Get Mystery Box with random crypto!

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص #۱۳۴ ار | کانال اختصاصی رمان های سارا(کاژه)

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص
#۱۳۴
اراز دوباره گردنمو بوسید وگاز محکمی گرفت
از درد آخم بلند شد

جونی گفت و منو بیشتر به خودش چسبوند
لبشو نزدیکم کرد
صورتمو کج کردم تا نتونه ببوستم

فکمو بین دستاش فشار داد و بادندونای چفت شده و خشم گفت
-...کاری نکن از همین اول کار بخوام با زور باهات رفتار کنم

مگه بدتراز اینم داشتیم؟! تهش همین بود دیگه...

آراز ازم فاصلع گرفت و دکمهای پیرهنشو باز کرد

دستای یخ زدم و به میز پشت سرم گرفتم تا نیفتم
نگاهمو چرخوندم
خدایا یکی اینجا نیست کمکم کنه?!

کامران از رویا جدا شد بلافاصلع رویا چرخید سمتم و گفت
-...درمشکی سمت راست راهه خروجه هرطور شده فرار کن

با چشمای اشکی گفتم
+...چطوری ؟رویا گوشیم اینجاست
-...جونت مهمتره ففط فرار کن و خودتو نجات بده

اراز و کامران برگشتن و نتونستیم دیگه حرف بزنیم
اراز بندای پشت کمرم رو باز کرد
مقاومت نکردم

الان فقط باید دنبال یه راهه فرار میگشتم
دستشو نرم روی پوست کمرم کشید
انگار یکی داشت قلبمو تیکه تیکه میکرد

همه ی اعتماد و باورم داشت باخاک یکسان میشد
خدایا این حق من نبود !!!
من ففط یبار به یه نفر اعتماد کردم...
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #کاژه رو سرچ کنید
https://t.me/BaghStore_app/693
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید
https://t.me/BaghStore_app/709


Join t.me/saraa_novell