روانشناسی طرحواره

2021-11-10 23:25:17 Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-11-09 18:21:00 فیلسوف و نویسنده‌ی انگلیسی، جان استوارت میل، بیش از صد سال پیش طرز فکر را این گونه بیان کرد:

پرسش از همه چیز؛ روی برنگرداندن از هیچ مشکلی؛ نپذیرفتن هیچ اعتقادی از سوی خودمان یا دیگران مگر با موشکافی؛ توجه به سفسطه یا عدم انسجام یا پریشانی فکر؛ و مهم‌تر از همه، تلاش برای فهماندن کامل معنای واژه پیش از به کار بردن آن و معنای مطلب، پیش از پذیرفتن آن...

این برداشت از تفکر باز، دو ویژگی دارد: آزاداندیشی و دقت... آزاداندیشی یعنی این که در نتیجه گیری خیلی عجله نکنیم. بپذیریم که چیزی را نمی‌دانیم و بخواهیم شیوه های جدید تفکر و عمل کردن را جست وجو کنیم. خوب فکر کردن، پیش از همه چیز، از اشتیاق به رمزگشایی و تلاش برای فهمیدن حقیقت، مایه می‌گیرد.

یکی از معیارهای گرایش افراد به تفکر عقلانی و انعطاف‌پذیر، میزان آزاد اندیشی و گشودگی آنها نسبت به افکار و تجارب جدید است. تفکر آزاداندیشانه، یک نظام فکری است که در آن افراد، تحمل عقیده و نظر مخالف را دارند و تمایل دارند به جستجو و پردازش اطلاعاتی بپردازند که مخالف با باورهای آنهاست و به جای اینکه صرفاً طبق حس و شهود، استدلال کنند؛ بیشتر بر قواعد استنباطی و استنتاجی تفکر تحلیلی و نقادانه اتکا کنند.

وقتی شما تفکر باز فعال و انعطاف‌پذیر دارید تحمل ابهام و تردید را دارید و سریع برای رفع ابهام یا کاهش هیجانات، نتیجه‌گیری نمی‌کنید و قضاوت خود را می‌توانید تا کسب اطلاعات بیشتر به تاخیر بیندازید.

می‌پذیرید که ممکن است دچار خطا و سوگیری در افکار خود باشید؛ پس در شرایط نسبی، مطلق و با قطعیت، قضاوت نمی‌کنید. همچنین دنبال افکار مطلقِ ضمانت بخش و اطمینان بخش نیستید که فقط به شما احساس امنیت بدهند و می‌دانید که گاهی بایستی در شرایط عدم قطعیت، تصمیم بگیرید.

هوش، سواد و عقلانیت متعارف افراد، لزوماً نشانه تفکر باز فعال در آنها نیست. زیرا عمومآ افکار ما بیشتر در جهت منافع و حفظ هویت فردی و گروهی، تایید طرحواره‌ها و باورهای ما تشکیل می‌گردند. بنابراین بایستی مهارت‌های تفکر تحلیلی و نقادانه را بیاموزیم؛ در خود پرورش دهیم و آگاه از خطاهای شناختی و سوگیری‌های ذهن خود باشیم.

Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-11-09 18:20:12 Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-11-06 20:07:38 برای پرهیز از انواع عقاید احمقانه‌ای که نوع بشر مستعد آن است، نیازی به نبوغ فوق بشری نیست! چند قاعده ساده شما را اگر نه از همه خطاها، دست کم از خطاهای ابلهانه باز می‌دارد. اگر موضوع چیزی است که با مشاهده روشن می‌شود، مشاهده را شخصاً انجام دهید. ارسطو می‌توانست از این باور اشتباه که خانمها دندانهای کمتری از آقایان دارند با یک روش ساده پرهیز کند؛ از خانمش بخواهد که دهانش را باز کند تا دندانهایش را بشمارد. او این کار را نکرد چون فکر می‌کرد می‌داند! تصور کردن این که چیزی را می‌دانید در حالی که در حقیقت آن را نمی‌دانید، خطای مهلکی است که همه‌ ما مستعد آن هستیم.

من باور دارم که خارپشت‌ها، سوسکهای سیاه را می‌خورند، چون به من این طور گفته‌اند! اما اگر قرار باشد کتابی درباره عادات خارپشت‌ها بنویسم، تا زمانی که خودم نبینم یک خارپشت از این غذای اشتها کورکن لذت می‌برد، مرتکب چنین اظهار نظری نمی‌شوم! در هر حال، ارسطو کمتر از من محتاط بود. نویسندگان باستان و قرون وسطا اطلاعات جامعی درباره تک‌شاخها و سمندرها داشتند. با وجود آنکه هیچ کدامشان حتی یک مورد از آنها را هم ندیده بودند، یک نفر هم احساس نکرد لازم است از ادعاهای جزمی درباره آنها دست بردارد!

اغلب موضوعات از این ساده‌تر به بوته‌ی آزمایش در می‌آیند. اگر شما مثل اکثر مردم، ایمان راسخ پرشوری نسبت به برخی مسائل دارید، روشهایی وجود دارد که می‌تواند شما را از تعصب خودتان باخبر کند. اگر عقیده مخالف، شما را عصبانی می‌کند، نشانه آن است که شما ناخودآگاه می‌دانید که دلیل مناسبی برای آنچه فکر می‌کنید، ندارید! اگر کسی مدعی باشد که دو بعلاوه دو می‌شود پنج، یا این که ایسلند در خط استوا قرار دارد، شما به جای عصبانی شدن، احساس دلسوزی می‌کنید، مگر آن که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن قدر کم باشد که این حرفها در افکار شما تزلزل ایجاد کند.

اغلب بحث‌های بسیار تند، آنهایی هستند که طرفین درباره موضوع مورد بحث دلایل کافی ندارند. شکنجه در الهیات به کار می‌رود؛ نه در ریاضیات. زیرا ریاضیات با علم سر و کار دارد؛ اما در الهیات تنها عقیده وجود دارد. بنابراین هنگامی که پی می‌برید از تفاوت آراء عصبانی هستید، مراقب باشید؛ احتمالاً با بررسی بیشتر در خواهید یافت که برای باورتان دلایل تضمین کننده‌ای ندارید! و... بقیه مطلب بخاطر طولانی بودن حذف شده است. اگر تفکر علمی و نقادانه داشته باشیم؛ کمتر دچار هیجانات منفی در بحث‌ها می‌شویم.

#راسل #برتراند_راسل #تفکر_علمی #تفکر_نقادانه

Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-11-06 20:07:12 Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-11-03 00:45:56 وقتی باورهای خاصی نسبت به خود و ارتباطات خود با دیگران و جهان دارید و هویت خود را بر اساس آنها، تعریف و تعیین می‌کنید؛ برای اینکه چطور باشید و چگونه زندگی کنید نیز قوانینی وضع خواهید کرد. این قوانین و راهبردها، باعث می‌شوند جهان را قابل پیش‌بینی تصور کنید و این از رنج شما ظاهراً کم می‌کند اما آسیب‌های فراوانی به همراه دارد.

به فرض، اگر شما خودتان را فردی بی‌ارزش تصور کرده باشید؛ اطراف خود حصاری دفاعی می‌کشید تا کسی به شما نزدیک نشود! همیشه احساس تهدید و ناامنی دارید و فکر می‌کنید همه با شما مشکل دارند! راهبرد شما دفاع مطلق یا حمله قبل از تهدید است!

هیچ وقت اجازه نده کسی به تو نزدیک شود! به آدمهای غریبه، اعتماد نکن! همیشه تا احساس ناامنی کردی فاصله بگیر! اگر در خدمت دیگران نباشی آنها تو را ترک می‌کنند! تو بی‌ارزش هستی مگر اینکه خودت نباشی! باید همیشه بدون اشتباه عمل کنی وگرنه دیگران تو را نالایق می‌دانند! در مورد احساساتت با کسی صحبت نکن و از هیچ کس درخواست کمک نکن!

اگر دقت کنید قوانین بالا، حاصل باورهای مطلق و شرطی شده‌ای هستند که در تمام دیدگاهها، رفتارها و روابط شما در زندگی تاثیر دارند. وقتی دچار باورهایی مطلق باشید؛ ذهن شما جایی برای پذیرش اطلاعات جدید و متفاوت با باورهای قبلی نخواهد داشت.‌ اطلاعات متناقض را انکار می‌کند و شواهد مخالف را نادیده می‌گیرد.

هدف من در این مطلب این نیست که باورهایتان را حذف کنید یا به سمت مثبت یا منفی ببرید. بلکه از شما می‌خواهم آگاه به این باورها باشید و درستی و واقعیت آنها را زیر سوال ببرید تا به باورهایی انعطاف پذیر و واقع بینانه برسید.

آیا شما تمام تجارب زندگی و تمام اطلاعات و شواهد متفاوت زندگی را برای تایید باورهایتان در نظر گرفته‌اید؟ آیا برداشت‌های خود از تجارب و وقایع زندگی را مورد سوال قرار داده‌اید؟ آیا برداشت‌های شما یک‌سویه نبوده است؟ چقدر باورهایتان را مورد آزمایش قرار داده‌اید و به آنها شک کرده‌اید؟

نویسنده: ادمین پیج


Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-11-03 00:45:20 Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-10-30 00:21:44 بایستی بپذیریم که افکار منفی، در همه ما وجود دارند حتی اگر درست و خوب بودن آنها را تایید نمی‌کنیم! هر چه جلوی این افکار را به زور بگیریم یا آنها را انکار کنیم از جایی دیگر، سر بر آورده و بیشتر، تکرار و تشدید می‌شوند.

بنابراین درگیر شدن با افکار منفی که حتی ممکن است در موقعیت‌هایی، واقع بینانه‌ باشند؛ به گونه‌ای اجتناب از واقعیت، محسوب می‌شود و افکار منفی‌تان را نیز تشدید می‌کند! پس باور و واکنش شما نسبت به محتوای فکرتان، گاهی مهمتر از خود فکرتان است!

برای اینکه آسان‌تر از وابستگی به افکار منفی رها شوید؛ لازم است که خودتان را از افکارتان، جدا و متمایز کنید. مثلا به جای من احمق هستم؛ بگویید من رفتار احمقانه‌ای داشتم! به جای من آدم بدی هستم؛ بگویید من فکر می‌کنم خوب عمل نکردم! به جای من نالایق هستم؛ بگویید من الان فکر می‌کنم لایق این شرایط نیستم!

در این روش، شما از افکارتان، فاصله می‌گیرید و مانند یک مشاهده‌گر به آنها توجه می‌کنید؛ نه یک قضاوت‌گر و آنها را جزیی از هویت خود نمی‌دانید! آنها را لزوما باور نمی‌کنید و به آنها بیش از حد اهمیت نمی‌دهید.

مشکلات روانشناختی ما وقتی شروع یا تشدید می‌شوند که به جای اینکه مشاهده‌گر افکارمان باشیم؛ اولا هر چه در ذهنمان می‌آید را باور می‌کنیم و حقیقت مطلق می‌دانیم دوما با آن، ترکیب می‌شویم و آن را برابر با شخصیت و هویت خود می‌پنداریم!

پس جدایی از آن، سخت می‌شود و هر کس هم با افکار ما، مخالفت کرد گویی با خود ما، مخالفت کرده است‌ و به شدت احساس بدی نسبت به خودمان و دیگری در ما به وجود می‌آید.

نویسنده: ادمین پیج


Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-10-30 00:20:49 Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید

2021-10-25 20:16:02 اگر اعتقاد داشته باشید که من بایستی در مسیر ارزش‌های راستین زندگی قدم بردارم؛ هیجانات خود را جزیی طبیعی از مسیر ارزشمند خود به حساب می‌آورید.

اما اگر هدف ضروری شما تنها رسیدن به احساس خوب باشد؛ ممکن است دیگر احساسات را که از نظر شما بد هستند؛ سرکوب کنید و دست به رفتارهای هیجانی بزنید که هر بار احساس خوبی که با مشکلات و اتفاقات، کم یا از بین رفته است را بازگردانید.

این در حالی است که اگر بپذیرید در مسیر ارزش‌ها ممکن است هیجانات خشم، غم، ترس و... را تجربه کنید دیگر از آنها فرار نمی‌کنید و پیام آنها را درک می‌کنید. خشم شما باعث می‌شود از حق خود دفاع کنید؛ ترس شما باعث می‌شود از خطر دور شوید و غم شما باعث می‌شود با یک ناکامی، سازگار شوید.

پس هیجانات، می‌توانند در مسیر ارزش‌های شما نقش موثر داشته باشند اما اگر با افکار و باورهای انعطاف ناپذیر، غیرواقع‌بینانه و رفتارهای واکنشی، همراه شوند باعث می‌شوند که در مسیر ارزش‌های شما نباشند. مثلا خشم شما می‌شود خشونت! ترس شما باعث می‌شود که دیگر به استقبال هیچ چالشی نروید! و غم شما باعث می‌شود که افسرده شوید.

بنابراین به جای اینکه هیجانات خود را سرزنش کنید؛ به افکار، باورها واکنش‌های خود فکر کنید! ما نمی‌توانیم برای همیشه از مشکلات و اتفاقات زندگی فرار کنیم تا احساس خوب را تجربه کنیم؛ همچنین همیشه احساس خوب، به معنای بودن در مسیر درست نیست.

وقتی احساسات ناخوشایند خود را انکار می‌کنید؛ هم به آنها دامن می‌زنید و هم به مشکلات خود می‌افزایید. چون ناچارید مشکلات را نیز انکار یا از روبرو شدن با آنها اجتناب کنید تا احساسات خوب را تکرار کنید.

اما فکر نمی‌کنید روبرو شدن با مشکلات زندگی و تلاش برای حل آنها، باعث ‌شود احساس شادمانی پایدار و رضایتمندی عمیق‌تری را تجربه کنید؟

خاطره شادی‌های ناشی از اجتناب، انکار، سرکوب و... زود از ذهن شما می‌روند و هر بار باید به روشهای ناسالم و اعتیادآوری آنها را برگردانید اما حل یک مسئله، روبرو شدن با یک چالش، یا تلاش پیوسته در یک مسیر ارزشمند، ممکن است لحظات اندوه، ترس، استرس، خشم، ناامیدی و... نیز داشته باشد اما در نهایت، برای شما معنا و شادی پایدارتری به همراه خواهد داشت.

نویسنده: ادمین پیج

Telegram: @realitymind
Insta: instagram.com/reality.mind باز کردن / نظر دهید