گزارش لایو شنبه ۲۷ آذر، ۱۸ دسامبر 1 گفتگو با دکتر مجتبی نوروز | صدای افغانستان
گزارش لایو شنبه ۲۷ آذر، ۱۸ دسامبر 1
گفتگو با دکتر مجتبی نوروزی، سرپرست سابق رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کابل/١
مهمترین مانع مشروعیت طالبان، علمای معتدلی بودند که ترور شدند
دکتر مجتبی نوروزی: اگر تاریخ افغانستان را بررسی کنیم، از ۱۷۴۷ احمدخان ابدالی یا ۱۸۸۷ بهرامخان شروع کنیم، این سرزمین، همواره افغانستان تحت حاکمیت یک گروه قومی بوده و جز زمانهایی کوتاه، پشتونها حکومت کردند. همهچیز تحت تاثیر و ریشهدار در قوانین قوم پشتون بوده و یکی از آنها برگزاری لویه جرگه برای حل منازعات و مسائل قومی بوده است. وقتی یک جریان قومی، پایه را بر سنتهایش میگذارد، باید همانگونه که محاسن برای حکمرانی را میپذیرد، معایب را هم بپذیرد. افغانستان طی ۵ دهه پس از کودتای داود به آن معنا، روی آرامش را نمیبیند. این ماجرا، ریشه در عدم کارایی سنتها دارد. باید از سنتهای سیاسی گذر کنند. باید بپذیرند بعضی چیزها کارایی ندارند. برگزاری لویهجرگه مستمسک حاکمان بود برای تثبیت مشروعیت آنها، بعد از پنج دهه این کارایی ندارد. باز هم فکر نمیکنم که این مکانیسم با آنهمه پیچیدگیهای سیاسیاش کارایی داشته باشد. آنها در ۲۰ سال گذشته دو، سه بار لویهجرگه برگزار کردند و نتیجه را هم دیدیم.
محمد حسین جعفریان: لوی جرگه پیشینه بدی دارد و هرجا در تاریخ افغانستان، پای تایید و تثبیت حاکمیت دیکتاتوری در میان بوده است، لوی جرگه آن را تصویب کرده است. همین لویجرگه رای داد که قشون سرخ وارد افغانستان بشوند. کدام هیئت حاکمه، کدام مجلس میتواند بپذیرد که سربازهای اشغالگر وارد سرزمینش بشوند؟ کدام مجلس یا حاکمیت میگوید که یک قوم اجازه کوچ و کوچی بودن در یک جغرافیا را داشته باشند و اقوام دیگر حق ورود نداشته باشند؟ ما در مناطق پشتوننشین، جزایر غیرپشتون نداریم اما جابهجایی اجباری در مناطق فارسزبان با تایید لویجرگه بوده و این نهاد بیشتر در خدمت پشتونیزه کردن افراطی افغانستان بوده است. البته پشتونهای میانهرو همیشه مخالف لویه جرگه بودند. رژیمهای غیر مردمی در افغانستان هر چه را نتوانستند به مردم تحمیل کنند با کمک لویهجرگه تحمیل کردند. آزاد کردن فرماندهان طالبان از زندان و برادر خواندن آنان همه را همین لوی جرگه رای داد و بسیاری موارد دیگر مانند نظام ریاست متمرکز، آوردن آقای ظاهرشاه و سرود ملی که فارسی و پشتو بود، به پشتو تغییر داد. لقب بابا را همینها به ظاهرشاه دادند. اینها جریان تنشآفرین و هدفمند ناقلین پشتون به شمال افغانستان را تئوریزه و تایید کردند. آقای کرزی به نظرم با طرح این موضوع شیطنت میکند.
دکتر مجتبی نوروزی: ببینید، طرفداران و مدافعان طالبان وقتی صحبت از دموکراسی و رای و نظر مردم میشود به تجربه ناموفق دو، سه دوره انتخابات در افغانستان اشاره میکنند و در مقابل، به تجربیات ناموفق برگزاری لویه جرگهها اشاره نمیکنند. یکی از اشکالات در تحلیل مسائل افغانستان، همین موضوع است. این را هم بگویم که من و شما متهم ردیف اول هستیم! ما را متهم خواهند کرد که وقتی با طالبان مخالفت میکنید، دارید از یک جریان غربی حمایت میکنید. متاسفانه یکی از موارد در تحلیلِ سالهای اخیر، بحث دوگانهسازی است. من سالها قبل از مذاکرات دوحه، دیدم که جریاناتی شروع شد که نگاه متفاوت به جریان طالبان داشتند. آنها میگفتند اگر شما مخالف طالبان هستید، پس موافق جریان دستنشانده آقای غنی هستید. در پاسخ گفتم اینطور نیست و راه و جریان سومی وجود دارد. در هر صورت ما را متهم میکردند. درحالی که [غنی و طالبان] دوروی یک سکه بودند. ■مردم افغانستان در این دو دمِ قیچی بودند. یک طرف یا یک دَمِ جریان، آمریکایی غربزده مانند غنی و یکسو هم جریان افراطگرای طالبان که اینها در یک نکته با هم مشترک بودند و نقطه اتصال این دو دم قیچی، همانگونه که شما هم گفتید، پشتونگرایی افراطی یعنی دولت_ملتسازی بر اساس قومیت پشتون بود. به هر حال مسئله شکاف تمدنی در هر زمان که جریانات تندرو حاکم بودند، برایشان جدیتر محسوب شده است و تاکنون تلاشهای فراوان کردند. جریانی از صد سال گذشته در افغانستان هدفش حذف زبان فارسی است. کسانی متوجه این جریان نمیشوند این جریان از دوره عبدالرحمانخان شروع میشود. قصه ناقلین از دوره محمود طرزی تئوریزه میشود و ادامه دارد. جریانی از عهد محمود طرزی شکل میگیرد که آن را بر موجی سوار میکند که دو دهه قبلش، عبدالرحمان آن را شروع کرده بود و همه زندگیهای محلی را در افغانستان نابود کرد.