفال و در کارش موفق بود؛ ولی ناگهان تصویر ثابت و بی‌نقص او در ذهن پیتر تبدیل شد به عکس زنی که هرگز نتوانسته بود ارتباطی مداوم با فرزندش برقرار کند!

پیتر خطاب به مادرش می‌گفت: از آن بچه‌های نفرت‌انگیز که یک‌ریز، مریض بودند و دائماً تو را از من دور می‌کردند بدم می‌آمد از تو هم بدم می‌آمد؛ چون ترجیح می‌دادی با آنها باشی تا با من..! احساس درماندگی این بیمار، همراه با احساس خشمی که از سال‌های دور انباشته شده بود متوجه مادری می‌شود که زمانی که فرزندش بیشتر از هر کس دیگری به او احتیاج داشته در دسترس نبوده است!

پیتر در نتیجه آگاهی یافتن از این احساسات، توانست خودش را از شرّ یک عارضه رفتاری نجات بدهد. درک دلیل این عارضه آسان بود. رابطه او با زن‌ها دچار تحول شد؛ چون او دیگر نیازی نمی‌دید ابتدا زن‌ها را مطیع خود سازد و سپس ترکشان کند! پیتر احساس درماندگی و خشم دوران کودکی و احساس نیاز به مادر همیشه غایب خود را به گونه‌ای تجربه می‌کرد که قبلاً حتی به خاطر هم نمی‌آورد!

افراد فقط می‌توانند چیزهایی را که آگاهانه تجربه کرده باشند به خاطر بیاورند اما تمام احساسات کودک زجر دیده، خود نتیجه فرآیند گزینشی است که بیشتر عناصر مهم را حذف کرده است. بیمار، این گونه احساسات اولیه خود را همراه با یک گیجی مبهم، که یکی از مشخصه‌های اوایل دوران کودکی است؛ برای اولین بار آگاهانه در طول جلسات درمان تجربه می‌کند.

منبع: کتاب دلهره‌های کودکی
آلیس میلر
ترجمه: امید سهرابی نیک

Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
1.7K views19:41
باز کردن / نظر دهید
2022-08-15 22:41:04
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
1.3K views19:41
باز کردن / نظر دهید
2022-08-12 00:11:00 وقتی باورهای خاصی نسبت به خود و ارتباطات خود با دیگران و جهان دارید و هویت خود را بر اساس آنها، تعریف و تعیین می‌کنید؛ برای اینکه چطور باشید و چگونه زندگی کنید نیز قوانینی وضع خواهید کرد. این قوانین و راهبردها، باعث می‌شوند جهان را قابل پیش‌بینی تصور کنید و این از رنج شما ظاهراً کم می‌کند اما آسیب‌های فراوانی به شما می‌زند!

به فرض، اگر شما خودتان را فردی بی‌ارزش تصور کرده باشید؛ اطراف خود حصاری دفاعی می‌کشید تا کسی به شما نزدیک نشود! همیشه احساس تهدید و ناامنی دارید و فکر می‌کنید همه با شما مشکل دارند! راهبرد شما دفاع مطلق یا حمله قبل از تهدید است!

هیچ وقت اجازه نده کسی به تو نزدیک شود! به آدمهای غریبه، اعتماد نکن! همیشه تا احساس ناامنی کردی فاصله بگیر! اگر در خدمت دیگران نباشی آنها تو را ترک می‌کنند! تو بی‌ارزش هستی مگر اینکه خودت نباشی! باید همیشه بدون اشتباه عمل کنی وگرنه دیگران تو را نالایق می‌دانند! در مورد احساساتت با کسی صحبت نکن و از هیچ کس درخواست کمک نکن!

اگر دقت کنید قوانین بالا، حاصل باورهای مطلق و شرطی شده‌ای هستند که در تمام دیدگاهها، رفتارها و روابط شما در زندگی تاثیر دارند. وقتی دچار باورهایی مطلق باشید؛ ذهن شما جایی برای پذیرش اطلاعات جدید و متفاوت با باورهای قبلی نخواهد داشت.‌ اطلاعات متناقض را انکار می‌کند و شواهد مخالف را نادیده می‌گیرد.

هدف من در این مطلب این نیست که باورهایتان را حذف کنید یا به سمت مثبت یا منفی ببرید. بلکه از شما می‌خواهم آگاه به این باورها باشید و درستی و واقعیت آنها را زیر سوال ببرید تا به باورهایی انعطاف پذیر و واقع بینانه برسید.

آیا شما تمام تجارب زندگی و تمام اطلاعات و شواهد متفاوت زندگی را برای تایید باورهایتان در نظر گرفته‌اید؟ آیا برداشت‌های خود از تجارب و وقایع زندگی را مورد سوال قرار داده‌اید؟ آیا برداشت‌های شما یک‌سویه نبوده است؟ چقدر باورهایتان را مورد آزمایش قرار داده‌اید و به آنها شک کرده‌اید؟

نویسنده: ادمین پیج

فیلم: #اعجوبه

Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
1.7K views21:11
باز کردن / نظر دهید
2022-08-12 00:10:41
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
1.4K views21:10
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 22:43:30 می‌گویند: گریه، نشانه ضعف است! حسرت، مخرب است و خشم، اشتباه است! پس اینجوری که معلوم است ما نباید هیچ حسی داشته باشیم! ما در تمامی زندگی، در حال پنهان کردن احساساتمان هستیم. پنهان کردن احساساتی که واقعی هستند. بعد تعجب می‌کنیم که ما چرا استرس زیادی داریم! چرا اضطراب و افسردگی داریم!؟

چه اتفاقی می‌افتد اگر خودمان را رها کنیم؟! اگر در برابر احساسات خود مقاومت نکنیم و هر احساسی را با آغوش باز بپذیریم!؟ چرا تجربه احساساتی را که تماماً طبیعی هستند اشتباه می‌دانیم!؟

پنج حس طبیعی وجود دارد و برای درک آنها نیاز به یک نقشه داریم. #غم... این همان حسی است که به شما اجازه می‌دهد بر خلاف میل باطنی در یک رابطه نامناسب، بگویید: خداحافظ! غم یک حس کاملا طبیعی است؛ اما وقتی غم سرکوب شود تبدیل به افسردگی می‌شود! شما غم و اندوه را کنترل می‌کنید و افسردگی شما را کنترل می‌کند!

#خشم... این یک حس غریزی و محافظت‌کننده است و از ملزومات بقاست.‌ خشم یک حس کاملا طبیعی است و به هیچ عنوان، مضر و خطرناک نیست. اما وقتی خشم، سرکوب شود تبدیل به عصبانیت و تندخویی می‌شود!‌ شما خشم را کنترل می‌کنید و عصبانیت شما را کنترل می‌کند!

#حسرت... این حسی است که وقتی موفقیت کسی را می‌بینیم به ما الهام می‌شود. این حسی است که همیشه باعث صعود و ترقی ما می‌شود. حسرت یک حس کاملا طبیعی است. اما وقتی حسرت سرکوب شود به حسادت تبدیل می‌شود! شما حسرت را کنترل می‌کنید و حسادت شما را کنترل می‌کند!

تمامی این احساسات ریشه در ترس دارند که آن هم یک حس کاملاً طبیعی است. ترس‌های ما غرایز محافظت کننده ما هستند. نیاز است که با آنها مواجه شویم و آنها را ابراز کنیم. خود ترس، بیانی از عشق است و عشق بالاترین حس ماست. راه حل مشکلات، پایان بخشیدن به احساسات نیست؛ بلکه آغاز کردن و ابراز آنهاست.

توضیح: دوستان عزیز، چون زیرنویس کلیپ پست قبل، واضح نبود؛ در این پست، این زیرنویس را بازنویسی کردم...


Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
401 views19:43
باز کردن / نظر دهید