Get Mystery Box with random crypto!

جامعه شناسی مردم مدار ، قدرت اجتماع علمی و مسئله‌ زنده یاد هال | جامعه شناسی مردم مدار

جامعه شناسی مردم مدار ، قدرت اجتماع علمی و مسئله‌ زنده یاد هاله لاجوردی(۲)


در پاسخ ایشان این پست را که در سال ۱۳۹۸ قبل انتخابات انجمن جامعه شناسی ایران در کانال جامعه شناسی مردم مدار منتشر کرده بودم قراردادم.

از میان نامزدهای دوره دهم هیئت مدیره انجمن، تا آنجا که اطلاع دارم، من و دکتر آزاد ارمکی، ورودی سال ۱۳۵۴ دانشکده علوم دانشگاه تهران هستیم .

در دوره ما جمعی از اساتید این دانشکده از
جمله آقایان: نیک گهر، ایزدی، ادیبی و زنده یاد منوچهر راد اخراج شدند. بدون رسیدگی عادلانه، امکان دفاع، و امکان فرجام خواهی

از همان زمان گفته می‌شد دانشجویانی در این امر دخالت دارند .

من شاهد خاموش ماجرا بودم
در آن سال ها (۱۳۵۷ _۱۳۵۹ )دانشجویان عموما دو دسته بودند:
 فعال سیاسی - که چشم وگوش به بالای سازمان ها و احزاب داشتند. در آن زمان در «بالا» ظاهرا اخراج اساتید «مستقل» در فهرست مسائل اساسی ، جایی نداشت. در نتیجه این اخراج ها، در میان دانشجویان مذکور انعکاس جدی پیدا نکرد و به مساله تبدیل نشد.
دسته دوم دانشجویان غیر سیاسی بودند - منفرد و پراکنده، با این که در دهه های چهل و پنجاه شمسی، حقوق صنفی در میان دانشجویان اهمیت داشت اما اولویت با «اتاق کوه»، «اتاق فیلم» و... بود و اخراج اساتید دانا و توانا دراولویت نبود.

برای من در آن زمان، واژه هایی مانند: حقوق اساسی یک انسان، دادرسی عادلانه، حق دفاع و حق فرجام‌خواهی واژه هایی مبهم و گنگ بودند . فقط تلاش می‌کردم در خیابان با آن مهربان، که تا دیروز به گفت و گو بودم. چشم در چشم نشوم. برای یکی از آنان که امروز هم، امکان دیدار فراهم است .دیدار با همان درد مبهم و گنگ همراه است.

همه ما می‌دانیم آن اقدام، از آن تاریخ و در همه دانشگاه های ما، به یک سنت تبدیل شد. اخراج اساتید، بازنشسته کردن اجباری و... بدون محاکمه و دادرسی عادلانه، بدون حق دفاع و امکان فرجام‌خواهی و تا امروز ادامه دارد .

ما حاضران و شاهدان عینی باید از خودمان بپرسیم و به دیگران توضیح دهیم، نقش ما در آن روزگار
(منفعل یا فعال) در خلق وتداوم آن رویداد ها تابه امروز چه بوده است ؟

به قول نوح هراری درکتاب انسان خداگونه
بهترین دلیل فرا گرفتن تاریخ، نه پیش بینی آینده، بلکه رهایی از بند گذشته و مجسم کردن سرنوشتی متفاوت است.

به نظرم تحقق میراث ماندلا، درجامعه ما پس از گذشت چهل سال، زمانش فرا رسیده است و شایسته است هر یک از ما، در هرکجا که هستیم از جمله، در انجمن جامعه شناسی ایران، آغاز گر و داوطلب انجام آن باشیم.

صادقانه بگویم که در آن زمان حداقل یک نفر بیش از آن که این متن را به‌عنوان دغدغه‌ای برای تلاش در جهت اصلاح روال های تاریخی ویران کننده و هم افزا شدن برای انجام تغییراتی مثبت با کمک گرفتن از ظرفیت های انجمن درفضای عمومی تلقی کند.

به عنوان فعالیتی برای اثرگذاری بر نتیجه انتخابات انجمن جامعه شناسی ایران تعبیر کرد.

یک هفته است که هرصبح از خودم می پرسم، اگر دردوسال گذشته برای ایده مذکورتلاش بیشتری کرده بودم .آیا اولین دادخواهی مان درقالب انجمن، درخواست بازخوانی پرونده زنده یاد هاله لاجوردی و شنیدن صدای او نمی بود؟

صرف نظر از نتیجه، شاید برای ایشان بارقه ای از همدلی وهم سرنوشتی تلقی می شد و به امیدش به قدرت «اجتماع علمی» می افزود.وبه قول برادرارجمندش "دق مرگ" نمی شد.


@siamakzandrazavi