Get Mystery Box with random crypto!

روانشناسی طرحواره

لوگوی کانال تلگرام realitymind — روانشناسی طرحواره ر
لوگوی کانال تلگرام realitymind — روانشناسی طرحواره
آدرس کانال: @realitymind
دسته بندی ها: روانشناسی
زبان: فارسی
مشترکین: 7.14K
توضیحات از کانال

با ما به روانشناسی طرحواره بپیوندید
Telegram: t.me/realitymind
Insta: www.instagram.com/reality.mind
تاریخ تاسیس کانال: مهرماه ۹۶
ارتباط با ادمین:
https://t.me/reality_mind1

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 5

2021-12-06 10:54:27
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
505 views07:54
باز کردن / نظر دهید
2021-11-28 21:44:13 بصیرت یا بینش: در روان شناسی به معنای سطح آگاهی بیمار از مشکلی است که به آن مبتلاست.
بیماران بی‌بصیرت: بیمارانی که از اختلال روان‌شناختی خود آگاهی ندارند و مشکل را فقط به عوامل بیرونی مربوط می‌دانند و فقط گردن دیگران می‌اندازند!

مشکلی که باعث می‌شود ما در برابر تغییر مقاومت کنیم؛ واقعیت را نپذیریم و انکار کنیم یا نادیده بگیریم. شما در بدترین حالت ممکن، در مسائل خود نقش دارید. این لزوماً به معنای مقصر بودن نیست؛ موثر و مسئول بودن است. شما مالک مسائلتان هستید!

بینش در بیماران اعصاب و روان، سطوح متفاوتی دارد و یک مفهوم صفر و یکی نیست که یا به طور کامل وجود داشته باشد یا به طور کامل وجود نداشته باشد، بلکه یک طیف است. در واقع بصیرت بیماران اعصاب و روان، شش سطح دارد و شامل موارد زیر است

سطح ۱: انکار کامل بیماری که معمولا در اختلالات شخصیت دیده می‌شود.
سطح ۲: آگاهی مختصر از بیمار بودن، اما انکار همزمان آن به علت ترس
سطح ۳: بیمار اعتقاد دارد که بیمار است و متوجه می‌شود که با دیگران تفاوت دارد اما نمی‌داند علت بیماری او چیست و از کجا آمده است؟
سطح ۴: بیمار نسبت به بیمار بودن خود آگاهی دارد اما آن را به عوامل خارجی و محیطی نسبت می‌دهد، نه خودش.
سطح ۵: بینش عقلانی؛ یعنی بیمار قبول دارد که بیمار است و بیماری او ناشی از مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی است، ولی توصیه‌های درمانی را رعایت نمی‌کند.
سطح ۶: بینش واقعی که بیمار هم بیماری خود را قبول دارد و هم بر این باور است که بیماری او ناشی از مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی است و درمان را نیز به طور کامل جدی می گیرد.

سوال: شما در کدام سطح قرار دارید؟

بینش، بخش مهمی از درمان است. به همین خاطر است که من در این پیج، بیشتر بر روی بینش و آگاهی، تاکید زیاد دارم و با تکنیک پرسشگری، سعی می‌کنم شما خودتان متوجه انکارها، سرکوب‌ها و فرافکنی‌های خود بشوید تا راهکار خاص مشکلات خودتان را پیدا کنید. بخش مهمی از تغییر شما، شکستن مقاومت‌های ذهنی و شناخت مکانیزم‌های دفاعی خودتان است.

روانشناس کلیپ: دکتر علی بابایی‌زاد


Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
251 viewsedited  18:44
باز کردن / نظر دهید
2021-11-28 21:43:10
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
238 views18:43
باز کردن / نظر دهید
2021-11-21 23:44:50 با هیچ تکنیکی نمی‌توان گذشته و تجربیات شما را حذف کرد! نمی‌توان طلاق والدین شما در کودکی را از میان برداشت تا اکنون احساس قربانی بودن نکنید! نمی‌توان گذشته رنج‌آور شما را پاک کرد تا الان احساس خوشبختی کنید! پس آیا باید همیشه احساس بدبختی کنم و خود را محدود و قربانی بدانم چون گذشته و تجربیات رنج‌آورم تغییر نمی‌کنند؟!

خیر! اگر این واقعیت را بپذیرید که گذشته من و آنچه قبلاً اتفاق افتاده است تغییر یافتنی نیست؛ تغییر شما آغاز می‌شود! شما می‌توانید ارتباط فکری و احساسی خود را با گذشته و تجربیات خودتان، تغییر دهید. این انتخاب در اختیار شماست.

تجربه‌ها و واقعیت‌های دردناک را نمی‌توانید عوض کنید؛ هر چقدر خودتان را سرزنش کنید و هر چقدر سعی کنید به آنها فکر نکنید! فکر نکردن یا نادیده انگاشتن واقعیت‌ها، به شما بیشتر آسیب می‌زند!

لازم است نگاه قضاوت‌گرای خود را نسبت به واقعیت‌ها و تجربه‌ها، به سمت مشاهده‌گری ببرید. یعنی به جای اینکه افکار و برداشت خود را از واقعیت باور کنید؛ واقعیت را تنها به همان صورتی که هست مشاهده کنید.

افکار و قضاوت‌ها را ممکن است نتوانیم متوقف کنیم و مشکل هم لزوماً از آنها نیست! مشکل اینجاست که آنها را باور می‌کنیم؛ با محتوا و معنای آنها ادغام می‌شویم و طبق هر چه در ذهنمان می‌آید عمل می‌کنیم! نتیجه می‌شود واکنش‌ها و هیجاناتی که شتابزده از ما سر می‌زند!

مثلا به جای اینکه بگویید من فکر می‌کنم احمقانه رفتار کرده‌ام می‌گویید من فکر می‌کنم احمق هستم! و بعد احمق بودن خود را باور می‌کنید! نتیجه کار، چیزی جز سرزنش، افسردگی و شکست در کارها نیست!

اگر با افکار و برداشت خود هماهنگ و همراه نشویم و‌ آنها را باور نکنیم؛ از خودگویی و برچسب منفی به خود رها شده و افکار خود را مانند موجودیتی مستقل از خودمان می‌بینیم. پس باعث می‌شود هم متوجه ضررهای افکار خود بشویم و هم بهتر بتوانیم آنها را تغییر دهیم.

چون آنها دیگر به ما چسبیده نیستند و خود را فراتر و بیرون از آنها می‌بینیم. مشاهده افکار باعث توقف آنها نمی‌شود اما این خود آگاهی و خودکنترلی باعث می‌شود توسط آنها تحریک نشوید و انتخاب‌های آزادتری داشته باشید.

نویسنده: ادمین پیج

Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
282 views20:44
باز کردن / نظر دهید
2021-11-21 23:43:40
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
268 views20:43
باز کردن / نظر دهید
2021-11-16 23:31:27 ۱- قبل از اینکه با خود کلنجار بروم که واقعیت را چگونه باید بپذیرم؛ اول باید به این نکته توجه کنم که اصلا واقعیت به عنوان آنچه اکنون هست؛ چیست و چگونه من آن را درک کرده‌ام؟ واقعیت آنچه لزوما من فکر می‌‌کنم، اعتقاد دارم و دوست دارم که باید باشد، نیست!

مثلا اینکه شما سالها تلاش کنید یک آدم ناسالم که به شما آسیب می‌زند را عاشق خود کنید با این توقع و برداشت که چون من او را دوست دارم پس مهم نیست واقعا او چگونه است و با من چه می‌کند؛ کاری واقع‌بینانه و بر اساس واقعیت نیست!

۲- پس من ابتدا باید آگاه به برداشت خود از واقعیت باشم و متوجه باشم برداشت شخصی من از واقعیت، لزوما خود واقعیت نیست و بین این دو، فاصله قائل شوم. باید خطاهای شناختی افکارم را پیدا کنم و آگاه از مکانیزم‌های دفاعی روانم باشم. اگر من آگاه از توقعات، برداشت‌های غیرمنطقی و ارزشگذاریهای خوب و بد ذهن‌ خود نباشم؛ اصلا واقعیت برای من آن چیزی نیست که واقعا هست!

پس باعث می‌شود توانایی‌ها و داشته‌های من در مسیر خواسته‌های من نباشند! کارهایی انجام می‌دهم که من را به آنچه می‌خواهم نمی‌رساند! باور ندارم آنچه را می‌خواهم می‌توانم بدست آورم! چیزی را می‌خواهم که نمی‌توانم داشته باشم! با مسائل زیادی روبرو می‌شوم که نمی‌خواهم!

۳- من اگر واقعیتی را می‌پذیرم باید بخواهم و بتوانم تبعات منطقی رفتارم را نیز در برابر آن واقعیت بر عهده بگیرم. اما اگر من واقعیت را بدون پذیرش پیامد انتخاب‌ها و تصمیماتم بخواهم در واقع آن واقعیت را نیز نپذیرفته‌ام! عدم پذیرش پیامدها یعنی اینکه من نمی‌خواهم مسئولیت ‌پذیر باشم.

۴- اگر می‌خواهم واقعیتی را که اکنون هست و من مسئول آن هستم را بپذیرم می‌بایستی خود را نسبت به مشکلات گذشته، قربانی ندانم حتی اگر خودم در به وجود آمدن آنها نقشی نداشته‌ام! زیرا آن وقت از پذیرش واقعیت امروز و مسئولیت پذیری، سر باز می‌زنم و دنبال مقصر در مشکلات گذشته می‌گردم! تقصیر، مبتنی بر گذشته و مسئولیت، مبتنی بر حال است. شما با مسئولیت پذیری در امروز، از تکرار خطاها یا رفتارهای غلط در آینده جلوگیری می‌کنید.

نویسنده: ادمین پیج


Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
703 views20:31
باز کردن / نظر دهید
2021-11-16 23:31:07
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
628 views20:31
باز کردن / نظر دهید
2021-11-13 23:05:18 همین که شیوه‌های مسئولیت گریزی خودتان را از کلام، افکار، احساسات و رفتارتان شناسایی کنید؛ مسئولیت تغییر خودتان را بر عهده خواهید گرفت و به این نتیجه می‌رسید که من خودم را ناراحت کردم! من خودم را به سمت افسرده بودن بردم! من خودم را مشغول کردم! من خودم را به ناآگاهی زدم!

هر آنچه درون شما می‌گذرد؛ حتی اگر متناقض یا ناخوشایند باشد را بپذیرید و با آن حرف بزنید. آن را انکار یا سرکوب نکنید. بگذارید صدایش و پیامش شنیده شود. وقتی با درونیات خود ادغام نمی‌شوید؛ آنها را جدا مشاهده می‌کنید و وجود آنها را می‌پذیرید؛ بیشتر به عاملیت خود در بروز یا ادامه آنها پی می‌برید.

بدن شما، فکر، احساس و رفتار شما، زمانی در اختیار شما نخواهند بود که منشأ یا منبع کنترل آنها را کاملاً بیرونی یا خارج از کنترل خود بدانید و فکر کنید توسط نیروهای بیرونی کنترل می‌شوید. آن وقت است که در شما اجتناب از مسئولیت‌پذیری جان می‌گیرد!

وقتی به ریشه‌ اصلی بیماری خود پی ببرید؛ دیگر با نشانه‌های آن جنگ نمی‌کنید. علائم بیماریهای روانشناختی شما با کلنجار رفتن شما با آنها تشدید می‌شوند. به همین خاطر، وقتی احساسات ناخوشایند خود را نپذیرید یا ابراز نکنید؛ آنها شدیدا به بیرون سرریز می‌شوند!

اکثر ناراحتی‌های ما به این خاطر است که مشکلات درونی خود را نپذیرفته و به بیرون فرافکنی کرده‌ایم. سازگاری و پذیرش درونی، به ما احساس راحتی با خود می‌دهد. دیگر ترسی از برملا شدن آنچه سرکوب کرده‌ایم نداریم.

نویسنده: ادمین پیج

فیلم: درونِ لوین دیویس


Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
406 views20:05
باز کردن / نظر دهید
2021-11-13 23:04:20
Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
371 views20:04
باز کردن / نظر دهید
2021-11-10 23:25:43 به نظر من، بی‌امیدی یا ناامیدی سالم، بهتر از امید کاذب است! تا وقتی امید کاذب داری؛ در زمان حال زندگی نمی‌کنی! در توهمات و آرزوهای خود و در آینده زندگی می‌کنی! لحظه‌هایت را به امید لحظات بهتر و امروزت را به پای فرداهای بهتر می‌کُشی!

اما بی‌امیدی، باعث می‌شود در زمان حال و با هر آنچه وجود دارد؛ زندگی کنی و از توقعات و آرزوهای دور و دراز، دست بکشی! سیلی واقعیت را احساس کنی و از تلاش برای امر عبث یا ناممکن، دست بشویی! بی‌امیدی باعث می‌شود که زندگی را با تمام جان، سر بکشی و با مسئولیت پذیری و تعهد، به سمت تغییر، قدم برداری.

باعث می‌شود اگر به چیزی نرسیدی نشکنی! اگر دیگران طبق توقعاتت نبودند و اگر بی‌رحمی دیدی یا با ناکامی و اتفاقات ناگوار مواجه شدی، کمتر خشمگین و ناراحت شوی! واقعیت شاید دردناک باشد اما انکار واقعیت، خطرناک است! امید کاذب، نوعی انکار واقعیت و اجتناب از رنج پذیرش واقعیت است.

ما برای اینکه با رنج واقعیت مواجه نشویم با خیالات و توهمات، خود را بی‌حس و بی‌حواس می‌کنیم اما آیا جلوی آسیب واقعیت هم گرفته می‌شود؟! مثلا چون در یک رابطه‌ مخرب وابسته شده‌ایم‌ و نمی‌توانیم آن را ترک کنیم؛ با یک امید واهی ازدواج می‌کنیم که اوضاع بهتر می‌شود و بعد آن رابطه مخرب را با وجود دیدن نشانه‌های آسیب، با این امید کاذب که خودش خوب می‌شود منفعلانه ادامه می‌دهیم!

امید کاذب، وابسته به توهمات ماست؛ نه واقعیت هایی که وجود دارند!‌ امید کاذب، اجازه نمی‌دهد واقعیت شرایط را ببینیم؛ انکار را کنار بگذاریم، سوگواری کنیم و با پذیرش واقعیت یا اتفاق، بر اساس آن، در جهت رفع ریشه‌های اصلی مشکل اقدام کنیم. آرامش و اشتیاق واقعی از پس امیدهای کاذب سر بر می‌آورند اما تا قبل از آن فقط می‌خواهیم احساس رنج را به تعویق بیندازیم و سرکوب کنیم!

پذیرش واقعیتِ آنچه هست؛ ممکن است باعث ناامیدی سالم شود اما منجر به تغییر مسیر و مدل معیوب زندگی‌تان می‌شود. اگر امیدواری شما بر پایه اجتناب و عدم پذیرش واقعیت، تفکرات غیرواقع‌بینانه و عمل منفعلانه یا غیرهدفمند باشد؛ امید کاذب است!

نویسنده کپشن: ادمین پیج


Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind
871 views20:25
باز کردن / نظر دهید