پشت پرچین خیال در مرز آرزوهای محال زیر درخت امیدهای دور و در | " شــــباهنگام "
پشت پرچین خیال در مرز آرزوهای محال زیر درخت امیدهای دور و دراز به تو می اندیشم تا از راه برسی با کوله باری از بوسه با طعم بهار نارنج با غرور و شرمی مردانه بگویی : امدم بمانم ! اگر لبخندت را بنام من کنی