Get Mystery Box with random crypto!

سانسور و توهم فرهیختگی همه‌ي کتاب‌ها قرار نیست دید ما را وس | سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه

سانسور و توهم فرهیختگی

همه‌ي کتاب‌ها قرار نیست دید ما را وسیع کنند اما دست‌کم برخی از کتاب‌هایی که به عنوان گزینه‌های مطالعه انتخاب می‌کنیم باید چنین کارکردی داشته باشند. سانسور کتاب دقیقاً همین کارکرد را نشانه می‌رود. سانسور باعث می‌شود کتاب‌خوان‌ها، در عین حال که در چارچوب‌های مورد تأیید سانسورچی‌ها کتاب می‌خوانند، دچار این توهم شوند که نظرگاهشان در حال گسترش است.

و کار سانسور کتاب در کشور ما دارد به همین جا می‌رسد. تا همین چند ماه قبل، سانسورچی‌ها عمدتاً به آثار ادبی و هنری و مضامین جنسی و از این قبیل حساس بودند و کتاب‌های فلسفی (به بیان کلی‌تر: کتاب‌های نظری) کمی از تیغ ممیزی مصون بودند؛ شاید پیش خودشان این طور فکر می‌کردند که کتابی با شمارگان چند صد یا چند هزار نسخه (که تازه معلوم نیست خریدارانش هم آن را بخوانند) تأثیری نخواهد داشت.

ولی حالا ظاهراً عزمشان را جزم کرده‌اند که «کتاب» کارکردی در ردیف سخنرانی مکارم شیرازی یا حسن رحیم‌پور ازغدی داشته باشد. کتاب باشد، توهم فرهیختگی و کتابخوانی هم سر جای خودش بماند، اما عملاً قشر کتابخوان نیز، ناخواسته و نادانسته، در چارچوب‌های مطلوب تیغ‌به‌دستان بیندیشند.

در این شرایط، حتی دعوت به کتابخوانی می‌تواند بازی در زمین تیغ‌به‌دستان باشد مگر آنکه اگر بلافاصله پس از دعوت به کتابخوانی یادآوری کنیم که «مراقب محدودیت‌های ناشی از سانسور هم باش».

این را هم اضافه کنم: پر واضح است که اشاره‌ی این نوشته به کتاب‌های فلسفی و نظری به این معنا نیست که سانسور کتاب‌های دیگر (حتی کتاب‌های زرد) آسیب فرهنگی نیست. سانسور کتاب در هر صورت، آسیب‌رساندن به فرهنگ و توهین به مخاطب است؛ چه کتاب کانت و راسل و مکی و ویتگنشتاین باشد، چه کتاب «چگونه در رختخواب حرف‌های سکسی کثیف بزنیم»، چه کتاب «روانشناسی برای الاغ‌ها».

#مهدی_خسروانی

کانال پارادوکس:
@ppaaraadoxx