#اروتیسم کی باشد، کی که در تو آويزم؟ چون در زر و سيم مَرد | سپیدار
#اروتیسم
کی باشد، کی که در تو آويزم؟ چون در زر و سيم مَردِ ناديده!
تو رویِ مرا به ناخنان خسته من دو لبِ تو به بوسه خاييده¹
دکتر جلال خالقی مطلق مقالهای دارد به نام «تَنکامهسرایی در ادب فارسی.» استاد در این مقاله به اجمال اروتیسم را در ادب فارسی بررسی کردهاست. از منظومههای حماسی و عاشقانهٔ قرن پنجم و ششم تا قصیده و غزل و رباعی؛ از فردوسی و فخرالدین اسعد گرگانی تا سیمین بهبهانی و فروغ.
شعر فارسی سراسر زهد و ضجّه و زنجموره و فراق و گریه نیست! عشق در شعر فارسی هم فقط عشق عرفانی نیست؛ گذشتگان ما باذوقتر از این حرفها بودهاند!
متن کامل غزل سنایی:
ای من مَهِ نو به رویِ تو ديده! واندر تو به ماهِ نو بخنديده!
تو نيز ز بيمِ خصم اندر من از دور نگاه کرده دزديده
بنموده فلک مَهِ نو و خود را در زيرِ سياه ابر پوشيده
تو نيز مهِ چهارده بنمای! بردار ز رویْ زلفِ ژوليده!
کی باشد، کی که در تو آويزم؟ چون در زر و سيم مَردِ ناديده!
تو رویِ مرا به ناخنان خسته من دو لبِ تو به بوسه خاييده
ای تو چو پری و من ز عشقِ تو خود را لقبی نهاده شوريده
#سنایی
در اقلیم روشنایی، ص۱۲۷ دکتر شفیعی کدکنی نشر آگه چاپ اول ۱۳۷۳