آدمها شخصیتی منحصر به خود دارند و کاملاً براساس هویت و فردیت | انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
آدمها شخصیتی منحصر به خود دارند و کاملاً براساس هویت و فردیت خود مشخص میشوند، هر چند در ابتدا باید آنها را به پذیرفتن این مسئله متقاعد کرد. این تجربهی من بود، که تلاش زیادی میکردند تا در مدرسه و در خانه هر فردیتی محو نابود شود. این موضوع باعث میشد که طفل آسانتر تحصیل کند و زندگی برایش آسانتر شود، گرچه باعث میشد که زودتر با سختی، درد و رنج آشنا شود. یک مثال: هیچکس هرگز قادر نخواهد بود بچهای را متقاعد کند که کتابش را کنار بگذارد و به رختخوابش برود. هنگامی که به من میگفتند دیروقت است و چشمانم خراب میشود و به علت خستگی، صبح زود نمیتوانم بیدار شوم و آن داستان چرند ارزش آنرا ندارد که خودم را دچار دردسر کنم نمیتوانستم هیچ کلمهی آنرا تکذیب کنم - اغلب به علت اینکه ارزش فکر کردن را هم نداشت. - هر یک از دورههای درسی در اینجا بیپایان بود یا آنقدر تقسیم یا چند پاره میشد که چنین مفهومی داشت: زمان، برایم بیانتها بود، به این ترتیب نمیتوانست خیلی دیر باشد؛ میدان دید من بیپایان بود، پس نمیتوانستم آنرا خراب کنم؛ حتی شب، بیپایان بود، پس لزومی نداشت که نگران بیدارشدن باشم؛ و در هر حال معیار من برای کتابها این نبود که آیا به درد میخورند یا چرندند، معیار فقط این بود که مرا جذب کنند یا دفع کنند و این یکی، هر آنچه که بود مرا گرفته بود. البته، روشی برای گفتن همه این چیزها نداشتم و پیامد آن این بود تا مرتباً خواهش کنم به من اجازه دهند خواندن را ادامه دهم، راه دیگر آن بود که تصمیم میگرفتم بدون اجازه پیش بروم.