Get Mystery Box with random crypto!

صدای #آه و ناله #ضعیفی به گوشش خورد با آرامش به سمت اتاق خزان | •|میـ🔥ـخواهم اربـــابت بــ💦ــاشم|•

صدای #آه و ناله #ضعیفی به گوشش خورد با آرامش به سمت اتاق خزان رفت و در نیمه باز اتاق رو کنار زد با دیدن #صحنه روبه‌روش آب دهنش رو به زور قورت داد.

خزان داشت با دستش #کلوچه صورتی رنگ تپلشو ور میرفت لب های باد کرده #ک*صش به حدی زیبا بود که آتش بدون هیچ وقفه‌ایی رفت توی اتاق و روی خزان #خیمه زد.
- میخوام به آرزوت برسونمت کوچولو.

#ک*یر خوش فرم و سفیدش رو در اورد و یک ضرب توی #ک*ص خزان وارد کرد که #جیغ بلند خزان توی عمارت بزرگ پیچید.

زبونش رو دورانی روی #نوک سینه خزان چرخوند، و شدت #تلنبه هاش رو بیشتر کرد.

آه و ناله خزان داشت بیشتر از همیشه میشد و نزدیک #ارضا شدن دوتاشون بود که در باز شد و...
https://t.me/joinchat/cL2ulgrX4ioxODg8