مامانبزرگش میره دستشویی تا برگرده نوش خودشو تو اتاقشون مخفی میکنه و... https://t.me/SahelromaNn https://t.me/SahelromaNn رفتم زیر تخت قایم شدم تا مامانبزرگ اومد منو نبینه، که صداشون اومد: - حاج خانوم نگا چه کرده! لامذهب این سوتین قرمزِ چه بهت میاد زیر تخت بودم و میخواستم سرمو ببرم جلو که دیدم آقا اینا پریدن رو تخت من له شدم - حاجی جان امشب منو توییم فقط دیگه اون پسره ی شیطون هم نیست حالا وقتش بود در بیام بیرون، از زیر تخت اومدگ بیرون که..... - یا ابولفضللللللللللل یا حسینننننننننن یا قمر بنی هاشممممممممم مامانبزرگ ترسید سوتینشو پرت کرد تو صورتم که حاج بابا داد زد: - زنننننن اون سوتین بودااااااا مامانبزرگ رفت زیر پتو که حاج بابا به طرفم اومد و یه تف تو دستش کرد شاتالاق کوبید تو صورتم: - خجالت نمیکشی زیر تخت ما خوابیدی دستی به صورتم کشیدم و کمی عقب رفتم و داد زدم: - جاجی جونننننن بکننننننن بکنننننن هی هییییییی - کثافط عوضی واسااااااااا https://t.me/SahelromaNn https://t.me/SahelromaNn https://t.me/SahelromaNn آییییییی مامان این پسره خود خرهههههه خرررررر چقدر آخه آدم میتونه بی حیا باشه لامصب آخه با پیرمرد پیرزن چیکار داری؟ 20 views ربات اد تب فروزان , 21:48