Get Mystery Box with random crypto!

کربلای زیرزمینی! کربلا هم این روزها دو بخش شده است، یک کربلا | سید حامد حجت

کربلای زیرزمینی!

کربلا هم این روزها دو بخش شده است، یک کربلا مجوز دارد و یک کربلا زیرزمینی است، اصلا اشتباه گفتم "این روزها"، چون از همان روزهای سال شصت و یک، بخش واقعی کربلا رفت زیر زمین، یک لحظه کربلایی سرش را از گودال روزگار بیرون آورد و فریاد زد آزاده باشید حتی اگر دین ندارید، فکر نکنید راه آزادگی فقط از دینداری مناسکی می‌گذرد. کربلا نصف‌اش زیر زمین است! انگار آنچه آن زیر جریان دارد اصیل‌تر است. اساسا اگر کربلا همه‌اش رو زمینی بود که این وضع‌مان نبود. ما در حال حاضر تماشاچی کربلای مجوزدار هستیم، سانسورچی‌های لاکردار جوری کربلا را سانسور کرده‌اند که جای بخیه‌هایش هم معلوم نباشد. یک جور عمروعاص‌طوری بلد کار هستند! کاری که یزید احمق نتوانست آن سال بکند خیلی از مقدس‌نمایان سانسورچی کرده‌اند! از زمان کربلا، همین یکی، دو- سه روز اول محرم را جای کل یوم عاشورا جا زده‌اند و از زمینش همان که در عراق است جای کل ارض کربلا! ته تهش هم می‌گوید یکی مثل حسین(ع) آدم خوبی باش برای ما. به وقتش شور حسینی بیافرین برای ما، حماسه حسینی بیافرین برای ما و حضور حسینی داشته باش برای ما. در کربلای مجوزدار فقط می‌توانی تماشاچی باشی تا وقتی مجری از تو بخواهد فریاد بزنی. اتفاقا می‌گوید جوری فریاد بزن "حسین" که صدایت برسد به آن سر دنیا، حتی به حسینه کردن کاخ سفید هم می‌توانی بیاندیشی اما به سیاه کردن کاخ بالا نشینان هرگز! در بخش سانسور شده خبری از عملگرایی نیست، اما در کربلای زیرزمینی چرا، آنجا اگر یک پقی صدایت در بیاید کاخ‌ها است که می‌لرزد، اتفاقا همانجا است که کل ارض، زیرزمین کربلاست. سانسورچی کربلای مجوزدار از منظر اثباتی وارد می‌شود، مثلا می‌گوید حسین علیه‌السلام ولایت داشت، امام بود، باید سر در گروی امام داشت و چه و چه و چه؛ اما من می‌خواهم از زاویه‌ای دیگر به امام و کربلا نگاه کنم، یعنی از منظر نفی، اینکه امام چه نبود؟! چه نکرد؟ سه چهار موردش را من می‌گویم، بقیه‌اش با شما.

یک- حسین(ع) دیکتاتور نبود
اصلی‌ترین تکیه‌گاه دیکتاتورها نیروی نظامی آن‌هاست، نیروهایی که در نهایت و در اختتامیه کار، تمایل به رفتن دارند اما دیگر اختیاری برای رفتن ندارند، یا باید فرار کنند یا بمانند، در هر دو صورت اگر شانس بیاورند، زنده می‌مانند وگرنه سرنوشت فرار، اعدام است و سرنوشت ماندن، کشته شدن به دست مخالفان! اما حسین(ع) دیکتاتور نبود، یک شب هرچه مرد جنگی که به تمایل خویش همراهش شده بودند را جمع کرد و گفت همگی کشته می‌شوید، هرکس مرد این میدان نیست، خداحافظ.

دو- حسین(ع) کمیت‌گرا نبود
برخی‌ها گرفتار طاعون کمیت‌گرایی شده‌اند. مثلا فلان روحانی استناد می‌کند که کل ویروس کرونا که در دنیا منتشر شده یک گرم بیشتر نیست و این نشانه عظمت خداست که با چنین چیز ناچیزی دنیا را زمین‌گیر کرده، انگار اگر کل ویروس‌ها را جمع کنند و وزن آن‌ها هزار تن بشود چیزی از عظمت و ارزش‌های خدا کم می‌شود. و چه تصور باطلی که فکر می‌کند خدا به دنبال زمین‌گیر کردن خلق خودش است! یا راهپیمایی اربعین را ملاک عظمت امام حسین(ع) می‌دانند، انگار آن زمانی که قبر امام حسین(ع) را شخم زدند که کسی زائر آنجا نباشد چیزی از بزرگی امام حسین(ع) کم شده بود! عزیزم حسین به کمیت کاری نداشت، اگر اینگونه بود آن شب کذایی نمی‌گفت بروید و با اندکی در مقابل خیل لشکر دشمن نمی‌ایستاد.

سه- حسین(ع) آقازاده نداشت
فرزندانش را با خود برد، آن‌ها را نه برای زد و بند کردن پشت پرده با خصم خرج کرد و نه برای خلافت بعدی کسی را در آب نمک گذاشت!

چهار- حسین(ع) اهل لشکرکشی نبود
به دعوتی رفت اما وقتی خواست رجعت کند به دیار خویش، دوره‌اش کردند که باید بجنگی. تیر اول را نیانداخت، یک شب هم فرصت گرفت که شاید دشمن از خر شیطان پایین بیاید اما گویی شیطان بر گرده آن‌ها سوار شده بود و قصد پیاده شدن هم نداشت. حسین(ع) نه به کوفه لشکرکشی کرد و نه به شام! آنجا که نه راه پس مانده بود و نه راه پیش، به قاعده عقلی ایستاد و جنگید. به کوفه با پای دعوت رفت و وقتی به شام رسید چیزی نمانده بود جز یک سر. منطق جنگ دو طرف دارد، یا می‌بری یا می‌بازی، اگر باختی نباید زار بزنی که من مظلوم باختم! چون این انتخاب خودت بوده که برای جنگیدن حرکت کنی. حسین(ع) اگر به نیت جنگ سمت کوفه را نشانه می‌گرفت و کشته می‌شد، امروز ما مثل مادر فرزند مرده برای مظلومیتش زار نمی‌زدیم، او برای جنگیدن نرفته بود، مظلوم بود و گام در راه اصلاح برداشته بود که با لب تشنه بین دو نهر آب سر از تنش جدا کردند.

@seyyedhamedhojjat110