مسافر سنت در هزارهی سوم چندی پیش جناب آقای دکتر زائری | اخلاق در حوزه اجتماع
مسافر سنت در هزارهی سوم
چندی پیش جناب آقای دکتر زائری تماس گرفت و از من نشانی دقیق به همراه کد پستی خواست. فرمود که میخواهد آخرین کتاب خود را برای من بفرستند. خوشحال شدم؛ همبرای پیام ایشان و هم برای کتاب. با این اوضاع مالی، خرید کتاب برنامهریزی درازمدت پولی میطلبد؛ باید به کَرَمِ دوستان دخیل بست که گاهی کتابی هدیه کنند. بعد از چند روز انتظار کتاب مورد اشارهی ایشان به دستم رسید. عنوان جذابی داشت: "مسافر سنت در هزارهی سوم: روزنوشتهای شهری." کتاب را نشر آرما تا اندازهای خوشدست منتشر کرده است. "مسافر سنت در هزارهی سوم" مجموعهای است از یادداشتهای روزمرّهی جناب دکتر زائری که تجربههای زیستهی خود را از زندگی در میان مردمان شهر روایت میکند. اگر چه وی آشکارا نگفته است، ولی انگیزهی نهایی او از نگارش این یادداشتها کم کردن شکاف میان روحانیّت و مردم است. شکافی که روز به روز وسیعتر شده و سویههای خشنتری میگیرد. به انگیزههای جناب دکتر زائری و روحانیانِ دلسوزی که این واقعیّت را فهمیده و به دنبالِ چارهی آن هستند احترام میگذارم و میدانم که این سالها کسی برای آشتی و فعالیّتهای آشتیجویانه، بویژه میان گروههای داخلی، کف نمیزند. کاری که افرادی چون زائری انجام میدهند، هم برای برخی حوزویانِ خواهان تمایز ساختاری ناخوشآیند است و هم برای برخی شهروندان غیر حوزویای که هر بلا و مصیبتی را از عبا و قبای روحانیان میبینند. به قول عطار:" نه در مسجد گذارندم که رند است / نه در میخانه کین خمار خام است." با این حال، و از آنجا که من هم با این دغدغه همسو هستم میخواهم ضمنِ گفتن خسته نباشید به نویسندهی محترم، بابت نگارش این کتابِ سودمند، یادآور شوم: شکاف مردم و روحانیان زائیدهی تردید در نیّت صرفاً دینی روحانیان است. وقتی مردم میبینند که در مشکلات اساسیای چون فقر، گرانی، بیکاری، و تبعیض از روحانیان صدایی در نمیآید ولی در موارد بسیار کماهمیتی چون دوچرخهسواری دختران خطبهها و خطابهها از اعتراض پر میشود، تردید میکنند که آیا به واقع، در پسِ این خطبههای آتشین انگیزههای صرفاً دینی نهفته است. "مسافر هزارهی سوم" کتاب ارزشمندی است ولی شکاف میانِ روحانیّت و مردم با این "گرد و خاکها" پر نمیشود. مهراب صادقنیا ۱۴۰۱/۳/۲۸ @sadeghniamehrab