2022-02-04 01:39:18
#امام_هادی
#زمینه
بند اول
توی حصر و دل شکسته
یه غریبی با قلب خسته
زیارت جامعه رو لبهاش
میخونه با نگاه بسته
امیره اما اسیره و تو جوونیش خیلی پیره و
دیگه علی قد کمون شده
روی لباش حرف رفتنه آخه آقام خسته ی تنه
نگاش رو به آسمون شده
کوفه شده سامرا علی شده تنها
غریب و بی آشنا اف علی الدنیا
.......
بند دوم
میپیچه به خودش تو حجره
نفسش میره باز دوباره
پره از خون توی تشت و
میونش جگرای پاره
زهر جفا برید نفسشو حسن کنارش اومده و
چشماش پره اشک ماتمه
خسته ازین دنیا شده و ازین قفس پر میکشه و دلش گرفته از همه
میسوزونه عالم و با رفتنش آقا
غریب و بی آشنا اف علی الدنیا
......
بند سوم
نگاهش سوی کاظمینه
سر روی پای نور عینه
وقت پرکشیدن رو لبهاش
السلام علی الحسینه
میافته یاد کرببلا ارباب عالم روی زمین
خواهرشم داره میبینه
شمشیر و نیزه بالا میرن وای بچه ها دارن میمیرن یکی روی سینه میشینه
به یاد کرببلا روضه گرفت آقا
غریب و بی آشنا اف علی الدنیا
@sabksher
61 views22:39