Get Mystery Box with random crypto!

درباره تتو امروز پس از سالها به یکی از مجموعه های آبی رفتم به | سیدمهدی زرقانی

درباره تتو
امروز پس از سالها به یکی از مجموعه های آبی رفتم به بهانه همراهی با «بچه ها» (امان از بچه ها که اگر نبودند ما چه بهانه ای داشتیم برای انجام دوست داشتنی های دور از سن مان ، مثل تماشای مکرر تام و جری و قهقهه زدن، ps4 بازی کردن، کلاس آموزش اسکیت در سن پنجاه سالگی و کلی چیزهای دیگر؟). باری، در مجموعه آبی اولین چیزی که به ذهنم متبادر شد، یکسانی بدنها بود. فقیر و غنی، رییس و مرءوس، بزرگ و کوچک، پیر و جوان یکسان بودند. قدما وقتی به گورستان می رفتند، چنین یکسانی در بدنها حس می کردند‌؛ آنجا که درویش و ثروتمند در یک سطح ارزشی قرار می گرفتند. بدن عریان، غالبا تمییز طبقاتی و ایدیولوژیک ندارد. لباس، «دنباله طبیعی بدن» و عامل هویتی و تمایزبخش به آن است. جامعه شناسان بدن بر این باورند که بدن عریان، بدن طبیعی است و بدن پوشیده، بدن فرهنگی. لباس فقط نقش پوششی ندارند، بلکه متضمن بارهای معنایی متعددی است. ما با لباسمان طبقه اجتماعی مان، نظام ارزشی مان و حتی دین و مذهبمان را تعریف و معرفی می کنیم. آنچه در مجموعه آبی توجه مرا جلب کرد، دیدن بدنهایی بود که حتی در غیبت لباس هم می خواستند، بدنشان نقش معنادهی بازی کند، آن هم با تتو کردن. تتو، بدنهای ساکت را به حرف می آورد و بدین ترتیب به تعبیر فوکو، بدن سطحی می شود که رویدادها بر آن نقش می بندند. ادمها با تتو، امیال متعدد درونی شان را به نمایش می گذارند. تتو، زبان بدن است وقتی زبان دهان به هر علتی خاموش است. آدمها با تتو اعتراضات فردی، اجتماعی، هستی شناختی و معرفت شناختی خویش را هم فریاد می زنند. وقتی رباعی خیام بر بدنی می نشیند که «کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش»، دیگر ما با یک پدیده صرفا دکوراتیو و زیتنی مواجه نیستیم، با بدنی سر و کار داریم که زمینه طرح اعتراضی مستمر و گوشخراش شده است. نباید بپنداریم فکر مردم کوچه به این چیزها قد نمی دهد. آنها تجربه زیسته دارند و هر کدام فراخور حال خود، به تفسیری از هستی و معرفتی خاص از آن دست یازیده اند. آنها برای بیان ایده ها، تفسیرها، دغدغه ها، آرزوها، رنج ها، شادی ها، اشک ها و لبخندها از نظام نشانه شناسیک «تتو» استفاده می کنند. در مجموعه آبی، بر محتوای تتوها متمرکز شدم که شامل «تصویرها بود و متنها» ، از فارسی تا انگلیسی و از شعر تا کلمات قصار. ممکن است گفته شود این کارها از دلمشغولیهای نوجوانان دمدمی مزاج است و ربطی به فرهنگ و اندیشه و هستی شناسی ندارد. حتی اگر فرض کنیم اینطور باشد، هر کس که تن به درد و رنج تتو می دهد، ناگزیر از «انتخاب» مجموعه ای از نشانه های خاص از میان بی نهایت نشانه ممکن است و هر کجا پای انتخاب در میان باشد، لاجرم شناختی شکل گرفته یا می گیرد. حتی نوجوان با انتخاب کدهای نشانه شناسیک تتو، از بدنش به عنوان ابزاری برای بیان استفاده می کند و امر بیانگر، بی شک جهت مند است. نمی توان امر جهت مندی را متصور شد که دارای بار فرهنگی، عاطفی، عقیدتی و شناختی نباشد. سیر تحول فرهنگ مردم در طول تاریخ را می توان از جمله با عنایت به تحولات نظام نشانه شناسیک خالکوبی و تتو به دست آورد. صداهای سرکوب شده در تتوها به گوش می رسند. با تمرکز بر تتوها می توان به احساساتی پی برد که در زیر پوست شهر جریان دارد و امکان ظهور در رسانه های رسمی به آنها داده نشده است. تتو، طغیان آرام و فریاد خاموش علیه گفتمانهای مسلط و توسط مردمانی است که از بدن به مثابه رسانه استفاده می کنند.
https://t.me/smzarghani