Get Mystery Box with random crypto!

م

لوگوی کانال تلگرام saarnoskheh — م م
لوگوی کانال تلگرام saarnoskheh — م
آدرس کانال: @saarnoskheh
دسته بندی ها: وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین: 27
توضیحات از کانال

تمامی اسامی مستعارند.
”از سوال پزشکی متنفرم، لطفا نپرسید”
”نه ! عکس پروفایل خودم نیستم ! :/”
کانال دومم برای به اشتراک گذاری کیس های پزشکی
@sarnoskhe
کانال موسیقی های بی کلام مورد علاقه ام:
@mastanehbikalam

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-06-24 08:46:44 در طی مدت کوتاهی کلی عوض شدم. کارایی میکنم که قبلا حتی تصور انجام دادنش هم برام بعید بود ...
2.2K views05:46
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 18:23:08 تو کشورهای پیشرفته مهاجرینی که از کشورهای جهان سوم میرن پناهنده میشن از نظر سل و یکسری بیماری های عفونی دیگه غربالگری میشن.
تو ایران قطعا نمیشن چون مثلا همین پسره مهاجر قانونی بود و یک کارتی داشت اما بررسی نشده بود. سل از انواع و اقسام در افغان ها خیلی شایع هست. از سل مغزی تا سل ریه و شکم و استخون و ...
همین میشه که سل پخش میشه و کلیییی مریض مسلول داریم هنوز :|
3.1K views15:23
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 18:15:06 مریضه اهل افغانستان بود. تشخیص احتمالی ؟ سل !
آورده بودیمش اتاق عمل ازش نمونه برداری بکنیم. ظهر شده بود و ناشتا بود. میگفت وقتی گشنه امه بهم سوزن میزنن غش میکنم. رفتم از تو آشپزخونه اتاق عمل براش یه کاسه سوپ اوردم یعنی تاحالا فقط دست مریض غذا نداده بودم که بحمدلله حاصل شد.
استادم بهش میگفت عمرا تو افغانستان خانم دکتری پیدا کنی که بهت غذا بده !
به استادم میگم افغانستان برای رشته ما خیلی کشور خوبیه ! میرفتیم اونجا کلی مریض میدیدیم و ماهر میشدیم ! حیف که طالبان هست و اگر برم منو میکشن ! پسره میگفت اره نیا ! طالبان بهتون احترام نمیذاره ! نمیذاره دکتر زن کار کنه ! و در ادامه با امیدواری میگفت طالب هم بالاخره عوض میشه، اینجوری نمیمونه ...

از امید توی حرفاش واقعا شوکه شدم ! امید به عوض شدن طالبان سطح خیلی بالایی از امیدواریه، یک لول متفاوته ! و مگه چقدر قراره عمر بکنه که دلش به همچین تغییری خوش باشه ؟
3.0K views15:15
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 14:54:30 یه پیرمرده هست که فکر کنم حدودای هشتاد سالشه. خودشم متخصصه و به رشته ما خیلی علاقه داره، بعضی روزها میاد اتاق عمل پیش ما و کارهای ما رو نگاه میکنه. امروزم اومده بود.
بعد یک تکه با هم تنها شدیم، ازم پرسید هیچ خلاصه یا دست نوشته ای از مراحل کاری که میکنید داری به من بدی ؟ حالا منم به احترام موی سفیدش استاد صداش میکنم الکی گفتم که نه خب کار عملیه و جزوه ای ندارم ازش ! ولی مثلا کتاب هست راجع بهش ! گفت اسمش چیه ؟ گفتم الان اسم دقیقش یادم نیست :/ گفت برام بیار ! گفتم pdf دارم !
گفت pdf چیه ؟! خیلی بامزه بود که هیچ ایده ای راجع به pdf نداشت. گفتم یک جور فایله ! گفت مخفف چیه ؟ گفتم مخفف نیست، پسوند فایل هست !
بعد یک کاغذ سفید به چه بزرگی از رو میز برداشت و روش نوشت ”pdf پسوند فایل است !” و هی اصرار که کتاب کاغذی بده یا بهم بگو از کجا بخرم ! هرچی بهش توضیح دادم کتابش گیر نمیاد باید فایل pdf رو ببری چاپ خونه برات کتابش کنن متوجه نمیشد ! فکر کنم اصلا هیچ ایده ای راجع به فایل نداشت کلا.
بعد ازم پرسید زمان شاه رو یادته ؟! خنده ام گرفته بود ! من برای اینکه زمان شاه رو یادم باشه حداقل باید پنجاه سالم باشه :/ گفتم نه استاد ! من زمان شاه هنوز بوجود نیومده بودم گفت عههه مگه متولد چه سالی هستی ؟! گفتم ۶۸ ! بعد روی کاغذش نوشت سال تولد ۶۸ ! تو این مرحله مطمن شدم الزایمری چیزی داره ! بعد کلی تعجب کرد که وااااای چه سن هایی دکتر شدن الان و این حرفا ! بعد گفت خب چه سالی وارد دانشگاه شدی ؟ گفتم ۸۶ ! دوباره رو کاغذ نوشت عمومی ۸۶ ! من همینجور لحظه به لحظه تعجبم بیشتر میشد و همزمان از کاراش خنده ام گرفته بود. دوباره پرسید تخصص چه سالی رفتی دانشگاه ؟! گفتم ۹۵ ! دوباره اینم نوشت
یکسری خاطره پرت و پلا هم از زمان شاه و نحوه انجام عمل های رشته ما قبل از انقلاب برام تعریف کرد.
تموم شد و بعد میخواست بره، کاغذه رو گم کرده بود ! کل وسایل و کاغذای روی میز رو زیر و رو کرد و کاغذه رو پیدا کرد و رفت.

یک کم بعد پرستارمون اومده بهم میگه این پیرمرده ازت سنت رو پرسید ؟! میگم آره ! یک کم قاطی کرده طفلی. میگه رو کاغذم نوشت ؟! میگم آره ! میگه اونور یکی بهش سپرده بود بیاد آمار تو رو دربیاره واسه پسرش
3.7K viewsedited  11:54
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 09:27:28 الان یاد بی پولیم افتادم زنگ زدم شبکه شلمرود پیگیر طلب هام بشم
به رییس شبکه میگم والا اینقدر زنگ زدم خودم دیگه خجالت میکشم زنگ بزنم !
یعنی باورم نمیشه برای حق مسلمم اونم با دو سال تاخیر در پرداخت باید اینقدر زنگ بزنم و التماس کنم. انگار میخوان صدقه بدن به ادم :/
یادم میافته خودم کرونا گرفتم ولی یک روز هم اون درمانگاه خراب شده رو ول نکردم که مردم سرگردون نشن، اخرش این شده نتیجه اش ! کار کردن رو که طلبه ها بهمون یاد دادن، پولمون رو هم که نمیدن
3.7K views06:27
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 09:18:22 دیروز متوجه شدم بیت کوین یک سقوط خیلی وحشتناک داشته ! کلا اخبارش رو پیگیری نمیکنم. بعد دیروز که این خبر رو از یکی از همکارا شنیدم باورم نشد و فکر کردم داره اغراق میکنه. از برادرم پرسیدم و متوجه شدم پولم هفتاد درصد کم شده :||||||||||||
من کلی روی پول بیت کوین برای استقلال و خونه گرفتن و اینا حساب کرده بودم :|||||||||
جالب اینکه حس خاصی هم ندارم، نسبت به ضرر مالی سر شدم :/
3.7K views06:18
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 12:47:07 اینکه رئیس دانشگاه علوم پزشکی رشت گفته طلاب و بسیجی ها تو کرونا به دکترها و پرستارها یاد دادن چجوری کار کنن برای من اصلا عجیب نیست. اون طرف خودش دکتره، خودش میدونه چی داره میگه، خودش کاملا واقفه داره دری وری میگه و بادمجون دور قاب میچینه !
قسمت عجیب ماجرا برای من اینه که چجوری رئیسی نتونسته واقعیت رو از اراجیف افتراق بده !!! اینقدر آی کیوش پایینه که حرفای اون رو باور کرده و نفهمیده اینا مجیز گویی بوده و اومده همه جا جار میزنه. خدایا سرنوشت ما رو دادی دست کیا واقعا ...
1.8K views09:47
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 15:26:55 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سوفی باهات کار داره https://t.me/itisaboutnana/6359
3.0K views12:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 15:26:46 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
سوفی باهات کار داره
https://t.me/itisaboutnana/6359
3.0K views12:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-19 22:42:47 در حالی که من دارم از گرما خفه میشم امشب برادرم رو دیدم که یقه اسکی پوشیده بود و میگفت شبها بدون وسایل گرمایشی نمیتونن بخوابن :/
3.5K views19:42
باز کردن / نظر دهید