Get Mystery Box with random crypto!

چقدر دلش می‌خواست که مادرش برایش می‌جنگید، چقدر دوست می‌داشت ک | انتشارات روشنگران و مطالعات زنان

چقدر دلش می‌خواست که مادرش برایش می‌جنگید، چقدر دوست می‌داشت که به مدرسه می‌رفت و در میان دیگر بچه‌ها می‌نشست و خواندن و حساب‌کردن را می‌آموخت! اما محال بود که او بتواند به مدرسه برود. پدر اسمیتا مانند ناگاراجان مرد خوبی نبود، او آتشی‌مزاج و خشن بود و همانند همۀ اهالی روستا، زن خود را کتک می‌زد و اغلب این جمله را تکرار می‌کرد: «زن با شوهرش برابر نیست، بلکه به او تعلق دارد. زن دارایی و بردۀ مرد است و باید در برابر شوهرش سر تعظیم فرود آورد.» مطمئناً پدرش اگر مجبور به انتخاب می‌شد از میان مادر اسمیتا و گاوش، ترجیح می‌داد گاو خود را نجات دهد.

«گیسوان بافته»
به قلم لائتیسیا کولومبانی
مترجم: سحر بهشتی


خرید کتاب با ۲۰درصد تخفیف:
http://roshangaran-pub.ir/bookshow/B172673660

@roshangaranpublication