2016-02-20 07:59:29
لطیفه: عملیات گروهی.
اصفهانی و شیرازی و کاشی همسفر شدند.
هیچکدام هم پولی نداشتند.
سر راه رفتند قهوهخانه که غذا بخورند.
هرکدام سر یک میزی جداگانه نشستند به غذا خوردن.
غذای اصفهانی که تمام شد رفت سراغ قهوهچی و گفت «لطفا بقیه پول من را بدهید.»
قهوهچی که چیزی نگرفته بود عصبانی شد که «تو هنوز پول ندادی که بقیه میخواهی!»
دعوا شد و کار بالا گرفت.
شیرازی درآمد که «ای مردم! من شاهدم؛ این آقا وقتی من پولم را میدادم پولش را داد.»
قهوهچی با شیرازی هم شروع به دعوا کرد.
این وسط کاشی زد زیر گریه.
مردم دلشان برایش سوخت.
پرسیدند تو چرا گریه میکنی؟
کاشی گفت «میترسم پول دادن من را هم حاشا کند.»
#جوک_لطیفه
https://telegram.me/Sange_Pa
7.5K views04:59