Get Mystery Box with random crypto!

شعر ناب شهریار

لوگوی کانال تلگرام shrear — شعر ناب شهریار ش
لوگوی کانال تلگرام shrear — شعر ناب شهریار
آدرس کانال: @shrear
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.28K
توضیحات از کانال

شهریاری پر اندوه ثریا هستم
شاید آخر سر پیری به نگارم برسم
09121045428
@abdolmohmdi8

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 18

2021-10-24 21:02:52 @shrear
582 views18:02
باز کردن / نظر دهید
2021-10-24 20:47:10 گذشتیم از صلاح خود خطر کردیم در عشقت
تمام زندگی را مختصر کردیم در عشقت

نه از بخل است اگر ساغر ز یاران  باز می داریم
که جام خود پر از خون جگر کردیم در عشقت

تلف کردیم در وهم زیان و سود فرصت را
مگر آن روزگاری را که سر کردیم در عشقت

جنون آموختیم و عقل را در عشق سوزاندیم
ز هستی سودمان این شد ؛ ضرر کردیم در عشقت

تو ما را بیخبر کردی ز خود ،  ما لذت آن را
چشیدیم و جهانی را خبر کردیم در عشقت

نشان دادند خود را اهل عالم هر یک از راهی
نیامد هیچ کار از ما ، هنر کردیم در عشقت

#ناصر_عبدالمحمدی
@shrear
494 views17:47
باز کردن / نظر دهید
2021-10-23 18:29:15 #صادق_غريب :

یا رسول الله (ص)

یا محمد نام تو ذکر جمیل خالق است
تو لسان صدقی و صدق از لسانت ناطق است

هر مسلمانی به عشق تو مسلمان گشته است
هر مسلمان نام تو دارد به لب پس عاشق است

رحمة العالمين ای شافع روز جزا
از وجود اقدس تو قلب عاشق شایق است

هر سحر با باد میگویم حدیث آرزو
تا خطاب آمد به لطف حق دل من واثق است

من گنه کارم ولی چشم امید من تویی
تو شفاعت کن از این امت کسی که فاسق است

جانشینی شما مختص مولایم علیست
جانشینی شما را شاه مردان لایق است

از بیان صدق او وز نام پاکش
اى #غريب
افتخارم هست نام من محمد صادق است

#صادق_غريب
#كتاب_آواى_غريب

@shrear
495 views15:29
باز کردن / نظر دهید
2021-10-23 18:27:44 دوستان منع کنندم که نده دل به عرب


من چگونه ندهم دل که محمد (ص ) عرب است

@shrear
423 views15:27
باز کردن / نظر دهید
2021-10-23 07:36:10 چه بگویم سحرت خیر؟توخودت صبح جهانی
من شیدا چه بگویم؟که توهم این و هم آنی

به که گویم که دل ازآتش هجرتوبسوخت؟
شده ای قاتل دل ؛ حیف ندانی که ندانی

همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم
و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی

چه نویسم که قلم شرم کند از دل ریش ام
بنویسم ولی افسوس نخوانی که نخوانی

من و تو اسوه ی عالم شده ایم باب تفاهم
که من ام غرق تو و تو به تمنای کسانی

به گمانم شده ای کافر و ترسا شده ای
کآیتی از دل شیدای مسلمان تو نخوانی

بشنو"صبح بخیر"از من درویش و برو
که اگر هم تو بمانی غم ما را نتوانی

#شهریار
@shrear
452 views04:36
باز کردن / نظر دهید
2021-10-21 12:07:47 پرسیده ای از لطف که چونی به چه حالی؟
ای دوست بجز دوری تو نیست ملالی

فرصت بشود حرف زیاد است ولیکن
چون نیست امیدی به جوابی چه سوالی؟

آه این چه بساطی ست چه دادی ست که ما را
اندازه ی یک بوسه ندادند مجالی

هر لحظه که بر من برود بی تو شکنجه ست
 حالا تو ببین ما چه کشیدیم به سالی

این آرزوی با تو بسر بردن دنیا
 سودای محالی ست چه سودای محالی !

حق دارد اگر مثل من آرام نباشد
 هر کس نظری داشت به رم کرده غزالی

گر آب حرامی زده ام بی تو غمی نیست
شادم که به سفره ست مرا نان حلالی

ناصر عبدالمحمدی. @shrear
100 views09:07
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 13:21:06 هنوز مانده به یادم، شبی که می‌گفتی


تو اشک هم شوی از چشم من نمیافتی ...

؟ ‌
@shrear
217 views10:21
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 13:15:54 به رفتن تــو سفر نـــه فرار میگویند
به این طریقه ی بازی قمار میگویند

به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد
هنــــوز مثل گذشته"نگار"میگویند

اگر چه در پی آهو دویده ام چون شیر
به من اهالـــــی جنگل شکار میگویند

مرا مقایسه بــا تـــو بگو کسی نکند
کنار گل مگر از حسن خار میگویند؟!!

تو رفته ای و نشستم کنار این همدم
به این رفیق قدیمی سه تار میگویند

؟
@shrear
220 viewsedited  10:15
باز کردن / نظر دهید
2021-10-16 22:56:49 چه حالی میدهد دستت به دستِ یار بگذاری
قراری خیس در بارانِ گندمزار بگذاری

مرا دعوت کنی تا باغِ عطرآگینِ فیروزه
به برگِ هر درختی شعری از عطار بگذاری

بهشت و شُرشُرِ رود و کباب و آتش و دود و
اجاقی چاق و قلیانِ دوسیبی بار بگذاری

نسیمت تخت و ابرت رخت و مویت لخت و رامت بخت
به پایت رقصِ خلخال و به دستت تار بگذاری

پیانو از نسیم و برگ، سنتور از نمِ باران
هم آوا با قناری پنجه بر گیتار بگذاری

خیالش هم قشنگ است اینهمه توصیفِ شیدایی
اگر این گونه با من وعده یِ دیدار بگذاری

شود شرمنده یِ زیبایی ات استادِ نستعلیق
در آیینه اگر خطی بر آن رخسار بگذاری

تصور کن چه خواهد شد بگویی "دوستت دارم"
شبی که بر دهانم بوسه با اقرار بگذاری

ستاره در ستاره می شمارم عشق در چشمت
در آغوشت مرا تا صبح اگر بیدار بگذاری

شبِ موهایِ خود را پس زدی از چاکِ پیراهن
که منت بر سرِ خورشیدِ کج رفتار بگذاری

گذشت این خواب و من بی تاب و دل بر آب و در اعجاب
که بر رف قاب و شعری ناب و یک خودکار بگذاری

برای این که مجنون باز برگردد به این دنیا
خدا می خواست در دل گامِ لیلی وار بگذاری

عاشقانه های #شهراد_ميدرى
@shrear
70 views19:56
باز کردن / نظر دهید
2021-10-16 22:41:06 منتظر می شوم که شب برسد
آسمان و زمین سیاه شود
یاد چشمت بیاردم سر شوق
یک شب شعر رو براه شود


هرگز ای درد لاعلاج ای عشق
از سرم دست بر نخواهی داشت
تا ابد زیر سایه ات هستم
ای درختی که بر نخواهی داشت


از ازل تا ابد دلم تنگ است
دیدن تو چقدر سخت شده
وای این عشق روستایی ما
مثل اوضاع پایتخت شده


راستی پس خدا کجا خواب ست
پیش ازینها بشر شرافت داشت
آدمیت هنوز باقی بود
گرچه باغش همیشه آفت داشت


هرطرف چشم را بگردانم
از افق تا افق شیاطینند
می برم من پناه بر شیطان
دوستان خدا اگر اینند

باز شعرم خروج کرد از عشق
چه کند شاعری که مختار ست
من چه گویم ز روشنی وقتی
همه ی روزگارمان تار ست


خوب شد بین این سیاهی ها
کشف کردم دو چشم نازت را
خوب شد هر چه شرح دادم باز
شعر من لو نداد رازت را

عمر افتاده در سرازیری
نیست وقت جواب سر بالا
تو نباشی چه فرق دارد مرگ
سالها بعد یا همین حالا


عمر خود گر حرام آن نکنم
به من این عشق را حلال نکن
عاشقی را تعبدی بپذیر
بچش از حکمتش سوال نکن

ناصر عبدالمحمدی @shrear
73 views19:41
باز کردن / نظر دهید