2022-07-19 19:30:49
قسمت هفتاد و ششم
چه باید کرد؟
دوران سوم، ابان 98 تا... «بیداری ملی» و «حاکمیت پادگانی»
شاهپور شهبازی
همانگونه که حاکمیت در دوران «توتالیتاریسم خمینی» مترصد فرصت و نیازمند یک کاتالیزور بود که بتواند قتل عام زندانیان سیاسی را اجرایی و از شر آنها برای همیشه خلاص شود، استحاله ی نظام قدرت نیازمند یک کاتالیزور بود. قیام ابان ماه 98 تیر خلاص به جمجمه ی فریب امیز ساختار دوگانه بود. تاریخ مصرف پروژه ی اصلاحات هم از بالا و هم از پائین به انتها رسیده بود.
بنابراین دوران سوم با قیام کبیر توده ها در آبان نود و هشت آغاز می شود. در آبان نود هشت رابطه ی «پایینی ها» و «بالایی ها» وارونه می شود. پایینی ها دیگر نمی خواهند اهرم فشار بالایی ها برای چانه زنی در قدرت و غارت نوبت به نوبت رنگ های مختلف باشند و قاطعانه به «سیاهی» نه می گویند. مهمترین ویژگی روانی و حاکم بر این دوران در میان پایینی ها «خویشتن یابی» و «بیداری ملی» است. شباهت در «بی شکلی دسته جمعی» و انتخاب میان «بد» و «بدتر» که به شکل عمومی برای همه عادی و حتی تبدیل به فضیلت شده بود، در هم شکست. تفاوت و تکثر توده ها نظام را دچار وحشت کرد.
وجه تمایز قیام آبان ماه با تمام اعتراضات قبل از خودش، علاوه بر توده ایی و سراسری بودن، شعارهای خارج از چارچوب نظام جمهوری اسلامی بود. همه ی کسانی که در طی چهل سال فریب خوردند، تحقیر شدند، سرکوب شدند، نادیده گرفته شدند، دست به دست هم دادند، تا در برپا کردن سنگرهای خیابانی، بستن اتوبان ها، برافروختن آتش ها در شب، مشت های گره کرده، فریادها، شعارها و...نفرت آغشته به انتقامشان را نعره زدند.
«دوران حاکمیت پادگانی» طبقات حاکم و «حکومت سرکوب نظامی ها و امنیتی ها.» آغاز شد.
رهبر جمهوری اسلامی بعد از سرکوب قیام آبان ماه مانیفست «حاکمیت پادگانی» را در دیدار با نیروهای مسلح بسیج به صراحت و آشکارگی فرموله کرد: «بسیج در همه میادین دفاع سخت، نیمهسخت و نرم آمادهبهکار باشد و در همه محلههای کشور در مقابل حوادث گوناگون راهبرد و تاکتیک آماده داشته باشد. در هیچ زمینهای غافلگیر نشوید و سعی کنید در همه محلهها حضور داشته باشید. در جنگ نرم عکسالعملی رفتار نکنید البته باید پاسخ دشمن را داد اما همیشه مانند شطرنجبازی ماهر یک قدم از دشمن جلو باشید و کنشی عمل کنید.... بسیج در عین گستردگی چابک باشد و اسیر پابندهای رایج اداری نشود.»
به این شکل ولایت فقیه فرمان «آتش به اختیار بودن» ارتش شخصی اش را صادر کرد و دست اوباش مسلح را در سرکوب های آینده باز گذاشت. کاست های در قدرت به رهبری ولایت فقیه در قیام ابان ماه اموختند که دیگر نمی تواند مانند دهه ی شصت روی فریب، حمایت و ایثار کورکورانه ی مردم حساب کند. به همین دلیل خامنه ایی در تفسیرش بعد از قیام آبان 98 ابتدا معنای «مستضعف» را تغییر داد و در یکی از آخرین سخنرانی هایش به مخالفان وعده ی «خدای دهه ی شصت» را داد.
دهه شصت بیرحم ترین و خشن ترین و خونین ترین دهه ی بعد از انقلاب و خدای آن مستبدترین، ظالم ترین و شقی ترین خدای تاریخ بعد از انقلاب است. پیام «وعده ی خدای دهه ی شصت» کاملا اشکار بود. تکرار قتل عام سراسری.
غافل از اینکه دوران توتالیتاریسم جممهوری اسلامی به سر آمده است و دیگر قادر نیستند قتل عام دهه ی شصت را به پشتوانه ی حمایت توده ایی به راه بیاندازند.
البته جمهوری اسلامی یکبار و فقط یکبار دیگر قتل عام و کشتاری به مراتب بزرگتر و وسیعتر و بی رحمانه تر از دهه ی شصت و آبان ماه 98 را به راه خواهد انداخت. آنهم در روزی که توده ها برای اخرین بار ناقوس مرگ نظام را به صدا در بیاورند و قیام سراسری مردم به طلوع پیروزی انقلاب نوین گره بخورد. در این روز مردم چهره ی بدون نقاب هیولای مدوسای جمهوری اسلامی را با چشمانی که سنگ می کنند و مارهایی که زهر می ریزند، خواهند دید. به قول گوبلز نازیسیست به مردم نشان خواهند داد: «در صورت شکست درها را پشت سرشان چگونه ببندند و چکار کنند که سده ها فراموش نگردند»
واقعیت این است که در قیام ابان نود و هشت نقطه ی عطفی در جنبش اجتماعی ایران حاصل شده است که بازگشت به قبل از آن را غیر ممکن کرده است. تا پیش از قیام آبان ماه نود و هشت، جمهوری اسلامی قادر بود از کانال باز کردن فضای سیاسی و مهندسی فضای انتخابات و بسیج «سلبریتی های جو زده ی کم عقل» یا «وابسته ی دلقک» نمایش منظم و کنترل شده ای از آزادی به راه بیاندازد و هر وقت که به اندازه ی کافی استفاده ی ابزاری می کرد و مشروعیت نظام تضمین می شد، جو را آرام و مردم را به خانه باز میگرداند.
قیام ابان ماه 98 اما آغاز «بیداری ملی» و پرده ی آخر «عوام فریبی سراسری» به میانجی «سلبریتی های مکمل نظام سلطه» بود.
(متن کامل در کانال تلگرام)
#شاهپور_شهبازی (سه شنبه 28 تیر 1401)
http://t.me/shahpour_shahbazi
@shahpour_shahbazi
226 views16:30