#دختره.نصف.شب.توی.اتاقش... #پارت.واقعی نصف شب با تشنگی ز | •|میـ🔥ـخواهم اربـــابت بــ💦ــاشم|•
#دختره.نصف.شب.توی.اتاقش... #پارت.واقعی
نصف شب با تشنگی زیاد بلند شدم که برم آب بخورم. همین که به در آشپز خونه رسیدم مایه ی سردی رو پشت سرم حس کردم دستم و برم پشت سرم که ....
https://t.me/majnoonhay_faratabiee
به دلیل نفس گیر بودن رمان تیکش رو حذف کردیم ادامش
با سردرد شیدید چشم هامو باز کردم که با دو جفت چشم قرمز روبه رو شدم. شوک زده بهش نگاه کردم همین که خواستم جیغ بزنم دستشو گذاشت روی دهنم و کنار گوشم اروم گفت: عاشقتم. https://t.me/majnoonhay_faratabiee #فکرش.رو.بکن.نصف.شب.توی.اتاقت.یک.موجود.فراطبیعی.بیاد.و.تویگوشت.بگه.عاشقته