Get Mystery Box with random crypto!

⁠ #تجسد یه نگاه به سر تا پاش کردم و آب دهنم رو قورت دادم، | شیطان مونث

⁠ #تجسد
یه نگاه به سر تا پاش کردم و آب دهنم رو قورت دادم، اون گربه شپشوی ریزه میزه، توی این لباس کوتاه قرمز بدجور دلبری میکرد...
نگاهم رو به پاهای لختش که از پیرهن بیرون بود دوختم و با نگاه به چشم های سبزش گفتم:
- بلور خودتی...
چشم هاش رو بست و لبخندی زد، بعد از اون #قرص_تحریک_جنسی که اشتباهی خورده بودم کنترل کردن خودم مقابل این دختر کار حضرت فیل بود...
گره کراوتم رو شل کردم و بهش گفتم: در اتاق رو ببند یه قفل بزن.
روی حساب اعتمادی که بهم داشت در رو قفل کرد و نزدیکم شد.
حتما فکر کرده بود قراره دوباره هیبنوتیزمش کنم! کلید رو روی میز گذاشت و خواست عقب بکشه که مچ دستش رو گرفتم.
سوالی نگام کرد.
حق داشت، بعد از اون شبی که توی #حموم جفتمون #خیس شده بودیم دیگه بهش دست نزده بودم. خواست دستش رو بکشه که زمزمه وار گفتم:
- دقت کردی بند سوتینت توی این لباس تنگ افتاده؟ به نظرم بیا درش بیاریم بدجور جلب توجه می‌کنه...

لینک های این رمان تا یک ساعت دیگه باطل میشه
https://t.me/joinchat/02B5zhtZ0qAwNTQ8