بزرگ میشه، یادش میره! این بدترین حرفیست که من از دیگران، زیاد | روانشناسی طرحواره
بزرگ میشه، یادش میره! این بدترین حرفیست که من از دیگران، زیاد شنیدهام در مورد کودکی که پیوسته تحت آسیب شدید روانی قرار دارد! اگر قرار باشد هر آسیبی که تنها خاطره آن در ذهن آشکار ما نیاید؛ به معنای این باشد هیچ تاثیری هم نداشته و کاملاً فرمت شده است؛ پس این همه بزرگسالی که آسیبها و اختلالاتی پایدار را با خود از کودکی تکرار میکنند و اعتراف میکنند که در کنترل آنها نیست یا حتی نسبت به آن آگاهی ندارند از کجا آمدهاند؟!
خودتان را مشغول و گرفتار میکنید؛ احساساتتان را سرکوب میکنید و با تفکرات خوش خیالی، آرزوها و امیدهای واهی، میخواهید از واقعیت فرار کنید! این شیوه اجتنابی، تبدیل به الگوی تکرار شوندهی شما در برخورد با رنجها و مشکلات زندگی میشود و فرصت رشد و حل به موقع مسائل را از شما میگیرد و آسیبها را بیشتر میکند. «بخاطر نیاوردن خاطرهی یک آسیب، به معنای نبودن آن یا حذف اثر آن نیست!»
عادتها و الگوهای تکراری رفتار ما که نگرشها و گرایشهای پنهان ما را تشکیل میدهند و آنچنان نیز در کنترل ارادی ما نیستند؛ در ذهن نهان ما وجود دارند. همان بخشی که ما از کودکی سعی کردهایم خاطرات رنجآور آسیبها را به پستوی آن برانیم تا کمتر آنها را ببینیم و درد بکشیم! بخشی ناهوشیار که سریع و خودکار عمل میکند و خاطرات هیجانی بادوامی در آن ذخیره شده است.
عموما رفتار ما را همین عادتها و الگوهای فکری، هیجانی و رفتاری پایدار و تکرار شونده، تشکیل میدهد و هر چقدر ما با ذهن آشکار خود، اراده به خرج دهیم که طبق عادتها و نگرشهای خود رفتار نکنیم؛ اما «قدرت عادتها و گرایشهای ذهن نهان ما، قویتر از اراده ما عمل میکند!»
البته ممکن است ما همیشه نتوانیم با تمام رنجها، با همان شدتی که دارند روبرو شویم و گاهی حواسپرتی، توجه نکردن و... ممکن است باعث شوند ما احساسات بد شدیدتری را تجربه نکنیم؛ اما مشکل از جایی شروع میشود که اجتناب در ما به شکل یک عادت و الگویی در میآید که هر موقع با چالش و رنج بجایی، روبرو شدیم؛ بلافاصله آن را بصورت غیرارادی، پس میزنیم و تلاشی برای حل منطقی مسئله نمیکنیم!
هر بار که ما از روبرو شدن با رنجها، اجتناب میکنیم چون موقتا اضطراب کمتری را تجربه میکنیم؛ همین باعث پاداشی میشود که رفتار اجتنابی در ما تبدیل به عادت شود. اما این اعتیاد به اجتناب، بتدریج عملکرد ما را مختل میکند و باعث میشود با چالشهای ضروری زندگی روبرو نشده و اضطراب ما نیز از بس زیاد شود، دیگر از کنترل خارج شده و رفتار اجتنابی ما مانند یک مسکنِ بیاثر شود!