Get Mystery Box with random crypto!

مراکز پژوهشی قم و کاسه به کاسه کردن علم! ... همکاران بخش ان | اخلاق در حوزه اجتماع

مراکز پژوهشی قم و کاسه به کاسه کردن علم!

... همکاران بخش انتشارات، ماکت کتاب‌هایی را که در دست انتشار داشتند، در قفسه مخصوصی چیده بودند. ایده‌ی جذّابی به نظر می‌رسید. هر کس که وارد سالن می‌شد خیال می‌کرد کتاب واقعی هستند و زبان به تحسین می‌گشود. یک روز یکی از استادهای نام‌آشنا وارد مرکز شد و یکی از ماکت‌ها را به هوای این که کتاب است برداشت و البته خیلی زود متوجه شد که کتاب نیست. مسئول انتشارات دوان دوان خود را به ایشان رساند و توضیح داد که ماجرا از چه قرار است و این‌ها ماکت آثاری هستند که قرار است در آینده‌ای دور یا نزدیک منتشر شوند. استاد محترم لبخندی زد و گفت: "آها فهمیدم! مثل قوطی‌های خالی سوهان که فروشنده‌ها اطراف مغازه می‌چینند." بعد هم ادامه داد: " حواستان باشد، مثل آن‌ها نباشید که اسم قوطی سوهان‌شان یک چیز است و محتوای آن چیزی دیگر"
احتمالا اگر گذرتان به قم، مشهد، و یا برخی دیگر از شهرها افتاده باشد با پدیده فراوانی مراکز و مؤسسه‌های علمی و پژوهشی روبرو شده‌اید. مراکزی که (بیشتر) یا مستقیم و غیرمستقیم از بودجه‌ی عمومی بهره می‌برند و یا از وجوهات و کمک‌های خیرخواهانه‌ی مردم. این مجموعه‌ها دهه‌هاست که مشغول کارند. از شما چه پنهان که من هم با بسیاری از آن‌ها همکاری داشته و یا دارم. با این حال، همیشه این دغدغه را داشته‌ام که این مؤسسه‌ها به چه نیاز واقعی‌ای از جامعه پاسخ می‌دهند؟ چه خروجی‌ای دارند؟ یا اساسا خروجی آن‌ها چقدر مورد استفاده است؟ منشورات این مراکز تا چه اندازه مورد استناد است؟ و ... اساساً این دخل و خرج به هم می‌سازد؟ گاهی برای این که برای این پرسش‌ها جوابی بیابم منشورات برخی از مراکز را ورق می‌زنم. شوربختانه چیزی جز کاسه به کاسه علم نیست. یک مؤسسه که قرآن پژوهی می‌کند، کتابی منتشر می‌کند با عنوان "احوال مؤمنان در قرآن" مؤسسه‌ای دیگر در کوچه‌ای کناری‌اش که کارش فعالیّت در عرصه مهدویّت است، کتابی منتشر می‌کند با عنوان "سیمای منتظران در قرآن"، چند کوچه آن سوی‌تر، مؤسسه دیگری که کارش پژوهش در زمینه اخلاق و تربیت است، کتابی منتشر می‌کند با عنوان " اوصاف فضیلت‌مندان در قرآن"؛ اما وقتی محتوای این کتاب‌ها را بررسی می‌کنید متوجه می‌شوید که هر سه کتاب یک محتوا دارند، فقط اسم آن‌ها با هم فرق می‌کند. یاد حرف آن استاد عزیز و قوطی‌های سوهان می‌افتم.
البته در این میان، برخی از مراکز هستند که نمی‌توان منکر فعالیّت مؤثرشان شد؛ مراکزی که تلاش می‌کنند تا قدری حساب‌شده‌تر فعالیّت کنند و ارزش نیروی انسانی و هزینه‌های مادی و معنوی خود را می‌دانند. با این حال و در شکل کلی، این همه هزینه برای کاسه به کاسه کردن (کپی- پیست) علم از مقاله‌ای به مقاله‌ی دیگر یا از کتابی به کتاب دیگر هیچ توجیه منطقی‌ای ندارد. البته احتمالا وضع پژوهش در دانشگاه‌ها و مجموعه‌های پژوهشی وابسته به وزارت علوم نیز از این قرار است؛ اگر بدتر نباشد.
پیشنهاد من این است که این مؤسسه‌ها از بودجه‌ی عمومی و یا وجوهات استفاده نکنند و تنها بر اساس قاعده‌ی عرضه و تقاضا و درآمدی که از راه فروش محصولاتشان به‌دست می‌آورند اداره شوند. در این صورت اولا هزینه‌های آن‌چنانی نخواهند داشت و ثانیاً مجبور خواهند شد در تهیه و تولید کتاب‌ها و مجله‌های خود دقت بیش‌تری داشته باشند. مؤسسه‌ای که دغدغه‌ی فروش محصولات خود را داشته باشد، دست به تولید هر اثری نخواهد زد. و دیگر این که ستادی متولّی هماهنگی این مؤسسه‌ها شود و اجازه ندهد کارهای تکراری، تداخل در مأموریّت، و کپی- پیست علمی اتفاق بیافتد.

مهراب صادق‌نیا
۱۴۰۱/۴/۲۳
@sadeghniamehrab
https://t.me/sadeghniamehrab