Get Mystery Box with random crypto!

راه های رهایی از طرحواره محرومیت هیجانی برای رهایی از محرومی | آکادمی طرحواره درمانی ایران با مدیریت دکتر عباس شفیعی

راه های رهایی از طرحواره محرومیت هیجانی

برای رهایی از محرومیت هیجانی قدمهای مهمی باید بردایم:

۱- آگاهی: همین که شما دچار آشفتگی هیجانی شده اید و ناراحت هستید و دنبال راهی برای بیرون رفتن از این حال هستید، نشانه این است که پوسته ها و گره های قبلی را نمی خواهید و می خواهید تغییر کنید.

وقتی شما بدانید که بعضی از رفتارهایتان به خاطر گذشته و تله های گذشته است از این تله آگاه می شوید و هر چند هنوز اذیت می شوید ولی می دانید که پاشنه آشیلتان اینجاست.

ما باید آگاه شویم از این که تاکنون برای ارضای خود کاذب تلاش می کردیم. ما به دنبال رضایت دیگران بوده ایم و از خود گذشتیم. ما غافل بودیم از این که در درونمان کودکی نهفته است که نیاز به پذیرش و تایید از جانب خودمان دارد.

ما دنبال این بودیم که والدین را از میان دیگران برای کودک درون خود پیدا کنیم. ولی اکنون می دانیم که کودک درون ما آسیب دیده است و برای رهایی از این آسیبها نیاز است به سمتش برویم.

نیاز است که بدانیم روشهایی که تاکنون برای رهایی از این نیاز درونی به کار برده ایم به درد ما نمی خورد و ما را محروم تر از توجه و عشق می کند.

ما به عنوان یک انسان نیاز داریم مورد توجه قرار بگیریم، رشد کنیم و پذیرفته بشویم. ولی تا زمانی که این پذیرش از درون خودمان ایجاد نشود مجبوریم به فکر باج دادن به دیگران باشیم تا شاید توجهی به ما کنند.

۲- به خود آسیب رسان نگاه کنید

شاید کسی در کودکی یا اکنون با رفتارها و گفتارش شما را می رنجاند. اکنون وظیفه شما است که به خود بیایید و اگر کسی به شما آسیبی رساند و شما نقش یک قربانی را بازی کرده اید، آن نقش را کنار بزنید.

ببینید خود واقعی شما چه می خواهد و دوست دارد چگونه مورد توجه قرار بگیرد.

کمی جسارت خود را بالا ببرید و اجازه ندهید قربانی شوید. هر رفتاری که شما را به سمت خود کاذبتان پیش می برد کنار بزنید.

۳- از احساسات واقعی خود با خبر باشید

وقتی محرومیت هیجانی شما بالا می آید به احساسات خود توجه کنید و ببینید که چه احساسی دارید. آگاهی از احساسات و نیازهای درونی باعث می شود شما نگاهتان را از دیگران برداید و به سمت کودک درونتان بیایید. به این سمت بیایید که متوجه شوید چه نیازی دارید و احساسات شما بابت این نیازها چگونه بیان می شوند.

۴- از روابط ناسالمی که محرومیت هیجانی را تقویت می کند آگاه باشیم

وقتی محرومیت هیجانی ما فعال می شود ممکن است به افرادی شبیه موارد زیر جذب شویم:

افراد خودشیفته: اگر جذب افراد خودشیفته می شویم و نمی خواهیم از این روابط بیرون بیاییم ممکن است در کودکی برای به دست آوردن محبت والدین دست به هر کاری می زدیم و از نیازهای خودمان می گذشتیم. در این صورت آن ها را عقل کل می دانستیم و خودمان را افراد نیازمند. اکنون که بزرگ شده ایم هم به سوی افراد خودشیفته می رویم و فکر می کنیم آن ها قدرتی دارند که می توانند ما را نجات دهند، در حالی که به خاطر نادیده گرفتن کودک درونمان اذیت می شویم.
افراد سرد و بی توجه: چون در کودکی مورد توجه والدین قرار نمی گرفتیم، به این نتیجه رسیده بودیم که سردی آن ها به خاطر رفتار نادرست ما هست. برای جبران این سردی تلاش بیشتری می کردیم ولی چیزی به دست نیاوردیم. کم کم باور کردیم که عزیزان سرد هستند و محبت دست نایافتنی. بعدها در بزرگسالی هم با این که به شدت به افراد گرم نیاز داشتیم ولی ناخودآگاه به سوی افراد سرد کشیده می شویم که به نوعی یادآور کودکی مان است.
افراد ضعیف و نیازمند: گاهی به خاطر این که خود را لایق دریافت عشق یا بودن با یک شخص مناسب ندانیم. در چنین مواردی به سمت افرادی می رویم که نیازمندی زیاد دارند و با نیازمندی آن ها ما احساس با ارزش بودن پیدا می کنیم. چرا که برآورده کردن نیاز های دیگران به ما موقتا حس خوب می دهد.

۵- از توانمندی های خود آگاه باشید و در جای مناسب آن ها را بیان کنید

کسانی که محرومیت هیجانی شان فعال شده باشد خود را ناارزنده به شمار می آورند. این افراد منتظرند تا کسی بیاید و توانایی ها و استعدادهایشان را کشف کند. لیستی از توانمندی های خود را بنویسید و به این توجه کنید که در چه جاهایی می توانید این موارد را ابراز کنید.

توانمندی های خود را معتبر بشمارید و به زبان بیاورید و خود را لایق ارزش بدانید.

۶- از تکنیک مشاهده گری انفصالی استفاده کنید
یکی از راه های درمان محرومیت هیجانی ، در برخورد با افرادی که ممکن است محرومیت هیجانی شما را فعال کنند، سعی کنید ابتدا آرامش خود را حفظ کنید. یعنی اول به تنفس خود توجه کنید تا آرام شوید و بتوانید کودک سالم درون خود را فعال کنید. در بسیاری از موارد آن چنان غرق در احساسات خود هستیم که نمی دانیم چه رفتاری داشته باشیم و در عین حال به راهی غیر از راه های قبلی فکر نمی کنیم.