۶. ادیت فیلمها متن روایتها پیاده شدند، تصویر خاطرات اهالی | شهر دیگر
۶. ادیت فیلمها
متن روایتها پیاده شدند، تصویر خاطرات اهالی جلوی چشم ما حرکت میکنند. ویرایش فیلمهای خاطرات اهالی وقتی بخشهای مختلف خانهها را نشان میدادند و شنیدن صدایشان که از زندگی در دهونک میگفتند فرصتی بود تا زندگی در محله را به روایت ساکنانش مرور کنیم. حالا باید برای خاطره پیرمرد نانفروشی که روزانه از شهر میآمد و به دهونک نان میرساند تصویری پیدا میکردیم. کسی در خاطراتش دستش را بر دیوارها میکشد و روی دیوار خطهایی را نشان میدهد که چوبخط نانها بودهاند. این تصویر اما خاطره فرد دیگری است. در ویرایش فیلمها چیزی که زیاد پیدا میکنیم خاطرات مشترک است. روایت زنان از نشستن دور حوض، روایت افراد مسنی که روزی در همین خیابانها دستهجمعی کودکی کرده بودند. تصویرها در هم پیچ میخورند و کات میزنیم به عکس باغ اناری، زن میگوید «سیزدهبهدر همه آنجا جمع میشدیم». همه انسانهای ثبت شده در عکس سیاهسفید در باغ اناری به ما نگاه میکنند، رنگی و زنده.