Get Mystery Box with random crypto!

قسمت هفتاد و سوم چه باید کرد؟ فرایند دوران دوم 68 تا 98 شاهپور | شاهپور شهبازی

قسمت هفتاد و سوم
چه باید کرد؟ فرایند دوران دوم 68 تا 98
شاهپور شهبازی

در جوامع سرمایه داری پیشرفته که مالکیت بر ابزار تولید آزاد و خصوصی است سه ضلع «سرمایه»، «دولت» و «ملت» به عقد هم در می آیند و آنچنان در هم می آمیزند که به قول فیلسوف ژاپنی «کوجین کارانتی» از همدیگر «تجزیه ناپذیر و دولت مدرن به بیان دقیق تبدیل به ملت دولت سرمایه دار می شود» این سه چنان ساخته می شوند که بتوانند مکمل و مقوم یکدیگر باشند. بنابراین «هر گاه آزادی اقتصادی از حد بگذرد و تخاصم طبقاتی حاد شود دولت به قصد توزیع مجدد ثروت و تنظیم اقتصاد مداخله می کند و در همان حال حس وحدت ملی ( کمک متقابل) ترک ها را پر می کند.»

اما در جوامعی مانند ایران دو رکن اصلی اقتصاد و سیاست، «دیوان سالاری دولتی» و «نیروهای مسلح» هستند. دیوان سالاری دولتی وظیفه ی مدیریت اقتصاد را به نفع طبقات حاکم به عهده می گیرد و نیروهای مسلح حافظ این منافع و بازوی سرکوب طبقات مخالف هستند.

در دوران رفسنجانی «دیوان سالاری دولتی» و «بازوی نظامی» به عنوان دو رکن اصلی حاکمیت در دوران «توتالیتاریسم خمینی» نه تنها در عمل کاهش نیافت بلکه گسترش یافت. وزیران و مدیران ارشد دولتی و تکنوکرات ها در دربار رفسنجانی قرب و منزلت ویژه و از حقوق و امتیازهای خاص برخوردار شدند. به این طریق زمینه ی اقتصادی و سیاسی لازم برای ساختار دوگانه ی غارت و عوام فریبی «اصلاح طلب و اصول گرا» فراهم شد اما هنوز یکپارچگی دولت و حاکمیت کاملا از دوران توتالیتاریسم خمینی فاصله نگرفته و به صورت الگوی «دیکتاتوری ایدئولوژیک» در نیامده بود. به همین دلیل در آغاز شکل گیری این دوران با شمائل قهرمانی رفسنجانی کماکان انتقاد به مغازه ی مرغ فروشی به مثابه ی انتقاد به نظام و دولت اسلامی محسوب و مستوجب کیفر می شد. رفسنجانی و دولتش کماکان در مسند خدایان حکومت می کردند.

«کاست اخوندها» که رهبری سیاسی را تمام و کمال و به شکل انحصاری غصب کرده بود به کمک نوکران متخصص بدون اینکه کوچکترین نقشی در تولید داشته باشند، برای نخستین بار به عنوان طبقه ای ظاهر شدند که مدیریت و اداره ی تولید و توزیع را غصب کردند و از دیدگاه اقتصادی تولید کنندگان را به زیر فرمان خویش در اوردند. طبقه ایی که به عنوان واسطه و دلال تبدیل به میانجی چشم پوشی نشدنی قانونی میان تولید و توزیع و مصرف شد. زیر نام پاداش برای خدمات بسیار ناچیز سرشیر درامد انبوه نفت و تولید در داخل و خارج را از ان خود کرد، در اندک زمانی ثروتی چنان انبوه همراه با نفوذ اجتماعی به هم زد که مانند زالو خون ملت را تا انتها مکید. به این طریق طبقه ای از انگل ها و طفیلی ها با «ژن برتر» پدید آمدند که متخصص بلعیدن هر چه بلعیدنی بود، شدند.

با توجه به اینکه مهمترین درآمد دولت (مدافع طبقات حاکم) از کانال فروش نفت تحصیل می شد بنابراین دستگاه دولت، مدیریت توزیع درآمد و ثروت را به صورت کمیته ی اداره کننده ی امور مشترک مجموع کاست های حکومتی، به عهده گرفت.
قدرت سیاسی معادل کامروایی در قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی محسوب می شد. بنابراین در بعد از انقلاب با نوعی از بدترین شکل «سرمایه داری دولتی» مواجه شدیم که از دوران موسوی و خامنه ای و رفسنجانی شروع می شود و تا به امروز تکامل و گسترش یافته است. در این شکل بیرحم سرمایه داری، «خصوصی سازی» نیز نوعی «رانت دولتی» محسوب می شود که به کسانی که «قدرت سیاسی» را در دست دارند و اعوان و انصار آنها تعلق می گیرد.

#شاهپور_شهبازی (چهارشنبه 22 تیر 1401)
#شورای_آلترناتیو_آزادی_بخش_زنان
#اعتراضات_مردمی
#قیام_آبان
#انقلاب_نوین_ایران

http://t.me/shahpour_shahbazi
@shahpour_shahbazi